جمعی از همسفران پارک غدیر میبد یزد در برداشت خود از دستورجلسه هفتگی «جهانبینی ۱و۲» چنین نوشتند که شما را به خواندن این مطالب دعوت میکنیم.
سلام دوستان فرشته هستم یک همسفر:
جهانبینی، همانگونه که از واژهی آن معلوم است؛ به معنا چگونه دیدن جهان، هستی و زندگی خودمان است.
قبل از وارد شدن به این مکان مقدس؛ یعنی کنگره۶۰ خود را یک انسان کامل و آگاه به درون و بیرون، زندگی خود و اطرافیانم میدانستم و هیچ اشکالی در شخصیت خود نمیدیدم اما در کنگره با آموزش گرفتن در مورد جهانبینی به این باور رسیده و در پازل وجودی خود، جورچینهایی را پیدا کردم که کامل نبوده و خلأ را در خود و زندگیم پیدا کردم و متوجه شدم ضدارزشهای بسیاری در من وجود دارد که من نسبت به تأثیر آن در زندگی شخصی و اطرافیان خود ناآگاه بوده و آنها را نمیشناختم؛ اما با آنها آشنا شده و پی بردم که در هستی و کائنات، نیروهایی وجود دارد که در هر مرحلهای از زندگی جهت دست یافتن به آرزوها و خواستههایی که دارم؛ کمک میکنند. احساس میکنم مثل یک نوزاد، تازه به این دنیا پا گذاشتهام تا باتوجه به این آموزشها و جهانبینی، شروع به شخصیتسازی، بزرگ شدن و به تکامل رسیدن خود کنم. به جرأت میگویم که با تلاش کردن و پلهپله دور شدن از ضدارزشها در زندگیام به آرامشی نسبی که کمتر کسی آن را درک میکند؛ رسیدهام.
در زندگی قبل از کنگره درک درستی از خواستههای معقول و نامعقول نداشته و رسیدن به آنها و نتایج آن برایم گنگ بود اما اکنون تأثیر آن را با کاربردی کردن در زندگی خود میبینم و احساس خوبی به زندگی داشته و دیدگاه من بسیار مثبت شده است. من اکنون صورآشکار و پنهان خود را درک میکنم و با به تکامل رسیدن میتوانم صورپنهان خود را که مربوط به درونم هست را درک کنم. سعی میکنم با حواس پنجگانه خود بیشتر آشنا شده و آنها را به کمک ذهن و روح به سمت روشناییها ببرم.
نفسها، نقش بزرگی در درست زندگی کردن و هدایت کردن زندگی من دارند؛ بنابراین سعی کردم ضدارزشهای خود را که از نفس اماره نشئت میگرفت؛ کمرنگ کنم و با شناخت درست وارد نفس لوامه شدم و امیدوار هستم بعد از تلاش بسیار و ایمان به خدا به نفس مطمئنه برسم. من فکر میکردم نسبت به مسائل زندگی و یا رفتار با مسافرم دانایی دارم اما دانایی من مؤثر نبود؛ زیرا در حد قضاوت نادرست و زود تصمیم گرفتن بود که نتایج درستی از آن دریافت نمیکردم.
اکنون در مواجه با هر موضوعی که برایم پیش میآید، در ابتدا با کسب اطلاعات، تفکر و اندیشه مثبت از تجربه دیگران استفاده میکنم تا در آخر راه که انتخاب آن به عهده خودم است، هیچ مشکلی پیش نیاید و به موفقیت برسم و با کمک عقل، تصمیم درست یا غلط را بگیرم و خوشحال هستم که دیدگاه من به دنیا، هستی و خداوند کاملاً تغییر مثبت پیدا کرده است. با آموزش جهانبینی در مورد قضاوت و درک مسافر خود و یا هرکسی که در اطراف من زندگی میکند تا وقتیکه در مورد موضوعی و یا شخصی به حقالیقین نرسم در مورد آن سخنی نگفته و راهنمایی نمیکنم.
من در درون خود ناخالصیهایی را حس کردم که با تقویت عقل، نفس و حسهای خود در زندگی اجتماعی و روزمره خود، بسیار موفقتر شده و به آرامش رسیدم و با یادگیری جهانبینی به خداوند بسیار نزدیکتر شده و ایمان من بسیار قویتر شده است. من به این معتقد هستم که باکاربردی کردن این آموزشها این قدرت را در خود بیشتر کرده و میتوانم در تمامی مراحل زندگی با مسافر و فرزندان خود، درستترین راه و یا برخورد را داشته باشم.
خداوند را بسیار شاکر هستم که من را به این درجه از ایمان و باور رسانید و این راه؛ همچنان ادامه دارد.
سلام دوستان احترام هستم یک همسفر:
جهانبینی ۱ و ۲، مبانی علوم جهانبینی کنگره۶۰ را مورد بررسی قرار میدهد و به ما میآموزد که برای داشتن یک جهانبینی سالم و راستین از کجا باید شروع کنیم و این مهم از چه بخشها و عناصری تشکیل شده است.
در جزوه جهان بینی۱ به مفهوم جهانبینی میپردازد و آن را به زبانی ساده برای ما تعریف کرده و بیان میکند؛ آنچه ما نسبت به کل هستی برداشت، ادراک، دریافت و احساس میکنیم جهانبینی نام دارد. در همان ابتدای کار، جهانبینی را به دو قسمت تقسیم کرده است که عبارتند از:
۱- جهانبینی درون که شامل ادراک و احساس ما نسبت به خودمان است.
2- جهانبینی بیرون که شامل ادراک و احساس ما نسبت به تمام هستی است.
در ادامه به مقوله مسئله جهانبینی و سفر در کنگره میپردازد. مثلث درمان در کنگره۶۰ دارای سه ضلع جسم، روان و جهانبینی است و به صراحت بیان داشته است که یک فرد بیمار اعتیاد باید بر روی سه ضلع جسم، روان و جهانبینی کار کرده تا به درمان برسد. در اینجا جسم و روان به سوار و سوارکار تشبیه شده و بیان شد برای درمان آن ۱۱ماه زمان لازم است اما برای جهانبینی زمانی را مشخص نکرده؛ به عبارتی غیر قابل پیشبینی میداند.
جهانبینی روش درست فکر کردن، تفکر آگاهانه، دانایی و دانایی مؤثر را به ما میآموزد. جهانبینی به ما میآموزد که چگونه در برابر مشکلات ایستاده و قد علم کنیم و با دانایی مشکلات را از جلوی راه برداریم. جهانبینی یک درس بزرگ است که همه ما در زندگی خود به آن نیازمند هستیم. جهانبینی یک مبانی علمی است که درس درست زیستن را به تکتک ما میآموزد. ما اگر جهانبینی نداشته باشیم در زندگی و دنیای خود دچار مشکل میشویم.
سلام دوستان اطهره هستم یک همسفر:
یکی از بهترین کارهایی که آقای مهندس در کنگره اجباری کردهاند؛ ورزش است، به گونهای که آن را مکمل درمان اعتیاد میدانند. جمله معروف (عقل سالم در بدن سالم است.) در کنگره به مرحله عمل درآمده است. در جهان امروزی که اکثر کارها با تلفن انجام میشود و تحرک در افراد کم است؛ بیماریها بسیار زیاد شده است.
در زندگی هر شخص، جهانبینی برای انجام هرکاری واجب است برای ورزش نیز باید جهانبینی برخوردار باشیم. جهانبینی اجرای قوانین را در برمیگیرد. جهانبینی در ورزش نقش بسیار مهمی دارد چه بسا ورزشکاران معروف و خوش آوازهای که به واسطه نداشتن جهانبینی و دانایی برای رسیدن به مقام و پیروزی بر رقیب دست به اعمال ناشایستی؛ همچون دوپینگ میزنند و این مطلب ناشی از این است که شخص خصلت پهلوانی نداشته و تنها برد و باخت در میدان برایش مهم است و برای رسیدن به پیروزی هرکاری انجام میدهد که این ناشی از نادانی او است.
در تمام رشتههای ورزشی اول باید ادب و نزاکت و رعایت قوانین آن رشته ورزشی را آموزش گرفته و سپس ورزش کنیم. نگرش کنگره به ورزش بهواسطه جهانبینی بسیار متفاوت است. در کنگره، ورزش برای قهرمانی نبوده و برد و باخت در آن مطرح نیست. کنگره به ورزش نگاه پهلوانی دارد. رعایت قوانین، اخلاق و حرمتها بسیار مهم است. جهانبینی در ورزش باعث نظم و شکوفایی میشود. امیدوار هستم ما نیز با استفاده از علم کنگره با پیدا کردن جایگاه خود و مسیر حرکت به مقصد نهایی برسیم.
سلام دوستان سعیده هستم یک همسفر:
جهانبینی به ما خودشناسی و چگونه زندگی کردن را آموزش میدهد. ما به واسطه آموزش جهانبینی میتوانیم نیروی از دست رفته خویش را یافته و جهت رسیدن به اندیشههای انسانی حرکت کنیم.
آنچه ما نسبت به کل هستی برداشت، ادراک، دریافت و احساس میکنیم؛ جهانبینی نام دارد. در کنگره۶۰ جهت رسیدن به درمان و تعادل ضلع جهانبینی الزامی میباشد. علم جهانبینی مانند یک طناب قرقره هست که میتواند انسان ها را از عمق تاریکی ها بیرون بیاورد.
در جزوه جهانبینی رابطه جسم و روان همانند سوار و سوارکار تعریف شده است. برای به تعادل رسیدن جسم و روان حداقل ده ماه وقت لازم است اما برای جهانبینی غیر قابل پیشبینی است. هر چیزی که در جهان هستی وجود دارد در درون ما نیز وجود دارد؛ مانند فرمانده و نیروهای خوب و ما باید رابطه آنها را پیدا کنیم. هر کسی قابل تغییر است و ما نیز میتوانیم خودمان را تغییر دهیم و برای اینکه به جلو حرکت کنیم باید تغییر کنیم اما این تغییر برای من ترس ایجاد میکند. طبق فرمایش استاد امین: «جهان بینی مثل طنابی است که ما را از تاریکی ها نجات میدهد و مانند چراغی در مسیر ما قرار دارد تا به سمت ارزشها حرکت کرده و به صلح، آرامش و آسایش برسیم.»
من قبل از آمدن به کنگره همیشه این جمله را میشنیدم که نیمه خالی لیوان را نباید دید و نیمه پر لیوان را باید دید اما در کنگره آموختم که کل لیوان را باید دید، جهان درون و بیرون انسان را باید دید. زمانی که حس انسان آلوده شود، عقل او نیز آلوده شده و فرمانهای غلط صادر میکند؛ در نتیجه همه چیز را یک به یک خراب و ویران میکند؛ پس باید تمام تمرکز خود را روی این نقطه بگذاریم که با هر اتفاقی حس ما منفی و آلوده نشود.
در پایان خداوند را برای نعمت عظیم و ارزشمند کنگره شاکر هستم و از آقای مهندس و خانم آنی کماندار برای فراهم کردن این بستر بینهایت سپاسگزار بوده و امیدوار هستم با دریافت آموزشها و کاربردی کردن آنها و خدمت صادقانه در جهت پیشبرد اهداف کنگره مؤثر و مفید واقع شوم.
رابط خبری: همسفر سمیه، مرزبان خبری پارک غدیر میبد یزد
تنظیم و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر الهه، خدمتگزار سایت از نمایندگی ملاصدرا
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
153