رمضان، یعنی شدت گرفتن حرارت، شدت تابش آفتاب بر روی سنگ، یعنی سوزاندن؛ گویی در حرارت است که جنبش و حرکت شکل میگیرد، با گداختن است که تغییرات و تبدیلات متولد میشود، سرما رخوت و سستی میآورد، همهچیز در سرما به همان حالتی که هست باقی میماند، اما حرارت و فشار، منقلب و دگرگون میکند، طغیان میآفریند تا جسم آماده آرایشی نو شود.
همچنان که آهن گداخته در کوره آهنگری، آماده شکلگیری زیر ضربات چکش آهنگران میشود، یا زغال سیاهی که پس از فشار و حرارتی هزاران ساله، در قامت الماسی درخشان، عبور نور را از خود میگستراند و چشم مینوازد.
گویی رمضان هم اینگونه است، کورهای است برای سوزاندن ناخالصیها و پختن خامیها، نه از سختی گرسنگی و تشنگی، که رمضان شهر گرسنگی و تشنگی نیست، این اندک تشنگی و گرسنگی بهانه است، تا انسان بداند آنچه او را سیراب و کامیاب میکند، و آنچه او را به تکاپو وامیدارد، این اندک غذای جسم نیست، بلکه او را دعوت میکند برای دریافت قوت و غذای راستین، یعنی حسی وصفناشدنی از حقیقت، محبت و آرامش.
رقصندههای آسمانی، مشعل محبت، صلح، علم و ایمان در دست، میچرخند و میرقصند تا آن را به کسانی که خواهان آن هستند بسپارند، به کسانی که در طلب هستند، انسانهایی مجنون دانستن و یافتن و رسیدن به مقام انسانی که جایی جاگذاشتهاند و میخواهند آن را بیابند، برای زندگی بهتر، در زمینی که سرزمین خوب خدا باشد. کلام حق و حقیقت هم اینگونه بر قلب انسانها فرود میآید، شاید همچون نزول کلام آسمانی در این ماه؛ "شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ"
آری، این "نفس" ها هستند که به شهرها هویت میبخشند. ساکنان آباد ، بناهای خراب و یا ویرانهها را هم میتوانند احیا نمایند، و رمضان شهر ساکنین آباد است که در طلب این رحمت خداوند هستند. رمضان، زمانی است برای آماده کردن زمینهایی حاصلخیز، که بتوان بذر حقیقت و محبت را در آنها کاشت و از چشمه رحمت الهی آبیاری کرد.
کافی است هوشیار بود و گوشبهزنگ، نغمههای آسمانی گوشنواز و طربانگیز، ندایی سر میدهند که؛ "فذکر، انما انت مذکر". رمضان ماه شنیدن و حس کردن و به یادآوردن است. یاد آوردن پیمان روز نخست، که زیر خروارها گردوغبار کجاندیشی، سهلانگاری، تعلل و یا تکرار و عادت مدفونشده است. رمضان، گویی زمانی برای تولدی دوباره در دل حیات زمین است، فرصتی برای نو شدن جسم و سازماندهی روان، فرصتی برای به یادآوردن زندگی بر مدار قوانین جهانشمول هستی.
رمضان ماه تولد کنگره بر روی زمین است. حرکتی که از این ماه آغاز شد، بنیانی شد برای عمارتی که پرچمدار احیای انسانها است و نویدبخش رهایی از بندهای نادیدنی جهل و ظلمت. خدا را شکر که در خنکای سایهسار دیوارهای این بنا، به زیستن و فراگیری مشغول هستم.
رمضان در کنگره 60 شور و حال عجیبی دارد، گویی ماه مستی و شادمانگی است، همهروزهدارند و در تکاپو. هر کس در هر جایگاهی؛ مسافر سفر اول و در حال درمان، یا در حال آموزش و خدمت در سفر دوم، تلاش میکند تا متفاوت از روزهای عادی سال ، بیشینه نظمی را که میفهمد، در توان دارد و یا مجاز است، در خوردن، آشامیدن، گفتار، رفتار و کردار خود حاکم کند. هر کس بالاترین توان عقلی و حسی خود را بکار میبندد تا روزهدار باشد و در پایان هرروز، ساکنین، سرشار از شادی و محبت، کنار یکدیگر بودنشان را بر سر سفرههای افطار به شکرانه جشن میگیرند.
رمضان، بارانی است که میبارد و هوا را از غبار پاک میکند، انشا الله که در شعاع بارش این باران باشیم.
امین حمله داری
کنگره 60
-
منبع:
کنگره 60
- چهار شنبه 26 ارديبهشت 1397
- تعداد بازدید از این مطلب :
7694