دوازدهمین جلسه از دور سی و چهارم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60، نمایندگی پرستار با دستور جلسه "وادی نهم و تأثیر آن روی من " به استادی مسافر رضا ، نگهبانی مسافر اسد و دبیری موقت مسافر اسماعیل در روز پنجشنبه مورخ 97/02/27 ساعت 17:00 آغاز بکار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر. خداوند را سپاسگزارم یکبار دیگر لیاقت پیدا کردم اینجا در جمع شما قرار بگیرم و در این جایگاه از محضر شما آموزش لازم را بگیرم. حلول ماه مبارک رمضان را خدمت همه شما تبریک عرض میکنم. امیدوارم از سفرهای که خداوند در این ماه برای هرکدام از انسانها پهن کرده هر کس بهاندازه ظرفیتش بهره لازم را ببرد.
سفر اولیها در جایگاه خودشان و سفر دومیها و راهنماها نیز در جایگاه خودشان از آن بهره لازم را ببرند. هر انسانی به نظر من در جایگاه خودش میتواند از این ماه مبارک نهایت استفاده را ببرد و از این سفره گسترده بهرهمند گردد تا در ادامه راه باحال بهتری بتواند زندگی را ادامه دهد. در خصوص موضوع افطاری هم امسال بنده این لیاقت را پیدا کردم با هماهنگی محمد آقا (ایجنت) و همکاری دیگران عزیزان مسئولیت آشپزی را عهدهدار باشم لذا امیدوارم عزیزانی که وقت و فرصت و توانایی دارند در این راه به ما کمک کنند.
کسانی که میتوانند بهصورت ثابت حضورداشته باشند خوشحال میشویم مخصوصاً روزهایی که غذا برنج است. ما انشا الله از روز یکشنبه کار را استارت میزنیم ولی برای افطاری امشب نان و پنیر در نظر گرفتیم تا آشپزخانه راه بیفتد و برنامههایمان هماهنگ شود. سعی خواهیم کرد غذاهای باکیفیت طبخ کنیم هرچند که نان و پنیر همغذای خوبی است.
در ارتباط با مسائل مالی و هزینهها عزیزان توجه داشته باشند که این سفره را ما خودمان پهن میکنیم. امروز کنگره 60 با خرید ملک ورزنده که بیش 6 میلیارد تومان ارزش دارد توانست ثابت کند اعضایش مصرفکنندگانی هستند که دستشان توی جیب و بر زانوی خودشان هست. امروز این غرور و اقتدار را ما در کنگره 60 داریم لذا سرمان را بالا میگیریم و باافتخار میگوییم ما یک کنگره شصتی هستیم. هرکدام از عزیزان هرچقدر در توانشان هست به این سفره پهنشده کمک کنند و در آن سهیم شوند.
قطعاً هرکسی که سهمی بر عهده میگیرید بهصورت حال خوش به خودش وزندگیاش برمیگردد و مایه سلامتی و برکت زندگی شخصیاش خواهد شد. دستور جلسه امروز وادی نهم است. چون روزهای اول ماه رمضان است دو سه ساعت مانده تا افطار معمولاً فشار کمی زیاداست. انشا الله در کنار هم از یکدیگر انرژی میگیریم تا این ساعات پایانی هم سپری شود. وقتی نیروی از کم شروع میشود آرامآرام زیاد میشود و نقطه تحمّل ایجاد میشود.
درواقع هستی به نظر بنده کارش بالا بردن نقطه تحمّل انسانهاست یعنی خداوند طوری سیستم آفرینش را برنامهریزی و طراحی کرده که هرلحظه هر انسانی در هر جایگاهی که قرار دارد یک درجه نقطه تحمّل و ظرفیت درونی آن را بالاتر ببرد و این طراحی است که خداوند برای هر انسانی ایجاد کرده است. چگونه میشود نقطه تحمّل را بالا برد؟ شما فلزات، اشیاء، جمادات و هر آن چیزی که در هستی وجود دارد را در نظر بگیرید چنانچه بخواهید ظرفیت و نقطه تحمّل آنها را بالا ببری باید آنها را در فشار خیلی زیادی قرار بدهی چون امکان ندارد که جسمی بدون اینکه تحتفشار و دمای زیاد قرار بگیرد نقطه تحمّل و ظرفیتش یا استحکام و دوامش بالا برود.
این در مورد مثلاً آهنی که میخواهد تبدیل به فولاد بشود و یا کربن که میخواهد تبدیل به الماس شود یا سنگی که میخواهد تبدیل به مروارید شود و هزاران نمونه دیگر که چیز ناخالصی میخواهد تبدیل به چیز خالص شود باید تحت یک فشار و دمای زیاد قرار بگیرد و از آن دما عبور کند تا تبدیل به یک فلز، شیء، انسان و یا حیوان با درجه تحمّل بالا شود. در مورد انسان هم دقیقاً چنین چیزی صدق میکند. مرغوبترین فلزات وقتی بهصورت تنها و تک عنصری هستند استقامت لازم را ندارند. مثلاً آهن وقتی یک عنصر تک هست قدرت و دوام لازم را ندارد ولی وقتی با کربن ترکیب میشود تبدیل به آلیاژ میشود مشاهده میکنید که آهن شکننده و یا کربن بسیار شکننده وقتی باهم ترکیب میشوند تبدیل به فلز بسیار محکمی به نام فولاد میشود که با آن شمشیرهای قوی ساخته میشود و در صنعت کاربرد بسیار زیادی دارد.
درواقع به یک فلز تنها یک عنصر دیگر اضافه میشود تا فلزی با آلیاژ قوی و بادوام و استقامت بالا درست شود. در مورد انسان هم دقیقاً همینطور است وقتی انسان بافکر خودش جلو میرود و از یک زاویه به قضایا نگاه میکند و جهان پیرامونش را فقط از یک روزنه نگاه میکند این انسان استقامت و دوام لازم را برای ادامه پیدا کمی کند ولی وقتی آموزشها از بیرون وارد میشود و آهستهآهسته جنس این انسان را تبدیل به انسان دیگر میکند تلفیق آموزش و تفکّر یک انسان جدید میسازد که با انسان قبلی کاملاً متفاوت است. آدم بههمریخته دیروزی به اسم رضا که با کوچکترین فشار، ضربه، دستانداز، مشکل و اتفاق توی زندگیاش به هم میریخت و به زمین و زمان ناسزا میگفت و یقه همه هستی را میگرفت اندکاندک با طی مراحل مختلف و کسب آموزش لازم تبدیل به انسانی میشود که قادر به حل بسیاری از مشکلاتش خواهد بود و تحتفشارهای زیاد هم میتواند از زندگی خودش لذت ببرد و این جادوی آموزش است جادوی مسیر درست است که فقط در مسیر الهی فقط اتفاق میافتد. امکان ندارد در مسیری غیر از مسیر الهی این اتفاق برای کسی بیفتد. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید متشکرم.
گزارش تصویری مراسم افطار ...
تصویر : مسافر حسن
تهیه و تایپ : مسافر علی
تنظیم : وب نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
1794