English Version
English

جهان بینی یعنی یعنی پذیرش و درک درست از خود و جهان پیرامون

جهان بینی یعنی یعنی پذیرش و درک درست از خود و جهان پیرامون

پنجمین جلسه از دوره هفتاد و نهم از کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی شادآباد به استادی راهنمای محترم مسافر امیر مسعود و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه  «جهان‌بینی 1و2» در روز چهارشنبه مورخ 19 اردیبهشت‌ماه سال ۱۴۰3 رأس ساعت 17 شروع به کارکرد.


خلاصه سخنان استاد جلسه:


سلام دوستان امیرمسعود هستم یک مسافر.
خدا را شاکرم که این جایگاه امروز نصیب من شد. باعث افتخار است که امروز در شعبه شادآباد به‌عنوان استاد در خدمت شما هستم. از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز کمال تشکر را دارم ،همچنین از راهنمای عزیز آقای محمدحسین کریمی تشکر می‌کنم که فرصت خودشان را به من دادند.
از اینکه در هفته گذشته در جشن راهنما شرکت داشتم خیلی خوشحالم و از تمام عزیزان تشکر می‌کنم.
موضوع دستور جلسه مبحث جهان‌بینی ۱ و ۲ می‌باشد. درست است که حجم این دو جزوه به‌ظاهر کم است اما مطالب بسیار سنگین و ثقیلی دارد، من فکر می‌کنم امکان‌پذیر نیست در ۵ دقیقه راجع به‌کل جهان‌بینی صحبت کرد. این جزوه  تمام اهداف من را مشخص می‌کند، که من از چه مسیری حرکت کنم تابه‌حال خوش برسم. به نظر من اگر یک فرد بعد از ۱۰ ماه  به رهایی برسد ولی تفکرش در کنگره ۶۰ تغییر نکند،در اصل هیچ کار خاصی انجام نداده است، من به این قضیه ایمان‌دارم.

من یک سال سفر کردم و جسم خودم را ریکاوری کردم. اگر ندانم چطور از جهان‌بینی استفاده کنم همانند این است که جسم را درمان می‌کنم تا بتوانم یک‌عمر زندگی سالم کنم اما یاد نگرفته باشم که از این به بعد چطور از آن استفاده نمایم،پس درمانم به چه دردی می‌خورد؟
مهم‌ترین قسمت درمان کنگره ۶۰ در بعد جسم اتفاق می‌افتد ولی اگر جهان‌بینی نباشد تازه مشکلات شروع می‌شود. من وقتی خودم درمان شدم هیچ نیازی به مواد مخدر نداشتم و هیچ حسی هم نسبت به آن نداشتم اما احساس می‌کردم که حالم خوب نیست و خمار هستم ،ضمن اینکه حال خوبی هم نداشتم .بعد از اتمام سفر اولم مدتی از کنگره جدا شدم و به دنبال کارهای شخصی خودم رفتم اما هرروز حالم بدتر می‌شد. و آن‌قدر شرایط برایم پیچیده شد که مجبور شدم دوباره برگردم و ببینم مشکل من کجاست.مجدداً برگشتم ،سفر سیگارم را آغاز نمودم و کم‌کم شروع به خدمت کردن نمودم، تازه فهمیدم مشکل من در جهان‌بینی بوده که نتوانسته بودم آن را کاربردی کنم.
شما آدمی را تصور کنید که روزی ۴ ساعت به گذشته خود فکر می‌کند ،به اتفاقاتی که درگذشته برایش رخ‌داده و هنوز ناامید است،  ترس دارد و نمی‌تواند بر ترس‌هایش غلبه کند. این آدم قطعاً حالش خوب نمی‌شود و نمی‌تواند به آن هدفی که می‌خواهد نائل شود و به تعادل برسد.
واقعاً یادگیری جهان‌بینی کار ساده‌ای نیست. یک قسمت از آن نوشتن سی‌دی است ولی مهم‌تر از آن عمل کردن به آن سی‌دی‌هاست. من خودم سی‌دی‌هایم را تمیز و مرتب می‌نوشتم اما بعد از چند ماه می‌دیدم هیچ‌چیز از آن سی‌دی را نیاموخته‌ام ،چون من فقط آن سی دی را نوشته‌ بودم و آن را  به‌صورت عملی کارنکرده بودم و روی آن سی دی متمرکز نشده‌ بودم. متمرکز شدن ،قسمت مهمی از جهان‌بینی است.
جالب است که من در سفر اولم همیشه به گذشته فکر می‌کردم و در سفر دوم نیز همیشه ترس از آینده داشتم، منظورم این است که جهان‌بینی روی سیستم شبه افیونی بدن و خمر بدن تأثیر خیلی زیادی دارد.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از شما تشکر می‌کنم.

تایپ، ارسال عکس: واحد سایت نمایندگی شادآباد
لژیون خدمتگزار: لژیون نوزدهم
مرزبان کشیک: مسافر رسول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .