به نام قدرت مطلق الله؛
مصاحبه با راهنمای پیشکسوت نمایندگی ستارخان آقاي رضا لهراسبی در روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
-سلام و عرض ادب دارم خدمت شما جناب آقای لهراسبی، از شما بسیار سپاسگزارم که دعوت ما را برای مصاحبه قبول کردید. در ابتدا از شما میخواهم بهرسم کنگره خودتان را معرفی کنید:
سلام دوستان رضا هستم مسافر، تخریب 25 سال آخرین آنتی ایکس های مصرفی شیشه متادون و قرص های اعصاب و روان، 13 ماه سفر اول به روش DST با داروی OT با راهنمایی استاد عزیزم دیده بان محترم آقای علیرضا زرکش، رهایی و آزادی از بند مواد حدود 10 سال.
-این هفته مراسم قدردانی از راهنمایان کنگره 60 هست و همانطوری که میدانید شعبه ستارخان یا همان استاد معین سابق راهنماهای زیادی را به خود دیده که همانند خود شما تودیع شدهاند، ممنون میشوم کمی از حس و حال خودتان قبل و بعد از تودیع برایمان بگویید؟
در خصوص اینکه توانستم جایگاه راهنمایی را تجربه کنم حس بسیار خوبی دارم و شکرگزار خداوند هستم چرا که تحول بسیار زیادی در خود من و در زندگیام ایجاد شد. نحوه تفکر و نگرشم نسبت به زندگی کاملاً متحول شد و سطح داناییم نسبت به چیزی که درگذشته بودم پیشرفت چشمگیری کرد. همینطور به جهت اینکه توشهای هرچند اندک برای انتقالم به جهان دیگر توانستهام فراهم کنم حس بسیار دلپذیری دارم. ولی از جهتی دیگر یک حس نامطلوبی هم دارم بهواسطه خلاای که بعد از تودیع ایجاد شده و باعث شده است که فاصلهام از مطالب و آموزشهای کنگره بیشتر شود؛ ولی بقیهاش حس خوب و خوشایندی است.
-شما در صحبتهایتان به یک نکتهای اشاره کردید که اکثر راهنماها به کسانی که وارد سفر دوم شدهاند توصیه میکنند و آن تجربه جایگاه راهنمایی در کنگره 60 است، تجربه این جایگاه چه ثمرهای در زندگی فرد دارد که همه بزرگان در کنگره 60 به آن توصیه میکنند؟ و این جایگاه چگونه به فرد کمک میکند که در زندگی موفق شود؟
اینکه آیا خدمتهایی که کردهام به لحاظ معنوی در زندگی من تأثیری داشته بله این هم درست است؛ ولی به اعتقاد من خدمتکردن میبایست بامعرفت و شناخت باشد البته که خدمت بدون این دو مؤلفه هم کار خیلی پسندیدهای است و حتماً هم در زندگی آینده مؤثر خواهد بود چرا که انرژی مثبت آن کارها به خود انسان برمیگردد، اما موضوع مهمتر به نظر من این است که وقتی شما راهنما میشوید مسِئولیت زندگی چندین نفر را بر عهده گرفتهاید و اگر مشاوره غلط بدهید، اگر برخورد اشتباه بکنید امکان دارد یکی از کنگره 60 و از مسیر درمان اعتیاد دور شود و اگر جذبت درست باشد و درست برخورد کنی و یکسری فنون هم بلد باشی که دیگران را جذب کنی آنگاه می توانی روی زندگی چندین نفر تاثیر مثبت ایجاد کنی و زندگی شان را متحول کنی و یک عده زیادی را از جهان اعتیاد نجات دهید. چون ما بدون تعارف میدانیم که اعتیاد جزو دردناک ترین و تلخ ترین چیزهایی است که یک فرد می تواند تجربه کند و طبق کلام الله شریف اگر بتوانیم یک فرد را نجات دهیم گویی همه انسان ها را نجات داده ایم و همین که بتوانیم عده زیادی را احیا کنیم این یک حس غرور در انسان ایجاد می کند و این یک موهبت و نعمت خداوندی است.
-مسیر درمان بعد از تودیع برای راهنما چگونه است؟ برای اینکه نقطه اتصال با کنگره را حفظ کنید تا سفر دوم و مسیر درمانتان را تکمیلتر کنید و بند اتصال با کنگره 60 را محکمتر کنید این مسیر باید به چه شکل باشد؟
در قوانین کنگره اینگونه تعریف شده است که هر راهنما بعد از 4 سال می بایست لژیون خود را تحویل بدهد تا افراد جدید بتوانند جایگاه راهنمایی را تجربه کنند. به لحاظ فضا و مکان و شرایط این امکان وجود ندارد که همه در این جایگاه خدمت کنند و این قانون کاملا درستی است. اما برای حفظ نقطه اتصال، گوش دادن به سی دی ها و حفظ ارتباط با کنگره 60 مثل گوش کردن به صحبت های روز 4شنبه مهندس که در اینستاگرام کنگره 60 به صورت زنده پخش می شود بسیار مهم است. توجه داشته باشید که حفظ اتصال به کنگره و کسب آموزش های جدید دو مولفه بسیار مهم است و بعد از تودیع مرحله جدیدی از زندگی شروع می شود، مرحله ای که من اسم آن را کارگاه عملی آموزش های کنگره 60 گذاشته ام . به نظر من نکته مهم این است که از آموزش هایی که در کنگره 60 کسب کرده ایم استفاده کنیم و در زندگی خود کاربردی کنیم مثلا موضوعاتی مثل: دوری از ضد ارزش ها و پرداختن به ارزش ها از مهمترین پارامترهایی است که در مسیر زندگی و شغلی مان باید در نظر بگیریم و از تمام تجربیات و دانایی که در کنگره 60 کسب کرده ایم باید به صورت عملی در زندگی مان استفاده کنیم و به نظر من راهنماهایی که در کنگره 60 آموزش دیده اند از افراد بیرون از کنگره موفق تر هستند و می توانند در زندگی و کار و شغل و تحصیلشان از این آموزش ها و دانایی که کسب کرده اند استفاده کنند و زندگی بهتری را برای خود و خانواده خودشان رقم بزنند.
-باتوجهبه تجربیات شما آیا کسی که سفر ناموفقی داشته و برگشتخورده است میتواند دوباره به مسیر کنگره 60 برگردد و خود را اصلاح کند و به رهایی با کیفیتی برسد؟
خود من در طول سفر اولم این تجربه را داشتهام و مدت سفر اول من بهواسطه تخریب بالایی که داشتم حدود 3 سال طول کشید. به نظر من لازمه این کار داشتن شجاعت است، نباید گذشته را فراموش کرد بلکه باید از آن استفاده کرد و از تجربیات درس گرفت. مثالی که می توان برای این مساله عنوان کرد این است که یک درخت ممکن است زودتر به بار بنشیند و درختی دیگر دیرتر و یا یک اتوموبیل سواری را در نظر بگیرید که با 4 سرنشین زودتر به مقصد میرسد ولی یک اتوبوس به نسبت سواری با تاخیر بیشتری می رسد ولی در عوض تعداد نفرات بیشتری را به مقصد می رساند اگر کسی نتوانست در طول 11 ماه به رهایی برسد می تواند از تجربیات گذشته اش استفاده کند و به یک رهایی با کیفیت تر برسد و یک حال بهتری را کسب کند. ما در کنگره 60 مسابقه زودتر به رهایی رسیدن نداریم بلکه هدف، رسیدن به درمان با کیفیت و داشتن یک حال خوب است.
مسافر حمیدرضا: بسیار ممنونم از توضیحات کاملتان و به نظر من سند بدون نقص این موضوع خود شما هستید که با این حجم از تخریب و سفر اولی که 3 سال طول کشید، نهایتاً با شجاعتی که از خود نشان دادید و استفاده از تجربیات گذشته توانستید به درمان و رهایی برسید و از همه مهمتر جایگاه راهنمایی را تجربه کنید که محصول آن پرورش چندین راهنمای دیگر از دل همین لژیون بوده است و این برای همگی ما درس مهمی است که میتوان از دل تاریکترین و عمیقترین تخریبها، نور را یافت و به سمت روشنایی و رهایی حرکت کرد. از شما بسیار سپاسگزارم که در این مورد جلودار هستید و راه را به بقیه نشان میدهید.
-به نظر شما چه نکاتی برای یک سفر دومی حیاتی است که بتواند در مسیر کنگره 60 باشد و به ضدارزشها برگشت نکند؟
به نظر من شروع سفر دوم اهمیت بسیار بیشتری نسبت به شروع سفر اول دارد چرا که در سفر اول هدف قطع مصرف و درمان است و برای آن وقت و هزینه میگذارید و زحمت میکشید تا به رهایی برسید و مثل این میماند که میگردید تا یک بذر و دانه با کیفیتی را پیدا کنید برای کاشتن. اما در سفر دوم اگر عملکرد خوبی نداشته باشیم و گوش بهفرمان راهنما نباشیم و از مسیر کنگره خارج شویم تمامی زحماتی که برای رسیدن به قطع مصرف کشیدهایم هدر خواهد رفت و نهالی را که تازه جان گرفته است را با دستان خودمان نابود و تباه میکنیم. من خواهشی که دارم از دوستانی که در سفر دوم هستند این نکته را موردتوجه قرار دهند که سفر دوم نیز مانند سفر اول الزامی است و یک تایم و زمان مشخصی ندارد و البته که همه در یکزمان به پایان سفر دوم نخواهند رسید؛ ولی نکته مهم این است که اگر کسی قطع مصرف شد و در شروع سفر دوم حال خوبی ندارد و مشکلات جسمی و یا جنسی برای او پیشآمده است اصلاً نگران نباشد، کمااینکه برای خود من هم این اتفاق افتاد و تا ماهها طول کشید تا بعد از قطع مصرف به حال خوب برسم.اصلاً نباید نگران باشند و ناامید شوند، ما در اینجا یاد گرفتهایم که همه چیز ذرهذره اتفاق میافتد از جمله رسیدن به حال خوش و سازگاری بدن با مصرف نکردن شربت و داروی درمان که بر حسب تجربه میتوان گفت حداقل 6 ماه طول میکشد.
-رویدادی که ما در کنگره 60 پیشرو داریم و بسیار هم مهم است بحث آزمون کمک راهنمایی است، آیا توصیهای برای کسانی که میخواهند در این آزمون شرکت کنند دارید؟
توصیه من این است که با تمام وجودشان برای قبولی در آزمون کمک راهنمایی تلاش کنند. خود من 3 ماه شغلم را کنار گذاشتم تا برای این آزمون مطالعه کنم و نهایتاً هم قبول شدم و اگر لازم بود که یک سال هم این کار را بکنم مطمئناً پشیمان نمیشدم و به نظر من هزینهاش هر چه که هست پرداخت کنند و طوری مطالعه کنند که قبول شوند تا این جایگاه بسیارخوب را که به نظر دوستان باتجربهتر، بهترین جایگاه در کنگره 60 است را کسب و تجربه کنند و بهقولمعروف اگر راهنما شوند دربازی زندگی گل را زدهاند و برای کسانی که موفق نمیشوند تا در آزمون قبول شوند هم میگویم که اتفاق خوبی که افتاده است این است که درست است که راهنما نشدید؛ ولی تا حدود زیادی دانش مربوط به راهنما شدن را کسب کردهاید که همان هم در زندگیتان بهاندازه خودش تأثیرگزار خواهد بود.
-سؤالی که برای خود من و مطمئناً خیلی از کسانی که قصد شرکت در آزمون راهنمایی را دارند پیش میآید این است شخصی که در آزمون شرکت میکند و قبول میشود و نهایتاً موفق به دریافت شال و تشکیل لژیون میشود مسلماً علاوه بر اینکه 3 روز در هفته باید وقت بگذارد تا در لژیون حضور داشته باشد و به امور رهجوها رسیدگی کند و آموزش بدهد باید زمانی را به گوش کردن و نوشتن سی دی ها و مطالعه و آموزش اختصاص دهد که مسلما زمان بسیار زیادی را از انسان می گیرد و اکثر قریب به اتفاق شرکت کنندگان هم شاغل هستند و مسئولیت خانواده بر دوش آنها می باشد، چگونه میتوان تعادلی بین شغل و خانواده و کنگره60 برقرار کرد که هیچ کدام لطمه ای نبینند و به هر سه امور رسیدگی کرد؟
سؤال بسیار خوبی است، میخواهم بگویم ممکن است در ظاهر نتوان تعادلی بین کار و درآمد و امورات زندگی و خانواده با مسائل کنگره 60 برقرار نمود؛ ولی در عمل اینگونه نیست. شاید در اوایل تا مسلطشدن به امور و ایجاد تعادل کمی زمان و انرژی از راهنما بگیرد؛ ولی این موضوع موقتی است و بعد از مدتی بهواسطه آموزشهایی که میگیرید بهقدری تفکر و نگرش و حتی سطح هوشی در شما بالا میرود که در آینده میتوانید با بهتر فکرکردن و عملکردن قدمهای 10 یا حتی ۱۵ساله بردارید که در شرایط عادی و باحال گذشتهتان نمیتوانستید بردارید و علاوه بر این که بهصورت جهشی میتوانید پیشرفت کنید حال درونی و جسمی شما نیز جهشی رشد میکند و با رشد دانایی، خود فرد هم از لحاظ شخصیتی بزرگ میشود. مثال بارز آن خود آقای مهندس دژاکام هستند که به نظر من ایشان از لحاظ سطح دانایی بیش از هزاران سالشان است و به نظر من جایگاهی که میتواند از لحاظ دانایی انسان را صدسال بهازای هر یک سال خدمت رشد دهد جایگاه راهنمایی می باشد، یعنی با 4 سال خدمت در این جایگاه، انسان به میزان چهارصد سال دانایی کسب میکند.
-در پایان اگر سخن یا توصیهای دارید بفرمایید؟
از شما و نمایندگی ستارخان تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادید تا نقطهنظرات خودم را با شما به اشتراک بگذارم، در پایان از راهنمای بسیار عزیزم تشکر میکنم که همیشه مدیون و بدهکار ایشان هستم که این جایگاهها را بهواسطه محبت و زحمات ایشان تجربه کردم، از آقای مهندس دژاکام تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا ما این حال خوب و این زندگی خوب و این تغییرات خوب و مثبت را تجربه کنیم.
مسافر حمیدرضا: من هم به نوبه خودم از شما تشکر میکنم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید و از نکات ارزشمندتان استفاده کردیم و امیدوارم که در طول زندگی همیشه سلامت باشید و سایهتان مستدام باشد و باز هم شما را درحالخدمت در کنگره 60 ببینیم.
مصاحبه، تایپ و تنظیم: مسافر حمیدرضا
ویرایش: مسافر مجتبی
عکس: مسافر منصور
- تعداد بازدید از این مطلب :
123