نهمین جلسه از دور چهاردهم سری کارگاههای آموزشی لژیون پزشکان پارک طالقانی، با حضور جمعی از مهمانهایی ازکشورهای تاجیکستان و افغانستان به همراه جناب دکتر روشن پژوه با استادی و نگهبانی جناب مهندس و دبیری دکتر حسین با دستور جلسه «الهام از رمضان» و تحلیل فنی متد D.S.T جهت آشنایی مهمانها با شیوه درمانی کنگره 60، روز جمعه مورخ 1397/2/21 رأس ساعت ۸ صبح آغاز بکار نمود.
سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته، الهام از رمضان هست؛ علت اینکه ما به ماه مبارک رمضان اهمیت بیشتری قائل هستیم این است که متد D.S.T از ماه رمضان الهام گرفته شده است. در حقیقت متد D.S.T یک نوع روزه گرفتن است. ما انواع و اقسام روزه گرفتن داریم؛ روزه سکوت داریم، روزه گیاهخواری داریم، روزه خامخواری داریم، انواع و اقسام روزهها داریم؛ این هم یک نوع روزه عجیبوغریبی است که روزه مواد است که شخص باید در یک ساعت مشخصی موادش را مصرف کند. در روزه استاندارد، مقدار و حجم غذا مشخص نیست و فرد هر چیزی را بخواهد میتواند بخورد ولی در متد D.S.T بایستی فرد حتماً مقدار مشخصشده OT را بخورد. این است که چون در ماه مبارک رمضان برحسب یک اتفاق، خود من برای اینکه امتحانی روزه بگیرم، روزه گرفتم و مواد هم مصرف کردم و در طی حرکت، روزه گرفتن، نظم مصرف کردن مواد را به من نشان داد. ما درسته که مواد مصرف میکنیم ولی باید این مصرف، یک نظم و ترتیبی داشته باشد. قدیمیها که مواد مصرف میکردند، سر یک ساعت مشخصی و میزان مشخصی مصرف میکردند. حتی تریاکیهای قدیم، تریاک در جیب جلیقهشان بود، پر شالشان بود و اگر جایی هم میرفتند تریاک خودشان را درمیآوردند؛ 6 نخود، نیم مثقال تا صبح 3 وعده میکشید، 2 وعده میکشید. از تریاک دیگران نمیکشید؛ میگفت سردرد میگیرم و به من نمیسازد؛ یعنی معتاد قدیم میدانست که چی مصرف میکند، چه مقدار مصرف میکند و چه ساعتی باید مصرف کند. ولی مصرفکنندههای امروزی میزان مصرف را نمیدانند. حتی نوع موادشان را هم نمیدانند که چی مصرف میکنند. هم عرق را میخورند، هم تریاک و هم حشیش و هم هروئین و هم شیشه و قرص و همه را ترکیبی مصرف میکنند. ماه رمضان آمد و ما را یک، بجای خود داد؛ که طبیعتاً یک وعده در سحر مصرف میکرد، یک وعده افطار و بین روز هم موادش را مصرف میکرد؛ بنابراین متد D.S.T ازآنجا الهام گرفته شد. به خاطر همین موضوع، کل شعب کنگره 60 در ماه رمضان کل 30 روز را افطاری میدهند؛ روزهگیری هم در کنگره 60 بهصورت درصدی است؛ یعنی آنهایی که در سفر دوم هستند و تمایل دارند روزه بگیرند، روزه استاندارد میگیرند و کسی با آنها کاری ندارد ولی بقیه و بچههایی که مصرفکننده هستند و در سفر اول هستند، برای آنها برنامه داریم؛ برنامه ما این است که میگوییم اگر میخواهید روزه بگیرید، این کار را بکنید و مواد (دارو) خودتان را هم مصرف کنید. اگر مثلاً سیگاری هستید، در ماه رمضان سیگارتان را بکشید ولی بجای یک بسته، 3 تا بکشید، 5 تا بکشید؛ بنابراین خیلی این بحث را ادامه نمیدهم. اتفاقاً در ماه مبارک رمضان به بچهها خیلی خیلی خوش میگذرد و یک شور و هیجان دیگری هست و یک حرکت دیگری هست و برنامه دیگری هست و میدانیم لذتی که در این ماه در کنگره 60 میبریم، در هیچ فصول دیگری نمیبریم. انسان تا زمانی که گرسنگی را خوب احساس نکند، سیری را درک نمیکند؛ تا خماری را احساس نکند، لذت نشئگی را احساس نمیکند. ما یک استکان جایی که سر سفره افطار میخوریم خیلی لذتبخشتر از زمانی است که روزه نیستیم؛ بنابراین در کنگره 60 همه روزه میگیرند ولی بهصورت درصدی.
اما چیزی که در جلسه امروز داریم، جلسه قبل آقای دکتر ملکزاده معاون وزیر به اینجا آمدند و معمولاً خودشان تماس میگیرند و به اینجا میآیند و من دعوت نمیکنم. امروز هم یک هیئت آموزشی از کشورهای تاجیکستان و افغانستان هستند که اینها پزشک هستند و در حال دیدن دورههای خاص اعتیاد هستند و آقای دکتر روشن پژوه تماس گرفتند که میخواهیم یک کلاس آموزشی خدمت شما بیاییم و بنده هم قبول کردم؛ بنابراین دستور جلسه امروز همان الهام از رمضان و متد D.S.T هست که امروز بیشتر در مورد این قضیه صحبت میکنیم.
D.S.T فقط مال کنگره 60 نیست؛ یکی از مسائلی که در پزشکی داریم و من فکر میکنم این یک مشکلی هست که به قوت خودش باقی مانده، این است که داروهای روانگردانی که به بیمار میدهیم، دیگر پس گرفتنش آسان نیست؛ مثلاً متادون هم همینطور است. متادون را دادیم و دیگر نمیتوانستیم پس بگیریم. الآن شما که یک کلونازپام میدهید و یک شال که مریض آن را خورد، دیگر نمیتوانید پس بگیرید. اگر میخواهید پس بگیرید باید حتماً یک داروی دیگری جایگزینش بدهید. پس راه پسگیری یکراه سخت و دشواری است؛ بنابراین میبینیم داروها دائماً عوض میشود ولی پس گرفته نمیشود. متد D.S.T طوری طراحیشده که ما شربت OT را به شخص مریض میدهیم و بهراحتی آن را پس میگیریم. حال هر دارویی را، هر چیزی را بدهیم و با روش D.S.T آن را پس بگیریم چون پلهها 21 روزه است و با بدن سازگاری دارد و مقدار درصد کاهش حسابشده هست و میدانیم چه درصدی از دارو را کم کنیم. اگر از ما 200 سیسی خون بگیرند بعد از مدتی بدن میتواند آن را تولید کند ولی اگر یکباره 2 لیتر از بدن خون بگیریم بدن قادر به جبران آن نیست؛ بنابراین امروز بحث D.S.T را مطرح میکنیم و عزیزان در مورد این روش، تجربیات و نظرات خودشان را بیان کنند.
جلسه به مشارکت گذاشته شد
دکتر محمد
در مورد موضوع جلسه، چیزی که برای خود من خیلی جالب بود این بود که من بالغبر 12 سال است که در حوزه اعتیاد فعالیت دارم و افرادی را دیدم که دوزهای بالایی دارو مصرف میکنند و خاطرم هست که یک روز دریکی از مراکز نگهداری فردی بود که 50 سیسی متادون یکجا سرکشید و سؤالی که همیشه در ذهن من شکلگرفته بود این بود که: ما این دارو را برای درمان افراد تجویز کردیم چطور میتوانیم آن را پس بگیریم؟! و این روش که ما دارو را بهصورت T.D.S بدهیم اصلاً در ذهن ما نبود. حال افتخاری پیدا کردیم و با مهندس آشنا شدیم و من متد D.S.T را در اینجا یاد گرفتم. البته در کنگره این متد با شربت OTاجرا میشود ولی ما روی متادون و بوپرونورفین و مواد دیگر استفاده میکنم. این روش از نقاط مثبتی که دارد این است که به آن فرد مصرفکننده که در پی درمان هست، نظم را یاد میدهد. نظم، یکی از مشکلات اساسی نزد افراد مصرفکننده مواد مخدر است. اینها یاد گرفتهاند که صبحها حدود ساعت 11 بیدار بشوند و یک دوری بزنند و حدود 2 یا 3 به دنبال مواد بروند و اصلاً برایشان اهمیتی ندارد که چه چیزی مصرف میکنند. اینها فقط به دنبال این هستند که صرفاً الآن خودشان را بگذرانند.
نظمی که متد D.S.T به این عزیزان یاد میدهد قابلتحسین هست و اینها را به زندگی عادی برمیگرداند. بحث دومی که هست این است که ما با یک دوز خیلی بالا شروع نکنیم. در حالتهای طبیعی در متادون، ما مثلاً 20 سیسی به فرد میدهیم و اگر این را به 3 نوبت منظم تقسیم کنیم، سطح تحمل رسپتورهای (Receptor) فرد هم خیلی بالا نمیرود. بههرحال بعدازاینکه من این روش را در بیماران کنگره 60 دیدم، بیماران خودم را روی متد D.S.T قرار دادم و خیلی نتیجه خوبی داشت و پیشنهادی که به جناب مهندس دادم این بود که بحث تحقیقاتی است که در ذهن خود جناب مهندس هم همیشه بوده که این متد مطرح بشود و ما بتوانیم این متد در پروتکلهای وزارت بهداشت وارد کنیم.
تذکر مهم جناب مهندس: حتماً باید T.D.S در روز 3 وعده باشد؛ 2 وعده و 1 وعده صحیح نیست.
خانم ماندانا
ماه رمضان ماهی خوبی است برای کسانی که میخواهند برای تزکیه و پالایش خودشان تلاش کنند. روش D.S.T هم الگو گرفته از این ماه میباشد. متدی مثل روزه سکوت، روزه نخوردن؛ اما بهنوعی سختتر از روزه استاندارد است.
دکتر محمد
در تأیید حرفهای آقای دکتر محمد، در مورد اپیوم تینکچر حتماً باید T.D.S وجود داشته باشد چون نیمهعمرش همینقدر است اما در مورد متادون یا بوپرنورفین، هیچ تکست معتبری در این مورد وجود ندارد و یککمی حواسمان باشد که این مدلی که میآییم نگاه میکنیم لااقل عملی باشد. بلی میشود ازنظر تئوری یکسری حرفها در مورد متادون و بوپرونورفین زد اما تأییدشده نیست. قسمت مهم دیگری که باید در نظر گرفت، من قبول دارم که آقای مهندس میفرمایند ما متادون را دادیم ولی پس نگرفتیم؛ علت شاید این باشد که آن قسمتهای دیگر درمان برای بیمار انجام نمیدهیم. اگر کلینیکهایی باشند که آن قسمتهایی دیگر را انجام بدهند، در عمل میبینند که آن قسمت پس گرفتن انجام میشود، تیپر میشود، قطع میشود و درمان صورت میگیرد. متأسفانه الآن کلینیکهایی را داریم که درصد از بیمارهایشان متادون میگیرند و میخورند. نه مشاوره میشوند، نه دخالت درمانی دیگری دارند. شاید من جزء اولین گروههایی بودم که درمان M.M.T را در کشور آموزش دیدم و تقریباً سال 83 بود که دوره دیدم و آن موقع خیلی بیشتر به ما تأکید میشد که درمان غیر دارویی را جدی بگیرید چون چیزی بیش از 90 درصد درمان، آن قسمت است.
الآن یک مقداری زیادی این قضیه مغفول مانده. درمانهای غیر دارویی را رها کردیم و چسبیدیم صرفاً به یک درمان دارویی توی متادون که متأسفانه میتواند جواب خوبی نداشته باشد. یکی از علل دوست داشتن و آمدن من به کنگره 60 و این سیستم موجود در کنگره، درمان غیر دارویی خوب و جدی در آن است.
خانم لیلی
یک روز در کلینیک کنار استادم نشسته بودم و در حال آموزش بودم، یک بیمار هایپومانیا (Hypomania) «نوع دیگری از رفتار بیمارگونه، ممکن است فرد با علائمی چون میل به پرخوری، کاهش نیاز به خواب، همراه با افزایش فعالیت و احساس داشتن انرژی و نیروی بدنی و حیاتی زیادی مواجه شود. سرخوشی، تحریکپذیری، حواسپرتی و رفتارهای اجتماعی نامناسب از قبیل پوشیدن لباسهایی بارنگهایی بسیار شاد و تند و بیمناسبت با سن و سال و شأن اجتماعیشان از نشانههای افراد مبتلا به هایپومانیا (شیدایی خفیف) است. در این افراد پرش افکار وجود دارد، یعنی حین صحبت، دائم از این شاخه به آن شاخه میپرند بدون آنکه مطلب قبلی خود را به پایان برسانند؛ و میل زیادی به ولخرجی و خریدهای گران و فراوان برای خود دارند.
درصورتیکه در اینگونه از افراد علاوه بر عوامل نشانههای ذکرشده؛ نشانههای بیماری بدگمانی یا پارانوئید نیز وجود داشته باشد، در اصطلاح به آنها مانیاک (جنون شیدایی) میگویند» مراجعه کرد، درواقع هایپومانیا خفیف بود؛ دیدم استاد در ابتدا هیچ نسخه دارویی برای ایشان ننوشتند چون عملکرد این فرد زیاد مختل نشده بود. نسخهای که برای ایشان نوشت، نسخهای بود که برنامه زندگی ایشان را تنظیم میکرد؛ ساعت خوابش را تأکید کرد که باید تنظیم کنی و برنامه غذاییات را تنظیم کنی و ورزش هم انجام بدهی. یک مشاوره تغذیه هم در کلینیک حضور داشت که یک برنامه تغذیه به این بیمار دادند.
بعد از یکی دو هفته درمان اصلی را روی این بیمار شروع کردند و در این مدت میدیدم که بیماران و مراجعهکنندگانی که به ایشان مراجعه میکردند، خیلی ذهن شلوغی داشتند و از همهچیز میگفتند، از مسائل جسمی و روحی، گذشته و حال، ترس از آینده و مسائل دیگر. ابتدا کاری که استادم انجام میدادند این بود که یک نظمی به زندگی این افراد میدادند که تازه بعدازآن نظمی که وارد زندگی آنها میشد، تازه روی ذهن آنها کار میکرد و میپرسید که مشکل شما چیست؟!
در ماه مبارک رمضان کاری که انجام میشود، بدن انسان، ذهن انسان یک نظمی پیدا میکند و مثلاً ساعت خوابش، زمان غذا خوردنش روی یک نظم خاصی قرار میگیرد. در کنگره هم همینطور است و روش D.S.T که روی بیماران پیاده میشود در ابتدا روی زندگی افراد نظم را پیاده میکند و اینکه مقدار مصرف موادشان تنظیم و در ساعت مشخصی تنظیم میشود و این نظم که وارد زندگی آنها میشود، سیستم نوروترانسمیترها را تنظیم میکند و وقتی تنظیم شد، یکسری درمانها اتفاق میافتد و آن برنامه نظم و آرامشی که به آدم داده میشود باعث میشود انسان روی کارهای خودش تمرکز کند و مشکلاتش را با آن تمرکزی که به دست آورده حل کند.
آقای جاوید
در مورد شباهتهای ماه رمضان و متد D.S.T، همان نظمی که در خوردن غذا در ماه رمضان داریم، در متد D.S.T هم همینطور است و مقدار مصرف و زمان مصرف دقیق میشود. همانطور که در ماه رمضان بافاصلهای که بین غذا خوردن میاندازیم باعث میشویم که سیستم «جی آی» و سیستم گوارشی ری استارت کنند و فرصت بازسازی خودشان را داشته باشند، در متد D.S.T هم به بدن فرصت میدهیم سیستم شبه اپیودی (سیستم تولیدکننده مواد شبه افیونی) بدن، فرصت بازسازی خودش را پیدا کند و در این فاصله، کارهایی که در کنگره 60 انجام میشود، کار کردن روی جهانبینی فرد است. اینکه ما بتوانیم نه گفتن را به مسافرها یاد بدهیم که با آن ضد ارزشها مقابله کنند.
خانم پروانه
ماه مبارک رمضان در کنگره 60 از اهمیت والایی برخوردار است. در این ماه مبارک بود که راه درمان تدریجی به مهندس دژاکام نمایان شد و تمام روش درمان تدریجی از آثار جسمی، روحی، روانی، نگرشی، نظم، تربیت، تفکر و حیات خودش را نمایان کرد.
ازنظر بٌعد جسمی همانطور که میدانیم، روزه کاملاً مؤثر هست و روزه درمانی و اینکه معده محل دردهاست، بر همگان ثابتشده و در این ماه معده آرمش خودش را پیدا میکند. در مبحث روان نیز همانطور که میدانیم، یاد خداوند آرامبخش است و آرامشی که روی روح و روان آدمی دارد باعث میشود که بسیاری از بیماریهای روانی کاهش پیدا کند. از دیگر برکات ماه مبارک رمضان، آثار تربیتی و نگرشی هست که به ما یاد میدهد پیروزمندانه درصحنه نبرد درون و بیرون، موفق خارج بشویم و تسلیم نیازهای عامرانه بدن نشویم و قلب خودمان را پاک کنیم و تطهیر ببخشیم و ببخشیم تا بخشیده شویم. از دیگر برکات ماه مبارک رمضان، نظم هست که افراد مصرفکننده توانستند به مصرف خودشان سروسامان ببخشند و جدول مصرف مواد خودشان را تنظیم کنند. از دیگر برکات، ارتباطات عاطفی هست که به برکت این ماه، در تمامی شعب کنگره 60 افطاری داده میشود و افراد بیشتر همدیگر را میبینند. روزهداری باعث میشود تفکر، تفکر روشنی باشد. من پیشاپیش این ماه بر خیروبرکت را به همه تبرک عرض میکنم.
دکتر مسعود
خدمت مهمانهای عزیز سلام و خیرمقدم عرض میکنم.
ماه مبارک رمضان بههرحال کمترین چیزی که برای ما دارد، نظمی است که بدن و سیستمهای بدن ما میدهد و آرامشی که پیدا میکنیم و استراحتی است که دستگاه گوارش ما دارد اما مهمترینش این است که در اندیشه ما، در مغز ما نسبت به مسائل زندگی
یک نظم و ترتیبی به وجود میآید. در روش D.S.T و اینکه چرا در ماه مبارک رمضان این مسئله الهام داده شد و آقای مهندس متوجه شدند؛ خیلی ساده است. همانطور که در کتاب 60 درجه میخوانیم، ایشان خواستند هم روزه بگیرند و هم بهعنوان یک مصرفکننده مواد، موادشان را مصرف کنند. آمدند برای این مواد یک نظمی گذاشتند و مقدار مصرف روزانه خود را به 5 قسمت تقسیم کردند و طول روز مصرف کردند و بهتدریج وقتی بدن ایشان تحمل پیدا کرد نسبت به آن نظم، آمدند و یک وعده را حذف کردند و بعد در ادامه یک وعده یک وعده کم کردند و تا در ادامه رسیدند به رهایی. این کل ماجرا بوده و با الهام از ماه رمضان و روزه این کار را کردند؛ اما امروز این روش D.S.T به ما چه میگوید؟! نهتنها بدن فرد مصرفکننده عادت میکند بهتدریج و هر 21 روز یکبار مقادیر کمتر و گاهی بیشتری از مواد را مصرف کند و نمیگذارد آن حالت خماری در او پیش بیاید، مهمتر این است که ما باید یک کارهای تحقیقاتی عمیقتری انجام بدهیم و ببینیم که آیا در طول این سفر و در طول این مدتی که این هر 21 روز یکبار مقادیر بالا و پایین میشود، آیا در ترشح نوروترانسمیترهای مغز و بدن این بیماران ما تغییراتی به وجود میآید؟ آیا در تمام این مدت، این نظم و این ترتیبی که در روش D.S.T به وجود آمده، آیا عامد مهمی نیست در اینکه مثلاً سطح اندورفینی که در زمان اعتیاد پایین آمده بود و دیگر کفاف بدن را نمیداد، این پلهپله میتواند این تخریبها را بازسازی میکند؟
بقول آقای مهندس: همه که روز اول معتاد به دنیا نیامدهاند؛ اعتیاد بهتدریج و پلهپله به وجود آمده و یکشبه فرد معتاد نشده و همانطور که تدریجی آمده، باید تدریجی هم برود.
مشکل اعتیاد در ایران و خیلی از کشورها این است که نظم مصرف از دست رفته است. به همین دلیل در سایت کنگره 60 آقای مهندس دستور دادند یک برنامه فوقالعاده قشنگی تهیه شد بنام: بکش و بکش؛ یعنی اول ببین چه میزان میخواهی مصرف بکنی و بعد بکش. همینطوری مصرف نکن. منظور این بود که نظم به مصرفت بده و شاید بزرگترین درس در درمان اعتیاد این باشد که اول روش درست مصرف کردن را به معتاد یاد بدهیم. معتادی که میآید و هرچه دم دستش میرسد مصرف میکند این نمیتواند درمان بشود مگر اینکه نظم در مصرفش پیدا بشود و بعد نظم در دادن دارو پیدا شود و بعد به طریقی این دارو تیپر و بالا و پایین بشود که بشود نهایتاً از او پس گرفت. خدا را شکر میکنم که امروز هم ما از دانشگاه اسلامشهر هم یک رهایی داریم و این آدم یازده ماه و چند روز سفر کرده و امروز به صفر رسیده و به رهایی رسیده است.
این روش درمانی، یک پکیج است و این پکیج روی یک ستون استوار است که آن ستون، روش D.S.T است.
سخنان جناب مهندس خطاب به مهمانها
به مهمانهای متخصص حوزه اعتیاد از کشورهای تاجیکستان و افغانستان خوشآمد میگویم.
اینجا یک سازمان غیردولتی یا یک انجیو است به نام کنگره ۶۰؛ کنگره 60 نزدیک به ۶۰ هزار عضو دارد و حدود ۵۰ مرکز در کشور دارد. این محلی که شما آمدید، محل ورزشی ما در تهران است. مراکزی که در تهران هستند روزهای جمعه به اینجا میآید برای ورزش که از ساعت پنج و نیم صبح آغاز میگردد تا ساعت ۱1 که شامل آقایان میشود و همچنین گروه خانواده، اینجا که هستیم لژیون پزشکان است و عزیزانی که در جلسه حضور دارند پزشک و روانپزشک و متخصص حوزه اعتیاد هستند، P.H.T در حوزه اعتیاد دارند و همینطور از روانشناسان هستند و یک سری هم از اعضای کنگره ۶۰ هستند.
کنگره ۶۰ بیش از ۲۰۰۰ راهنما دارد که خود پرورش داده است و در مسئله درمان اعتیاد حرکت میکنند. به اعتقاد من امروزه دو دیدگاه در درمان اعتیاد داریم؛ یک دیدگاه هست که شامل پرهیز مدار است؛ حالا چه سیستم پزشکی باشد یا سیستمهای خودگردان که شخص را پرهیز میدهند از دیدن مواد مخدر و یا نشستوبرخاست با انسان مصرفکننده مواد مخدر و پرهیز میدهند از رفتن به مکانهایی که در آنجا مواد مخدر مصرف میشود و اعتقاد قطعی به درمان مواد مخدر ندارد.
در کنگره ۶۰ این دیدگاه کلاسیک بوده و از گذشته بوده تا به امروز هم است که روشهای درمان متعدد وجود دارد که قابلقبول است. با متادون هست، با بوپرونورفین هست، با سایر داروهای دیگر است یا در روشهای پزشکی ممکن است روشهای ترک ناگهانی باشد و یا مانند متدهای بسیار زیادی که داریم. تمام اینها به یک موضوع برمیخورند. در کنگره 60 دیدگاهش متفاوت است نسبت به دیدگاه اولی که کلاسیک بود. درکنگره 60 اعتیاد کاملاً قابلدرمان است. در کنگره ۶۰ بههیچعنوان روش پرهیز مدار نداریم و به افراد نمیگوید که شما باید جدا باشید و یا مواد را نبینید. کنگره ۶۰ میگوید تو میتوانی در خانه زندگی کنی که همسر مصرفکننده باشد ولی تو تحت درمان باشی و یا میتوانیم در خانهای زندگی کنی که در آن شبانهروزی مواد مصرف میکنند و تو تحت پوشش باشی و به درمان برسی. پس ایزوله نمیکند؛ بهطوریکه بچههایی که در کنگره ۶۰ به درمان رسیدهاند اکثراً در کلینیک کار میکنند و هرروز با شربت تریاک را میبینند و با آن سروکار دارند...
جناب مهندس ضمن تشریح کامل رویکرد کنگره 60 در مسئله درمان قطعی اعتیاد در ادامه فرمودند: عمده کار ما با شربت تریاک است و نزدیک به ۲۰ سال است که کار درمان اعتیاد را شروع کردیم؛ یعنی از ۲۰ سال پیش کار درمان اعتیاد را با تریاک انجام میدادیم و میتواند بسیار عجیب باشد که مواد مخدر را با مواد مخدر درمان کنیم همانطور که میتوانیم آتش را با آتشخاموشکنیم و کنگره ۶۰ به این اعتقاد دارد.
داروی ما در کنگره ۶۰ شربت تریاک کرد که حدود ۱۰ درصد آن تریاک است و ۲۰ درصد آن الکل است و با بقیه آن آب مقطر است. دارویی است که بهخوبی میشود در افغانستان مورداستفاده قرار بگیرد. علت اینکه به این دارو الکل میزنند این است که کپک نزند و مانند یک کاتالیزور عمل میکند. مقدار دوز مصرفی شربت تریاک به این صورت است که ۱۰ سیسی شربت تریاک معادل 1 گرم تریاک است و مقدار دوزی که ما در کنگره ۶۰ به افراد میدهیم از ۱۷ سیسی بیشتر نیست. در حال حاضر بیش از ۱۰هزار نفر روی پروژه شربت تریاک هستند که این دارو توسط پزشکان تجویز میشود ولی حتی یک نفر در کنگره از 17 سیسی بیشتر نداریم.
چرا ما تریاک را انتخاب کردیم که بهعنوان این دارو استفاده شود؟ دلایل ما چیست؟ چرا باید تریاک بهعنوان دارو استفاده شود؟ قبل از اینکه به این مسئله بپردازیم ما در کنگره 60 باید پاسخ این سؤال را دهیم که چرا فردی الکل میخورد و مست میکند ولی آبپرتقال میخورد مست نمیشود؟ چرا فردی تریاک میخورد نشئه میشود ولی قرهقروت بخورد نشئه نمیشود. تفاوت آن در چیست؟
کنگره ۶۰ به این مسئله معتقد است که مواد مخدر و الکل از سد خونی مغز عبور میکند بهاینعلت که مواد مخدر و الکل در چربیها حل میشوند و بهطور مثال وقتی قرهقروت و یا آبپرتقال میخوریم بهسرعت روی مغز اثر نمیگذارد و اینکه باکتریها و میکروبها نمیتوانند وارد سیستم مغز شوند. ولی مواد مخدر و الکل میتواند از این سد عبور کند و بر روی مغز تأثیر بگذارد و در آنجا مداخله میکند.
استاد در ادامه فرمودند: ازآنجاییکه تریاک دوگانه است، یکروی آن بسیار مخرب، بسیار نابودکننده و بسیار ویرانکننده است و یک چهره آن بسیار شفادهنده. بهاینعلت که نزدیک به ۲۵ آلکالوئید در تریاک داریم که تمام ترکیبات دارویی هستند مانند کدئین، مورفین، نارسئین، نارکوتین، پاپاورین و تمام اینها در سیستم پزشکی کار میکنند و ما معتقد هستیم که این آلکالوئیدهای تریاک که مرکب هستند و از کربن، هیدروژن، اکسیژن و نیتروژن هستند؛ دقیقاً فرمولهای شیمیایی آن مانند ناقلها و نورو ترانسمیترهای خود مغز هستند؛ مانند دوپامین، اندورفین، انکفالین، سروتونین و امثال آنها که میتوانند کمبودها را جبران نمایند. ما در شربت تریاک مشکلات زناشویی در افراد نداریم...
روش (T.D.S) روشی است که ما میتوانیم بهوسیله آن داروی که فردا میدهیم را از او پس بگیریم.
(D) ضریب است؛ هشتدهم است.
(S) پلههایی است ۲۱ روزه.
(T) زمان آن است؛ 10 ماه، در حقیقت ما به فردی که در یک روز ۱۰ سیسی شربت تریاک میدهیم و خواستیم که اولین پله کاهش را انجام دهیم ۱۰ سیسی را ضربدر هشتدهم میکنیم و میشود ۸ سیسی و ۲۱ روز به فرد 8 سیسی میدهیم و بعد از ۲۱روز دوباره ضربدر هشتدهم میکنیم و طول درمان نباید کمتر از ۱۰ ماه شود. من برای عزیزان که بدانند در ارتباط با چه چیزی صحبت میکنیم توضیح مختصری دادم تا متوجه شوند روش کار به چه صورت است. در اینجا روش کار ما اینطور هست که استاد جلسه در حد 5 دقیقه در مورد دستور جلسه صحبت میکند، بعد میکروفن را میدهیم به بقیه افراد و آقایان پزشک که نظر خودشان را در مورد آن موضوع بیان کنند سپس ایشان میکروفن را به یکی از خانمها میدهند و ایشان صحبت میکنند و دوباره میکروفن را به یک آقا میدهد و این بهصورت ردوبدل هست که همه در این مشارکت شرکت کنند...
از آقای دکتر روشنپژوه بسیار تشکر و قدردانی میکنم و باعث افتخار ما است که در بین ما حضور دارند و همیشه همکاری خوبی با من داشتند.
ادامه مشارکت
خانم زهره
در جلسه چهارشنبه که جناب مهندس صحبت کردند، در مورد نوع مراسمی که در ماه رمضان برگزار میشود و نوع افطاری دادنها، در همین صحبتهای مهندس، سه اصل عدالت و معرفت و عمل سالم کاملاً گوشزد شد. عمل سالم را اینطور گفتند که اگر قرار هست کمکی در تهیه افطاری بکنید حتماً بهترین وسیله را برای این موضوع تهیه کنید. در مورد معرفت، جناب مهندس در مورد تشکیل کلاسها فرمودند که ساعات جلسات زودتر شروع میشود و وجود کلاسها و آموزشها باعث بالا رفتن انرژی میشود. من تصور میکردم با خواندن یک جزء قرآن انرژی زیادی میگیرم ولی در کلاس تفسیری که از آن آیه قرآن میشد قابلمقایسه با خواندن من نبود. در مورد عدالت هم جناب مهندس فرمودند که سعی کنید همهجا کمک کردنها بین همه تقسیم شود.
دکتر احمد
بنده هم بهنوبه خودم خیرمقدم عرض میکنم خدمت مهمانهای گرامی و استاد محترم آقای دکتر روشن پژوه. در رابطه با دستور جلسه، صرفنظر از اینکه این روش درمانی به چه صورت به آقای مهندس الهام شد و این روش حدود 20 سال پیش با تجربه شخصی ایشان از درمان اعتیادشان صورت گرفت و ترویج این متد بهعنوان یک روشی که به نظر من امروزه یکی از علمی ترینٍ روشهاست و بر اساس متنهای کنگره، علم آن چیزی است که بر راستی و درستی دلالت کند و امروز بهعنوان یک پزشک درمانگر اعتیاد این گواهی را میدهم که این متد D.S.T و روش درمان کنگره 60، یک روش کاملاً عملی و اجرای است کما اینکه ما امروز یک مسافر داریم که سفر درمانیاش تمام شده و به اینجا آمده تا گل رهایی خودش را از جناب مهندس دریافت کند.
در طول چند سال گذشته که من توفیق این را داشتم که با کنگره 60 همکاری کنم، متوجه شدم که اعجاز کنگره 60 فقط در رابطه با درمان اعتیاد به مواد مخدر نیست؛ همانطور که میدانیم درمان سیگار هم با همین روش در کنگره 60 صورت میگیرد و یک مقطعی درمان چاقی و اضافهوزن هم با همین متد انجام میشد و درواقع این متدی که بهعنوان روش D.S.T اسم برده میشود به خاطر آن نظم و انضباطی است که به ساختار بدن میدهد و هر سیستمی که از نظم پیروی میکند و قدرتمند میشود، سیستمهای ناقلهای عصبی و نوروترانسمیترها که ما بهواسطه مصرف مواد مخدر تخریب یا تنبل میکنیم، در متدD.S.T بهنوعی بازسازی میشود و این ساختارها از نوع ساخته میشوند. بقول جناب مهندس: در کنگره 60، چرخ اعصاری از نو ساخته میشود.
در کنگره 60 شاهد این هستیم که این متد، کارایی عملی زیادی دارد. من با همین متد بیمارانی را درمان کردیم که متادون مصرف میکردند و گل رهایی خود را در اینجا از مهندس دریافت کردند. البته در کنار متد D.S.T آموزشهای کنگره 60، نبض پویای درمان اعتیاد میباشد. آموزشهایی که برای همهکس فهم است و از یک کارگر ساده تا یک استاد دانشگاه این مطالب را بهخوبی میفهمند و این آموزشها عملی و کاربردی است و همه و خود بنده امروزه از آنها استفاده میکنم و نتایج آن را، هم در مسائل کاری و هم زندگی شخصی خودم میبینم.
دکتر علیرضا
آشنایی من با بحث شربت OT و کنگره 60، برمیگردد به هفت سال پیش. زمانی بود که شربت OT به اصفهان آمده بود و واقعاً کسی طرز استفاده آن را نمیدانست. در آن موقع من در دانشگاه اصفهان یک مسئولیتی داشتم و راهی تهران شدم و در آن زمان با جناب مهندس آشنا شدم و ایشان پذیرای بنده بودند. ایشان در مدت حدود نیم ساعت در مورد روش D.S.T و کنگره 60 با من صحبت کردند. آنجا متوجه شدم که این بحث، یک بحثی است که با بحثهای علمی تفاوت دارد. این شد که ما رفتیم اصفهان و این روش را پیاده کردیم. در آن زمان که ما این متد را در کلینیک پیاده کردیم، آموزشهای فقط در لژیونها بود و ما فقط شربت میدادیم. سوای این بحث که این شربت باعث تنظیم نوروترانسمیترها میشود، آموزشها نقش مهمی روی کسی که بهعنوان مسافر هست دارد. چون ما میدانیم زمانی که شخصی میخواهد یک تغییری در فعلش انجام بگیرد، عملکرد مناسب پیدا کند، سوای اینکه باید علم آن را داشته باشد، یک نگرش بسیار مناسبی هم نیاز دارد. در کنگره 60 هم بهنوعی علم وجود دارد، هم جلسات آموزشی بسیار زیادی در طول سفر یک فرد وجود دارد. امروزه شاهد این هستیم افرادی که شاید در زمان مصرف در جامعه هیچ اعتباری نداشتند و بهنوعی از همهجا طردشده بودند، با روش درمانی کنگره 60 و آموزشهایی که دیدند، زیرورو میشوند و به جامعه برمیگردند و واقعاً این تغییر حس میشود. جا دارد از زحمات بنیان کنگره تشکر کنیم که برای رسیدن به این روز، سالیان سال متحمل زحمات فراوان شدهاند.
دکتر محمدعلی
در رابطه با این روش، اینکه چه چیزی شد که من خودم از این روش استفاده میکنم صحبت میکنم. من بهطورکلی فرد شکاکی هستم و یک روشی که میخواهم در درمان استفاده کنم، خیلی دیر میپذیرم. رشته تخصصی من روانپزشکی است و دستیاری روانپزشکی را در سال 83 در دانشگاه تهران گذراندم و بیمارستان روزبه کارم را شروع کردم و آغاز دوره روانپزشکی من، با آقای دکتر مکری بود و تقریباً من تا پایان دوره روانپزشکی خودم، این همکاری را با ایشان داشتم. از همان اول ما یک پروپوزالی را ثبت کردیم بهعنوان پایاننامه درمان بیماران وابسته به مواد مخدر. حالا آن موقع در پروپوزال، تریاک بود با داروی تنتور اپیوم. ثبت این پروپوزال سال 83 بود اما تا زمانی که مجوزها داده شد و تولید دارو اتفاق افتاد، به سال 85 کشید. سال 85 تازه دارو را در اختیار ما قرار داده شد و داخل دبههای 20 لیتری ارائه میشد. زمانی که این دارو را مرکز ملی مطالعات در اختیار ما گذاشت، ما نمیدانستیم این دارو را چطور تجویز کنیم چون تجربهای مشابه وجود نداشت که چگونه از این دارو باید استفاده بشود.
شاید بین 10 بیمار اول که از تنتور اپیوم استفاده کردیم، مجبور شدیم آنها را بستری کنیم چون میترسیدیم که دارویی که به آنها میخواهیم بدهیم چه عوارض ممکن است پیش بیاورد. خاطرم هست که چند نفر آقا و خانم بودند که ما آنها را در بیمارستان روزبه بستری کردیم و دارو را به آنها دادیم و مانیتور کردیم تا اثرات دارو را روی آنها بفهمیم و بعد حالا درمان و ادامه تحقیقات خودمان را سعی کردیم در مرکز ملی مطالعات اعتیاد انجام بدهیم.
میدانید که در آن زمان روش بر این بود که کلاً اصل اساسی در درمان بیماران معتاد بهعنوان درمان نگهدارنده این بود که آنها به مرکز بیایند و دارو را در مرکز بخورند و بروند. تقریباً از همان ابتدای راه که ما حرکت کردیم متوجه شدیم که در داروی تنتور اپیوم، نمیتوانیم این کار را انجام بدهیم. وقتیکه دوز صبح را میآمدند در مرکز اینکاس دریافت میکردند، بعدازظهر دچار مشکل میشدند و مجبور میشدند بروند و تریاک تهیه کنند. نهایتاً به این روش راضی شدیم که دوز صبح را بدهیم بخورند و دوز بعدازظهر را بدهیم با خودشان ببرند.
ما در آن زمان دو مسیر را پیش گرفتیم؛ در آن زمان، یک روش، روش نگهدارنده بود و دیگری مسیری بود که بهعنوان سمزدایی از داروهای مختلف استفاده میشد بهویژه از متادون. این دو مسیر که ما پیش رفتیم، با تنتور به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم سمزدایی را انجام بدهیم و داروی مناسبی برای سمزدایی 21 روزه نیست، اما برای درمان نگهدارنده، تنتور داروی مناسبی است. بااینکه این پژوهش انجام شد و پایاننامه خود من بود، اما خیلی برایم دلچسب نبود. اینکه توانسته باشم بیماران را به یک درمان مناسب برسانم. در رواندرمانی چند فاکتور وجود دارد که برای ما بسیار مهم است. اینکه درمانی که انجام میدهیم، مفید و مؤثر باشد.
چند تا کلمه هستند که با حرف (D) شروع میشوند:
(Diagnosis) تشخیص ما؛ اینکه ما بیماری را درست تشخیص داده باشیم.
(Drug) اینکه چه دارویی استفاده میکنیم. انتخاب داروی مناسب برای آن بیماری خاص.
(Dose) مقدار دارو؛ اینکه چه میزان دارو تجویز میکنیم
(Duration) مدتزمانی که ما دارو را تجویز میکنیم.
من شخصی را تشخیص دادم افسردگی دارد، دارویی که برایش انتخاب میکنم مثلاً فلوکسیتین؛ من این دارو را چه مقدار تجویز کنم؟! 10 میلی یا 20 میلی و اینکه چه مدت این دارو را بدهم؟ یک ماه، دو ماه، شش ماه؟!
ما تقریباً همه این 4 مورد را سعی کرده بودیم برای کسی که میآید و در درمان قرار میگیرد رعایت کنیم. همه این کارها را انجام دادیم اما نتیجهای که گرفتیم این بود که این دارو بهعنوان یک نگهدارنده در درمان اعتیاد، داروی خوبی است؛ یعنی ما این دارو را میتوانیم به یک شخص بدهیم و آن فرد به سمت مصرف داروهای دیگری نرود.
علت اینکه روش کنگره 60 برای من جالب شد و توجه من را جلب کرد این بود که دیدم کنگره 60 از این دارو استفاده میکند در طی یک دوره زمانی خاص آن را از بیمار پس میگیرد و مصرف این دارو در بیمار ادامه پیدا نمیکند. در مورد متادون ابتدا میگفتند 6 ماه بدهید، بعد گفتد 9 ماه و در ادامه شد یک سال و دو سال و در آخر گفتند در مورد قطع این دارو صحبت نکنید و تا وقتیکه نیاز باشد این دارو به بیمار داده بشود. بحث، بحث درستی هم بود؛ در مورد کسانی که قرار هست کاهش آسیب بدهیم، قرار نیست که به آنها بگوییم تا چه زمانی قرار هست این دارو را به او بدهیم اما ما با بخش عمدهای از جامعه طرف هستیم که آنها حداقل افق نگاهشان اینگونه بود که میخواهند هیچ دارویی استفاده نکنند و نهایتاً بهجایی برسند که دارویی استفاده نکنند. در کنگره 60 ما دیدیم با روشی که آنها انجام میدهند که به نام روش D.S.T مطرح هست، بیماران به یک سرانجام میرسند؛ یعنی به انتهای مسیر میرسند و دارو قطع میشود. بحث مهم در درمان، یکی ماندگاری بالا در طول درمان و دیگری عدم بازگشت است که در کنگره 60 میزان بالایی دارد اتفاق میافتد.
در روش D.S.T با تنتور اپیوم، با تجربهای که ما از 12 سال قبل به دست آوردیم، این روش در حال حاضر بهترین روشی است برای درمان اعتیاد.
در مورد بوپرونورفین و متادون که چند نفر از دوستان صحبت کردند، من اینجا تجربه خودم را میگویم که خودم رهاییهای زیادی داشتم، کسانی که از متادون استفاده کردند اما B.D استفاده کردند؛ 2 بار در روز تجویز کردم. من این کار را همین روش D.S.T انجام دادم. علتش هم نیمهعمر بودن متادون است. نیمهعمر متادون تفاوت اساسی با نیمهعمر تنتور اپیوم دارد. ما معمولاً توقع داریم 5 نیمهعمر از دارو که بگذرد، آن دارو استیبل میشود. مثلاً اگر ما به کسی لیتیوم (Lithium) میدهیم یا سدیم والپروات (Sodium Valproate) میدهیم، 5 نیمهعمرش را صبر میکنیم و بعد میرویم سطح خونی را چک میکنیم تا به ثبات رسیده باشد.
در مورد تنتور اپیوم، ما اگر نیمهعمر آن 7 ساعت حساب کنیم، 5 نیمهعمر از میزانی که ما دادیم بگذرد، میزان دارو به یک ثبات میرسد. در مورد متادون ظرف چند روز، نیمهعمرش طولانیتر است. در متادون با متد D.ST میبینیم که علائم کاهش دارو را اواخر هفته اول و حتی هفته دوم میبینیم اما در مورد شربت OT ما همان هفته اول میبینیم و آن علائم برطرف میشود. در درمان با بوپرونورفین و متادون هم میشود از متد D.ST استفاده کرد و ما استفاده کردیم و پاسخ خوبی گرفتیم و حتی در مورد برخی از افسردگیها مقاوم به درمان هم از این متد D.ST استفاده کردم و دیدیم که پاسخ به درمان در داخل آنها هم بهصورت موردی خیلی بهتر بوده.
آقای دکتر محسن روشنپژوه:
در ابتدا اجازه دهید احساس خودم را از حضور در بین شما عزیزان و همکاران محترم بیان نمایم که بسیار خوشحالم و برایم مایه افتخار است بهویژه اینکه با تعدادی از متخصصین و همکاران خودمان در کشورهای منطقه در خدمت شما رسیدیم و از همان ابتدای که وارد پارک شدیم این صحنههای پرانرژی که بچهها و همکاران دیدند تأثیرگذار بود و برای بنده هم به همین صورت و باعث مباهات کشورمان شد و همچنین گروه درمانگر دوستانی که در اینجا حضور دارند پزشکان و متخصصین حوزه درمان در کشورهای منطقه تاجیکستان و افغانستان هستند که در قالب برنامه آموزشِ بینالمللی سازمان ملل و مقابله با مواد مخدرشان خدمت شما هستیم. دوره توسط سازمان ملل و انستیتوی روانپزشکی در حال اجرا است.
ما به عبارتی برای طراحی موضوعات آموزشی، جلسات متعددی داشتیم و فکر کردیم که چه الگوهایی و چه نمونههایی از اقدامات کشور ما میتواند بهنوعی منحصربهفرد باشد. کنگره 60 مکانی است که شاید نتوان بهراحتی مشابه آن را پیدا کرد که مبتنی بر شواهد عینی باشد. برای همین مزاحم آقای مهندس شدیم و قرار بر این شد که این الگو را از نزدیک ببینیم.
این دوره یک بخش تئوری و نظری دارد که در انستیتو برگزار میشود و بعد ما به میدان میآییم و این ازنظر ما فرصت بسیار مناسبی است که بتوانیم این اندیشه و برنامه اثربخش را ارائه دهیم و برای کشورهای منطقه، در صورت امکان آن را توسعه دهیم و این امکان در حال برنامهریزی است زیرا دوستانی که در اینجا هستند از مسئولان نظام سلامت 2 کشور هستند و این امکان در حال بررسی است که آیا امکان استقرار کدامیک از الگوهای درمان با توجه به بافت فرهنگی و اجتماعی کشورهای همسایه وجود دارد.
بنابراین برای ما و برای کشور ما باعث افتخار است که بتوانیم یک الگوی اثربخش را ارائه دهیم. من هم با کنگره ۶۰ از همان حدودی که آقای دکتر عنوان کردند آشنا شدم آن زمانی که یک کتابی تحت عنوان عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و همانجا فکر میکردیم ممکن است یک کتاب باشد که مشابه آن وجود دارد؛ اما وقتی این بیان تجربه تبدیلشده به بیان علمی از آن استفاده بهتری شد.
اکنون نیز فرصت فراهم است و یکی از ضروریترین کارهای که باید 60 انجام دهد همین است که این ادبیات را برای آشنایی با حوزههای آکادمیک نماید اگر به خاطر داشته باشید سال گذشته من دبیر علمی کنگره بینالمللی اعتیاد بودم یک روز کامل را اختصاص دادیم به آقای مهندس دژاکام و بقیه دوستان ایشان که این الگو را معرفی نمایید.
در اینجا خدمت دوستانی که مهمان ما هستند عرض مینمایم به نظر من بهعنوان یک نگاه کلی تقریباً اغلب مؤلفههایی که ما در درمان اعتیاد و مداخلهی مؤثر در پدیدهای به نام اعتیاد در جستوجوی آن هستیم در رویکرد کنگره 60 قابله مشاهده است. مهمترین آن این است که کنگره ۶۰ فرد مصرفکننده را بهعنوان یک انسان نگاه میکند و برای آن کرامت و منزلت قائل است و بهطور کل فکر میکنم اسم آن احیای انسانی کنگره ۶۰ گویای این بینش است.
کنگره ۶۰ به رویکرد دارویی و استفاده از شربت تریاک توجه دارد و همچنین استفاده از گروههای متخصص و افراد غیرحرفهای و پزشکان و کسانی که مسیر درمان را بهعنوان یک مسافر تجربهشان را در اختیار همدیگر میگذارند. توجه داشتن به حوزه اجتماعی و حوزه زندگی و توجه به پیوستها و مهمتر از همه اینکه برای بهبودی به فرد مصرفکننده فرصت مناسبی میدهد.
ما در پارک میآمدیم با یکی از مسئولان کنگره ۶۰ صحبت کردیم و یک جمله گفت که به نظر من برای همه قابلتوجه بود و گفت کنگره 60 به ما وقت و فرصتی داد که قدری که داشتیم پس بدهیم؛ یعنی برخلاف اینکه همه عجله داریم مصرفکننده را به بهبودی برسانیم از پزشکان و متخصصین تا خانوادهدوست دارند که فرد مصرفکننده مواد مخدر بهسرعت به درمان برسد؛ اما کنگره ۶۰ این فرصت را برای شخص مصرفکننده قائل است و مجموعهای از عناصر تأثیرگذار در آن وجود دارد.
امیدوارم روزی برسد که اینها هم تبدیل به text شود و تبدیل به مستندات شود که همانطور میاییم راجع اثربخشی متادون صحبت میکنیم و مقاله و شواهد بینالمللی ارائه میدهیم؛ بیاییم در مورد کنگره 60 هم شواهد بینالمللی ارائه دهیم و همچنین به زبان آکادمی هم بتوانیم ارائه دهیم و این تلفیق باعث گسترش این رویکرد در فضای علمی بینالمللی شود.
من از همه دوستان که زحمت کشیدند و امکان بازدید ما را فراهم کردند تشکر میکنم. از خود آقای مهندس سپاسگزارم. در گروهی که معرف حضورشان هستیم بعضی از اساتید هستند که میشناسمشان و از آقای دکتر تشکر میکنم و برای همه شما آرزو توفیق میکنم و امیدوارم موفق باشید.
جناب مهندس:
همانطور که آتش ویرانکننده و نابودکننده و سوزاننده است، زندگی ما بدون آن امکانپذیر نیست. تریاک هم به همین صورت است. من وقتی میبینم در افغانستان تریاکها را نابود میکنند یا آتش میزنند، جگرم میسوزد؛ چون من حاضرم بروم افغانستان و یک کارخانه تأسیس کنم؛ یعنی بهترین منبع درآمد است. وقتی در سازمان ملل میگویند کشت افغانستان بالا رفته است من خوشحال میشوم؛ اما وقتی میگویند شیشه بالا رفته است ناراحت میشوم.
برای تریاک باید کارخانه بزنند و آن را تبدیل به شربت تریاک و یا قرص کنند؛ هم در کشور افغانستان استفاده کنند و هم به تمام دنیا صادر کنند. چرا باید آتش زده شود و مزارع نابود گردد. باید از آن استفاده درست شود. ما به شما پکیج و کتاب و جزوه ارائه میدهیم و آماده آن هستیم که کارگاههای خصوصی برای شما بگذاریم که در کشور خودتان و در هر مکانی سازوکار آن را به شما یاد دهیم که چگونه کارکنید.
همچنین از آقای دکتر نیز تشکر میکنم که باعث افتخار ما است.
مبحث دیگری که وجود دارد این نیست که فقط کنگره 60 این کار را انجام دهد، این کار در تمام مکانها قابلگسترش و توسعه است و الآن کاری که انجام دادهایم، آمدیم کار را در کلینیک راهاندازی کردیم. یعنی کلینیکها برای خودشان لژیون گرفتهاند، پزشک و روانپزشک دارند و ماهم یک راهنما به آنها دادهایم که با همین متد به درمان میرسند بهطوریکه امروزه افراد در خود کلینیک درمان میشوند و اینجا گل رهایی میگیرند و ربطی به کنگره 60 ندارد.
از اصفهان آقای دکتر عرب زاده آمده است و از زنجان آقای دکتر موسوی زاده و از اراک آقای دکتر احمد تشریف آوردند و ما هر جمعه در اینجا ۸ صبح لژیون داریم زیرا دانش خوبی در اینجا نهفته شده است.
رهاییهای کلینیکها
کلینیک حامی اراک - دکتر احمد – راهنما مسعود
مسافر حسین، آنتی ایکس تریاک، روش درمان D.S.T داروی درمان شربت OT، طول سفر 10 ماه و 20 روز، راهنما مسعود
کلینیک بهشت آئین اصفهان- دکتر علیرضا – راهنما منصور
مسافر محمد، آنتی ایکس شیره، روش درمان D.ST، داروی درمان شربت OT، طول سفر 11 ماه و 20 روز، راهنما منصور
دریافت گل رهایی از دستان جناب مهندس
دانشگاه اسلامشهر- دکتر مسعود – راهنما مسعود
مسافر بهزاد، آنتی ایکس تریاک، روش درمان D.ST داروی درمان شربت OT، طول سفر 12 ماه و 3 روز، راهنما مسعود
دریافت گل رهایی از دستان جناب مهندس
کلینیک رجاء زنجان- دکتر رضا- راهنما عباس
مسافر رضا، آنتی ایکس شیشه و هروئین، روش درمان D.S.T، داروی درمان شربت OT، راهنما عباس
مسافر مهدی، آنتی ایکس هروئین و قرص، روش درمان D.S.T، داروی درمان شربت OT، راهنما عباس
دریافت گل رهایی از دستان جناب مهندس
حضور و غیاب پزشکان
تهیه و وبلاگ نویس: مسافر سعید عاشوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
2974