جلسه نهم از دوره چهل و نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی پرستار به استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر شیرین با دستور جلسه « جهانبینی ۱ و ۲» در روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت ماه، سال ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
دستور جلسه جهانبینی یک و دو است، همانطور که میدانید یکی از اضلاع مثلث درمان کنگره ۶۰ جهانبینی است، من در کنار جسم و روان خودم باید روی جهانبینی نیز کار کنم.
استاد امین در سیدی جهانبینی ۱ و ۲ از جهانبینی به عنوان الفبای مفاهیم کنگره ۶۰ یاد میکنند، زمانی که من جهانبینی را آموزش میبینم مفاهیمی که توسط اساتید کنگره ۶۰، سیدیها و صحبتهای آقای مهندس و استاد امین انجام میگیرند را میتوانم به درستی و راحتترین شکل ممکن درک کنم.
استاد امین در جزوه جهانبینی ۱ و۲ از مدلهایی یاد میکنند و تصویرسازیهایی را برای من انجام میدهند که میتوانم به صور پنهان خودم بیشتر واقف شوم و بهتر آنرا درک کنم از شهر وجودی و مدل قلعه عقل که صحبت میکنند، من خیلی راحتتر صور پنهان خودم را میبینم و بیشتر قابل درک و ملموس میشود.
در مورد مثلث دانایی صحبت میشود که تفکر، تجربه و آموزش است به من یاد میدهد که همه چیز فقط دانستن موضوعات نیست؛ بلکه من باید توانایی انجام آن علمها را هم داشته باشم. صرفا اینکه غیبت موضوعی که من نباید انجام بدهم برای من کافی نیست؛ چون اگر من به دانایی موثر نرسیده باشم در جمعی که غیبت اتفاق میافتد، من هم میتوانم با آن جمع همراه شوم؛ ولی اگر آن توانایی را پیدا کنم که از آن ضد ارزش فاصله بگیرم در حقیقت توانستم دانایی خودم را به دانایی موثر تبدیل کنم. پس دانایی موثر توانایی من در کاربردی کردن آموزشهایی که میگیرم؛ است.
در مقابل آن مثلث جهالت را تعریف میکند که ناامیدی، منیت و ترس است و به من یاد میدهد که اگر ترس بازدارنده داری؛ بدان که در مثلث جهالت قرار داری و اگر منیت داری روی آن کار کن و سعی کن که آموزش ببینی؛ زیرا منیت اجازه نمیدهد که آموزش بگیری و اگر ناامید هستید به قول آقای مهندس بدانید که ناامیدی بزرگترین گناه است و باعث میشود که شما از مسیر درست به راحتی خارج بشوی.
اینها نکات خیلی مهمی است که استاد امین در جزوههای جهانبینی برای ما بیان میکنند. در سیدی جهانبینی ۱ و ۲ استاد امین از جهانبینی به عنوان طنابی یاد میکنند که به انسان کمک میکند که از تاریکیها خودش را نجات دهد.
چه طور این اتفاق میافتد؟ علم جهانبینی چگونه من را از تاریکی نجات میدهد؟
اتفاقی که میافتد این است که جهانبینی ابزارهای قدرتمند و ارزشمندی را در اختیار من قرار میدهد، زمانی که من جهانبینی را آموزش میبینم و روی خودم کاربردی میکنم دیگر در برابر مشکلات و مسائل یک انسان بیدفاع نیستم و به محض اینکه اتفاق و مشکلی برای من پیش آمد خودم را بدبختترین آدم بدانم و افسرده و ناامید بشوم؛ بلکه ابزارهای ارزشمند جهانبینی مثل صبر، امید، ایمان و تفکر به من کمک میکنند که به یک جنگجوی ماهر تبدیل شوم در مسیری که بتوانم رشد کنم حرکت کنم و از آن شرایطم به درستی استفاده کنم.
جناب مهندس میفرمایند: جنگ بدون کشته و خونریزی معنا و مفهومی ندارد؛ اما تهور و شجاعت من باعث میشود محاسبات به گونه دیگری رقم بخورد و این مهارت و شجاعت در سایه آموزشهای جهانبینی اتفاق میافتد.
اگر در کنار یک مصرف کننده زندگی میکنم و شرایطی را که دوست ندارم تحمل میکنم با توجه به تمام سختیها و رنجهایی که وجود دارد، جهانبینی به من کمک میکند که با توکل و امید به خداوند و استفاده از همان ابزارها تمام تلاش خودم را داشته باشم و حرکت کنم و در این مسیر رشد کنم و این موضوع را برای خودم یک فرصت قلمداد کنم، این در کنگره ۶۰ به زیباترین شکل ممکن اتفاق افتاده است، همسفری که با حال خیلی خراب وارد کنگره شده و به مسیرش ایمان و باور داشته، حرکت کرده و آموزش گرفته و توانسته جایگاههای ارزشمندی را به دست بیاورد و حال خوبی داشته باشد.
استاد امین در سیدی مثلث تاریکی میفرمايند: خداوند اذن خروج از تاریکیها را میدهد و انسان باید به آن قدری که لازم است برسد و زمانی که به آن قدر رسید اذن خروجش از تاریکیها فراهم میشود و آن موقع است که به آن آرامش میرسد و اگر این موضوع را بفهمم و درک کنم فارق از اتفاقاتی که میافتد راحتتر میتوانم به مسیر ادامه بدهم.
اوایل که به کنگره آمده بودم سوالی که خیلی برایم پیش میآمد این بود که مسافران در کنار جهانبینی با مصرف OT جسمشان را به تعادل میرسانند، من همسفر که گاهی خیلی بیشتر از مسافرم تخریب دارم چهطور میتوانم با این جزوهها و سیدیها حال خودم را خوب کنم؟
در ادامه که در مسیر آموزشها قرار گرفتم دیدم چقدر زیبا در یک همسفر عملیات جایگزینی اتفاق میافتد زیرا من با افکار و اندیشه غلط حالم بد شده بود؛ اما با آموزشهای خوب کنگره افکار درست جایگزین افکار غلط من شد و سیستم شبه افیونی من به تعادل رسید.
در مورد جهانبینی صحبت زیاد است و فرصت بنده کم است. نکته مهمی که باید در مورد جهانبینی بگویم این است که باید جهانبینی را فقط، فقط و فقط روی خودم کاربردی کنم و اگر جهانبینی را روی مسافرم، فرزندانم و اطرافیانم کاربردی کنم و به محض اینکه چیزی را یاد گرفتم باعث شود دیگران را قضاوت کنم، جز نابودی برای من چیز دیگری نخواهد داشت. اگر بخواهم معجزه جهانبینی را ببینم باید آنرا فقط روی خودم کاربردی کنم.
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
عکاس خبری: همسفر نیلوفر لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
179