نهمین جلسه از دوره چهل و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی البرز کرج به استادی همسفر زهرا، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر زیبا با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» در تاریخ ۱۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز درمورد جهانبینی ۱ و ۲ است. همانطور که ما در جزو جهانبینی خواندهایم جهانبینی یعنی، آنچه ما نسبت به کل هستی درک میکنیم، جهان درون و جهان بیرون، ادراک و احساس یا برداشت میکنیم. جهانبینی ابزاری است که رهجو از آن برای رسیدن به رهایی استفاده میکند. همانطور که میدانید یکی از اضلاع مثلث درمان اعتیاد، جهانبینی است. وقتی که جسم با داروی OT به درمان میرسد، روان هم به دنبال آن به درمان میرسد و باید جهانبینی باشد تا درمان واقعی انجام بگیرد و شخص به درمان برسد. زمانی که یک مصرفکننده سفرش را شروع میکند، با کمکردن داروی OT، وقتی یکپنجم از دارویش کم میشود، یکپنجم به دانایی او با جهانبینی اضافه میشود تا دیدگاه او نسبت به کل هستی و خود تغییر پیدا کند و بتواند به درمان واقعی دست پیدا کند. ولی برای ما همسفران که سابقه مصرف مواد نداریم و به دلیل اعتیاد مسافران خود و ترکشهای اعتیاد که به ما هم اصابت کرده است و جهانبینی ما را تغییر داده و باعث شده دیدگاه ما نسبت به درون خودمان تغییر پیدا کند که سیستم ایکس من بهخاطر نبودن علم جهانبینی، آن دیدگاه، افکار و اندیشه من تخریب شده است و کلی من را از آن زندگی و آن لذتی که باید از زندگی میبردم، عقب نگاهداشته بود. تمام مشکلات و بیچارگی ما انسانها بهخاطر بلد نبودن قوانین زندگی است. خب! اگر من قانون زندگی را بلد بودم، هیچوقت در مسیر تاریکی قرار نمیگرفتم. پس من به دلیل اینکه قانون زندگی را بلد نبودم به این راه کشیده شدهام.
وقتی که من با جهانبینی این را یاد بگیرم و روی خود، کار کنم و بخواهم داناییام را افزایش دهم، باید مثلث جهالت را بشناسم. مثلث جهالتی از که ترس، ناامیدی و منیت است، باید از آن عبور کنم تا به دانایی برسم، تا به قدرت تشخیص و بررسی موضوعی که میخواهم برسم. وقتی که من یک کاری را شروع میکنم، با تفکر سالم، میدانم که همه جوانب را در نظر گرفتهام، یک بذری را میکارم دیگر نیازی نیست که من هر روز بروم و روی آن بذر را باز کنم که ببینم بذر من رشد کرده است یا نه باایمان کامل، اعتقاد و اعتماد به علمی که اینجا یاد میگیرم، میدانم که اعتیاد درمان دارد. دیگر من باید مراقب آن بذری که کاشتهام باشم، نه اینکه هر روز درمورد آن تجسس کنم که چه شد، رشد کرد یا نه؟ چون اعتماد و اعتقاد به علم کنگره دارم. وقتی که من همسفر به این باور رسیدهام که اعتیاد درمان دارد، بعد از سه ماه دیگر باید بهخاطر خودم سفر کنم، نه بهخاطر مسافرم. دیگر در کارهای مسافرم تجسس نمیکنم، دیگر نمیگویم چشمهایش قرمز شده، جیبش را نمیگردم ببینم آیا مواد دارد، آیا گریز میزند یا نه؟ این جهانبینی است که به من آموزش میدهد که مسافرم را رها کنم و ایمان داشته باشم به راهی که در آن قدم گذاشتهام. پس من زهرا خیلی نیاز دارم، وقتی که میبینم هنوز چیزی نمیدانم. وقتی با جهانبینی آشنا میشویم، تازه میفهمیم که ما هیچچیز نمیدانستیم. علم جهانبینی علم عظیمی است و از این فرصتی که به ما داده شده است باید به بهترین شکل ممکن استفاده لازم را ببریم.
وقتی یک جنین در شکم مادرش، تمام تلاش خود را میکند که خوب تغذیه کند تا همه اندامهایش سالم باشد و بتواند وارد این دنیا که میشود بهترین لذت زندگی را ببرد، ولی وقتی که ناقص به دنیا میآید دیگر آن لذتها را نمیبرد، که آن هم آموزشهای خاص خودش را دارد. پس من زهرا هم باید تمام تلاشم را انجام دهم و با فرصتی که در اختیارم گذاشته شده است، این علمی که به من آموزش داده میشود، خوب تغذیه کنم، خوب آن را با گوشت و خونم لمسش کنم، گرههای وجودیم را ببینم که چه چیزی هست که من را تابهحال به عمق تاریکی برده و بتوانم آنها را برطرف کنم.
استاد امین میفرمایند: جهانبینی مثل یک طناب است برای همه انسانهایی که در تاریکی فرورفتهاند. خب، من زهرا در تاریکی فرورفته بودم. من نباید فقط در زبان رشد کنم؛ بلکه باید این علم را در زندگی هم کاربردی کنم. به سخن خیلی آسان است؛ ولی باید آنقدر با آرامش و باایمان کامل مسیر خود را ادامه بدهم که به آن باور برسم که من هم روزی تغییر میکنم، روزی من هم تبدیل میشوم، روزی من هم ترخیص میشوم تا آن بهشتی که خداوند گفته، بهشت درونم را وسیع کنم. وقتی من بهشت درونم را وسیع کنم، با جهانبینی یاد میگیرم که گذشت کنم، نه زبانی، ازتهدل کسی که تنفر را در من ایجاد کرده بود ببخشم و آن را تبدیل به عشق کنم. من از دنیا، از تمام هستی ناامید بودم، میگفتم چیزی در این دنیا نیست که من از آن لذت ببرم، ولی جهانبینی مرا تغییر داد. جهانبینی کاری کرد که آن نفرت تبدیل به عشق و محبت شود. با یک روز، با دو روز، با سه روز هیچوقت این مسیر تمام نمیشود، مسیر باید طی بشود تا جهانبینی به درمان برسد. امیدوارم با علم جهانبینی، با فرصتی که در اختیار من گذاشته شده است، تمام صفات خداوندی که در من قرار داده شده را در وجودم پیدا کنم و با آن رشد و تعالی آن، به بهشتی که خداوند گفته برسم. این بهشت چیزی جز در لحظه زندگیکردن و لذتبردن از زندگی نیست.
و در ادامه اعلام ورود به «سفر دوم جهانبینی» با نوشتن ۴۰ سی دی همسفر فرشته با راهنمایی ایجنت همسفر فریبا "نمایندگی البرز"؛
و حضور دستیار اسیستانت سردار همسفر ژیلا در «نمایندگی البرز»؛
عکس: همسفر سپیده (مرزبان خبری)
تایپ: همسفر فرشته، راهنما همسفر ستاره (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر پریسا، راهنما همسفر سحر (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی البرز (کرج)
- تعداد بازدید از این مطلب :
357