سلام عادله هستم همسفر علی
نزدیک ماه رمضان بود که وارد کنگره شدیم شور و اشتیاق همسفران رو میدیدم تعجب میکردم. با خودم میگفتم همه آنها برای هم نقش بازی میکنند و هیچکدام راست نمیگویند مگر میشود در کنار یک مصرفکننده زندگی خوبی داشت.
بعد از چند جلسه که دستور جلسه الهام از رمضان بود من حال خرابی داشتم و هیچکدام از صحبتها را نمیفهمیدم همهچیز برایم گنگ بود. رفتهرفته که کمی حال خودم و مسافرم بهتر شد متوجه شدم بقیه هم حال خوب دارند و نقش بازی نمیکنند.
جناب مهندس واقعاً در ماه رمضان توانسته بود راه جدیدی را آغاز کند پس ما هم میتوانستیم، همیشه و همهجا خداوند و کائنات همراه ما هستند.
آن سال ما ماه رمضان سختی داشتیم اوایل سفر بود ازپادرآمده بودیم آنقدر سخت بود که هیچوقت فکر نمیکردم بتوانیم از آن عبور کنیم. ولی ته دلم میگفتم ماه رمضان راهی تازه برای جناب مهندس بوده پس اینهمه سختی بیدلیل نیست.
قبل از رمضان 95 شروع کردیم و بعد از رمضان 96 گل رهایی و گرفتیم، ما دو ماه رمضان در سفر بودیم که اولی سخت و طاقتفرسا بود چون تازه راه و پیداکرده بودیم و ناآگاه بودیم و مسیر برایمان گنگ بود، اما رمضان دوم خیلی شیرینتر بود. مطمئنم رمضان امسال شیرینتر هم خواهد بود.
با سپاس همسفر عادله لژیون خانم زهره (لژیون دهم)
تایپ همسفر فرزانه رابط وبلاگ لژیون دهم
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3017