English Version
English

تغییرات و تبدیلات؛ جشن سومین سال رهایی کمک راهنما مسافر کیان

تغییرات و تبدیلات؛ جشن سومین سال رهایی کمک راهنما مسافر کیان

یازدهمین جلسه از دور شانزدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی ایمان به استادی مسافر حسین و نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر محمدرضابا دستور جلسه وادی هفتم و تاثیر آن روی من روز  پنجشنبهمورخه 96/12/17 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه در مورد وادی هفتم است که در این وادی می‌گوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آن چیزی که برداشت می‌کنیم. بحث پیدا کردن راه موضوع خیلی مهمی است، به دلیل اینکه خیلی‌ها بودند که راه را اشتباه انتخاب کردند و سر از ناکجاآباد و نابودی درآوردند. ما همه داخل یک‌چیز مشترک هستیم و آن‌هم درمان اعتیاد است. من درگذشته خیلی سعی در ترک اعتیاد کردم اما به دلیل اینکه همیشه مسیر اشتباهی را انتخاب می‌کردم موفق نمی‌شدم. خدا را شکر برای من راه نمایان شد و با کنگره آشنا شدم و قدم در راه درمان اعتیاد برداشتم. رمز درمان اعتیاد، کنگره60 و روش درمان آن با متدDST بود.

 

بحث دیگر در مورد این است که من در این مسیر چه چیزی برداشت می‌کنم. یک سری افراد هستند که وقتی وارد کنگره می‌شوند، می‌گویند الآن یک مجوز برای مصرف مواد پیدا کردم؛ اما یک سری دیگر هستند که می‌گویند زمان و انرژی کم است و من باید از این آموزش‌ها و شیوه درمان استفاده کنم تا بتوانم از تاریکی و اسارت اعتیاد رها شوم. هر یک از ما کاملاً مختاریم که در این مسیر، چه اندازه جلو برویم. یکی حتی سفر اول خودش را تمام نمی‌کند و دیگری می‌ماند و مرزبان، کمک راهنما، دیده‌بان و ... می‌شود. امیدوارم در مسیر صراط مستقیم باشیم.

خلاصه سخنان استاد درباره مسافر کیان:

بخش دوم دستور جلسه در مورد تولد 3 سال رهایی آقای کیان هست. ابتدا خداوند را شاکرم که یک نفر مانند آقای کیان این مسیر را طی کرد و خیلی تغییرات و تبدیلات را دید و این موضوع در خارج از کنگره خیلی سخت اتفاق می‌افتد. شرایط آقا کیان خیلی سخت و بحرانی بود و مصرف شیشه شرایطش را سخت‌تر کرده بود. درونش خشم، نفرت، منیت و... وجود داشت و سرکش بود. البته در پشت این صفات منفی یک شخصیت دیگری وجود داشت. یک آدم هنرمند با روحیه لطیف و توانایی‌های خیلی زیاد. سفرش را با سختی شروع کرد و از اواسط سفر توانایی‌هایش کم‌کم شروع به بازگشت کرد. امروز، روز قشنگ و عزیزی است. این چیزی که الآن می‌بینید روز اول به این شکل نبود، کیان در اوایل سفر در بسیار گرفته و ناراحت بود و در اواسط سفر بهتر شد و در اواخر سفرش همیشه بی‌دلیل می‌خندید. الآن خدمتگزار و یکی از کمک راهنماهای خوب کنگره هست. در آخر از خداوند برای کیان می‌خواهم که همیشه در صراط مستقیم باشند.

 

اعلام سفر مسافر:

سلام دوستان کیان هستم یک مسافر، بیش از 10 سال تخریب انواع مواد، آخرین آنتی ایکس شیره، شیشه و متادون بود. مدت 13 ماه به روش DST و با داروی OT و به کمک راهنمایی استاد عزیزم آقای حسین راد سفر کردم. رهایی 3 سال و 6 ماه. در ضمن مسافر سیگار هم هستم، راهنما آقای حسن فراهانی. مدت رهایی 3 سال و 3 ماه.

 

آرزوی مسافر:

امیدوارم که شعب کنگره 60 در تمام نقاط جهان دایر شود.

 

خلاصه سخنان مسافر کیان:

تشکر می‌کنم از همه که تشریف آوردند. استاد عزیزم همه‌چیز را کامل فرمودند. من به دلیل تخریب زیاد و شیوه مصرف، از قبل ورودم به کنگره تصویر مبهمی دارم. من خیلی اتفاقی توسط مادرم وارد کنگره شدم. در زمان ورود به کنگره فکر می‌کردم که در اینجا همه پزشک هستند. لطف خداوند شامل حالم شد که من وارد کنگره شدم و قبل از آن به‌هیچ‌عنوان فکر درمان مواد را هم نمی‌کردم. در اوایل سفر، در هنگام سی دی گوش دادن به خواب می‌رفتم، درست مانند انسان خسته‌ای که وارد یک باغی می‌شود و اول به استراحت می‌پردازد و بعد به گشت‌وگذار می‌رود. کم‌کم در مسیر سفر توان پیدا کردم و ذهن پرسشگرم فعال شد. من سؤالات بسیاری در ذهنم داشتم و تنها کسی که به سؤالاتم جواب می‌داد جناب آقای مهندس دژاکام بود که من با گوش کردن سی‌دی‌ها به جواب پرسش‌هایم می‌رسیدم. من سی‌دی‌های استاد امین را بسیار گوش می‌دادم. ایشان شکافنده هستند.

 

بهشت زمانی اتفاق می‌افتد که من بتوانم مسائلم را حل کنم و بهشت جایی هست که من در آنجا به حل مسائلم رسیده‌ام. اگر 100 سال هم در خارج از کنگره به دنبال سؤال‌هایم می‌گشتم به هیچ جایی نمی‌رسیدم. وارد کنگره شدم و در مسیر حرکت کردم و به رهایی رسیدم. بعد احساس کردم که باید بیشتر آموزش بگیرم و با کمک استاد عزیزم آقای حسین راد در امتحان کمک راهنمایی شرکت کردم و قبول شدم و بعد وارد شعبه ایمان شدم. در شعبه ایمان از محضر اساتید بزرگی مانند آقای نادر فراهانی و آقای محمد جعفری و ... استفاده‌های فراوانی بردم. در لژیون، بچه‌ها فکر می‌کنند که من در حال آموزش دادن هستم اما من همچنان در حال آموختن هستم. در لژیون من از بچه‌ها صبر، محبت، بخشش، گذشت و ... را آموختم و همچنان هم در حال آموزش هستم. در آخر آرزو دارم که خداوند همه را به راه راست و صراط مستقیم هدایت کند.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر(خانم الهام):

وقتی خانم فرشته وارد لژیون شدند با توجه به اختلاف سنی زیاد، به خودم گفتم که آیا می‌توانم با ایشان ارتباط برقرار کنم. بعد از مدتی پیوند محبت عجیبی بین ما برقرار شد. ایشان به‌عنوان مادر لژیون بودند زمانی که به هر دلیلی غیبت می‌کردند همه بچه‌های لژیون جویای احوال ایشان بودند. ایشان بسیار هنرمند هستند هم در آشپزی هم در نقاشی و موارد بسیار دیگر. یکی از ویژگی‌های خوب ایشان پشتکار قوی‌شان بود. در مورد آقا کیان، همان‌طور که همسفرشان تعریف می‌کردند تغییرات مثبت بسیاری در سفر داشتند و پله‌های ترقی را به‌سرعت طی کردند و به جایگاه کمک راهنمایی رسیدند. در آخر ولادت حضرت فاطمه زهرا و روز مادر را به همه مادران سرزمینم و مخصوصاً خانم آنی تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

 

خلاصه سخنان همسفر:

من از جناب آقای مهندس دژاکام بنیان‌گذار کنگره و همین‌طور جناب آقای امین دژاکام و تمام خانواده جناب آقای مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند. آقا کیان در سفرش صد در صد تغییر کرد. رابطه بین کیان و پدرش مانند کارد و پنیر بود، اما الآن بسیار رابطه عالی و بامحبتی در بینشان برقرارشده است، به شکلی که در خیلی از مسائل پدرش از کیان راهنمایی می‌گیرد. اگر مشکلی در خانه پیش بیاید با راه‌حل‌هایی که کیان می‌دهد مسائل به‌راحتی حل می‌شود. کیان در خانه باعث افتخار و همچنین باعث گرم بودن جو خانه می‌باشد. از آقای راد تشکر می‌کنم که با آموزش‌هایشان به کیان زندگی کردن را آموختند و از همه شما عزیزان سپاسگزارم.

 

در ادامه جشن تولد...

  

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه‌نویسی و تایپ: مسافر مجتبی فتحی
عکس و نگارش: مسافر یاسر تهرانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .