English Version
English

مصاحبه با دیده بان محترم مسافر مجید سلامی

مصاحبه با دیده بان محترم مسافر مجید سلامی

آقای سلامی خدمتتان عرض سلام و خوش آمد دارم، افتخار دادید در نمایندگی حر حضور بعمل رساندید، هفته راهنما را به شما تبریک می گویم و خیلی خوشحالم که اجازه مصاحبه دادید. لطفاً خودتان را معرفی نمائید و اعلام سفر کنید؟

مجید سلامی هستم، آنتی ایکس مصرفی اُپیوم، مدت سفر اول ۱۳ ماه، راهنما آقای مهندس، رشته ورزشی راگبی و شنا، امروز ۱۷ سال و ۹ ماه است که آزاد و رها هستم.

از نظر شما که سالیان زیادی در کنگره هستید، راهنما چه کسی است؟ و چه تعریفی دارید؟

جایگاه راهنمایی از دیدگاه من یکی از بهترین جایگاههاست و جایگاه بسیار مهمی است هم برای کمک به رهجو و هم برای کمک به خود راهنما. چون ما در کنگره داریم کسی که خدمت می کند اول خودش آموزش می گیرد. آموزش و خدمت. پس این خدمت دو حالت دارد هم خدمت به خودش و هم رهجو. من خودم کمتر در این جایگاه قرار داشتم و از سال ۸۰ کارهای اداری کنگره را انجام می دهم ولی بسیار جایگاه خوبی است و آنهایی که کمک راهنما هستند باید قدر جایگاه خودشان را بدانند خدا فرصت خدمت کردن را به هر بنده ای نمی دهد پس باید از این فرصتشان استفاده کنند؛ هم خدمت کنند و هم آموزش ببینند.

از نظر شما چرا یک فرد باید به درجه کمک راهنمایی برسد؟ 

فرهنگ کنگره و آموزشهای کنگره اینگونه است که وقتی اشخاص به درمان می رسند به این دیدگاه می رسند که افرادی کمک کردند تا آنها به درمان برسند حالا شاید قشنگ نباشد اینطور بگویم یک باز پرداخت است. من خودم وقتی دیدم دیگران کمکم کردند، دوست داشتم کمک کنم و زمانیکه جلوتر آمدم متوجه شدم برای کسی جبران نکردم فقط به خودم کمک کردم.

 شما خیلی سال است که در کنار آقای مهندس هستید، در کنار آقای مهندس بودن و بعد از ایشان تودن چه حسی دارد؟ 

حسش را نمی توانم چه بگویم قابل لمس نیست در کنگره می گویند که مثل بوی گلسرخ، تا شما بو نکنید من هرچقدر بگویم متوجه نمی شوید ولی احساس خیلی خوبی است که این فرصت برایم مهیا شده که کمک کنم. 

در همین حین اشک درچشمان آقای سلامی حلقه زد و سرازیر شد و من هم با حس ایشان همراه شدم و به این حس نابشان دستمریزاد می گویم زهی سعادت.

چرا عدد ۶۰ در کنگره استفاده شده است؟ 

عدد ۶۰ تمثیل سرمای ۶۰ درجه زیر صفر است سرما که از یک درجه ای به پائین تر برود دیگر کسی نمی تواند در آن زندگی کند. در تصاویر کتاب هم می بینیم که راه یخبندان است و اتومبیل راه بسیار سختی را باید طی کند و راه اعتیاد به این منطقه تشبیه شده است.

 آیا فکر می کردید یک روزی از مواد رها شوید و زندگی و تولد دوباره ای داشته باشید؟

اصلاً تصور نمی کردم. زمانیکه مصرف می کردیم دائم فکر می کردیم که یک هفته مصرف نکنیم و یک روز از صبح تا شب مصرف نمی کردیم کلی خوشحال می شدیم و فکر می کردیم کار شاقی کرده ایم. بعد از ۱۷ سال مصرف که ۵ سال آن نامزد اعتیاد بودم و ۱۲ سال مصرف دائم داشتم، اصلاً فکر نمی کردم روزی این چنین شوم و وقتی آمدم کنگره و آقای مهندس اعلام کرد ۲ سال و چند ماه است رها شده من خیلی تعجب کردم پیش خودم گفتم ۲ سال است مواد مصرف نمی کند مگر چنین چیزی می شود !!

تا کنون به وبلاگ همسفران حر رفته اید نظرتان چیست؟

من  در دفترم که بودم معمولاً اطلاعاتم را از وبلاگ نمایندگی ها دریافت می کردم اکنون چند وقتی است که درگیر ساختمان جدید هستم، کمتر سر می زنم، که امروز چه مراسمی بوده و به تمام وبلاگها سر می زدم چه تهران و چه شهرستان که در حیطه کاری ام بود و اکنون که تهران را در دست دارم به وبلاگهای شعب تهران می روم و وبلاگ حر چه در قسمت همسفران و چه مسافران خوب است و راضی هستیم.

یک رهجو چگونه می تواند از کنگره ۶۰ و راهنمایش قدر دانی کند؟

بهترین قدردانی این است که عاملی باشد بر تعالیم راهنمایش. یعنی اینکه آقای مهندس یکسری آموزشها به من داده اند و بهترین هدیه من به آقای مهندس این است که آموزشهایی که به من داده را انجام دهم و به آنها عمل کنم و فکر می کنم برای استاد بهترین کادو باشد. ما در کنگره رسم دیگری هم داریم که هفته گذشته هم دستور جلسه قدردانی را داشتیم و هر کس به هر طریقی قدردانی می کند. ولی اصل کار این است که یک نفر با آن آموزشهایی که از طرف کنگره و راهنمایش گرفته بتواند کاربردی کند، نه به عنوان نوشتن و خواندن باشد و فکر می کنم راهنما از این موضوع خیلی خوشحال می شود.

 

 

 

پیشنهادتان برای همسفرها در راستای همسفر بودن و بال پرواز بودنشان چیست که بهتر بتوانند بدرخشند چون همسفرها تخریبشان خیلی بیشتر از مسافرها است؟

در کنگره آقای مهندس همیشه این را بیان می کنندکه همسفرها آسیبشان بیشتر است. مسافرها موادشان را استفاده کرده اند و همسفرها تخریبشان را. شما فکر نکنید یک همسفر با ۱ ماه آمدن بتواند یک همسفر متعادل بشود، باید چند ماه بیاید تا خودش را پیدا کند که کجا قرار گرفته، همانطور که مسافر می آید و پله هایش را کم می کند و تغییرات در او ایجاد می شود در اینجا اعتماد همسفر در او ایجاد می شود چون همسفر بر اساس دیدگاه قبل، نگاه خوبی به مسافر ندارد، من پیشنهاد می کنم به همسفرها که به کنگره و آموزشهای کنگره اعتماد کنند. آموزشهایی که راهنمایانشان می دهند دقیقاً مثل آموزشهایی است که راهنمایان مسافر می دهند. یک راهنمای خانواده یک راهی را رفته تا به این مرحله رسیده، باید بدانند که دانش و اطلاعات راهنما خیلی به دردشان می خورد.

 از نظر شما پیشکسوت در کنگره کیست؟

پیشکسوت نگاههای مختلفی دارد، بستگی دارد از چه نگاهی ببینیم. کسی که در کنگره ۶۰ راهنمای خوبی بوده و خوب سفر کرده و یا مرزبان خوبی بوده،  کسی که چندین سال رهایی داشته باشد و خدمتش را هم کرده و اکنون جایگاهی ندارد پیشکسوت می باشد. 

من یکسال بیشتر راهنما نبودم اما هر کسی که به نوعی به من خدمت کرده و آموزش داده در هفته راهنما از آنها تشکر می کنم چون پیشکسوت هستند.

 

با کمال تشکر از جناب آقای سلامی و حس و انرژی خوبشان

 

 

تهیه و تنظیم و تایپ: کمک راهنما همسفر فرزانه (لژیون ششم)

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .