حس‌های منفی بزرگ‌ترین موانع در سفر دوم

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر

ساده کردن مطالب کار استاد یا معلم است؛ اگر مطالب سخت باشد ما چیزی متوجه نمی‌شویم. جهان‌بینی یکسری تصویرسازی انجام داده است، مثلاً جسم را مثل شهر و نفس اماره را مثل قبیله وحشی در نظر گرفته است.

درمورداعتیاد گفته شده تا زمانی‌که یک پنجم دانایی زیاد نشود یک پنجم مواد کم نمی‌شود. زمانی‌که فرد به دانایی و ظرفیت برسد درون وجود او اندورفین، دینورفین و... ترشح می‌شود.

در جهان‌بینی، جهالت به یک مثلث تشبیه شده است که یک ضلع آن ناامیدی یک ضلع ترس و ضلع دیگر منیت است که نمی‌گذارند، حرکت شکل بگیرد. نیروهای منفی برای مانع شدن از حرکت ما حس ما را خراب می‌کنند.
بیشتر دستور جلسات کنگره ۶۰ درمورد ضلع جهان‌بینی از مثلث درمان اعتیاد است. در کنگره روی تغییر نگاه و نگرش انسان و لزوم بازبینی آن تأکید زیادی شده است و اینکه به‌وجود آمدن مشکلات در زندگی به نوع تفکر و اندیشه ما مربوط می‌شود. یادگیری مطالب نوشتاری و صوتی کنگره جزء مهم‌ترین مسائل در درمان ما است. اگر شخصی که برای درمان به کنگره مراجعه کرده است ضلع جهان‌بینی را به نتیجه مطلوب موردنظر کنگره نرساند درمان او کامل نیست و تعادلی که در کنگره از آن نام می‌بریم را به‌دست نمی‌آورد.
قسمت جهان‌بینی مقوله‌ای است که خود لازمه تلاش و حرکتی جدا از جسم و روان را می‌طلبد. تمام مشکلاتی که در زندگی ما به‌وجود می‌آید در اثر کمبود دانایی ما است پس برای اینکه ما بتوانیم برای مشکلاتی که در طول مسیر زندگی به شکل خواسته یا ناخواسته به‌وجود می‌آید راه حلی پیدا کنیم باید به دانایی خود بیفزاییم و سعی کنیم با کسب دانایی دست به تغییر در خودمان بزنیم .
پی بردن به مشکلات فکری و درمان آنها به اندازه درمان مشکلات جسمی مهم است و یا حتی بیشتر. تازمانی‌که احساس کمبود نسبت به دانایی نداشته باشیم در جهت کسب آن تلاش نمی‌کنیم. باید آگاه شویم که اگر مشکلات زیادی برای ما به‌وجود می‌آید و یا اگر نمی‌توانیم از زندگی خود حال خوشی را به‌دست آوریم یا استرس و نگرانی در زندگی ما زیاد است و یا حتی زمانی‌که حسرت گذشته و ترس از آینده لحظات اکنون ما را از بین می برد، باید بدانیم همه این‌ها از جهل و نادانی ما است.
کنگره تلاش می‌کند تا کسانی که برای درمان مراجعه می‌کنند با آموزش‌ها به آرامش بیشتری برسند، اما موقعی این امر میسر می‌شود که شخص نیز احساس نیاز را در خود به‌وجود آورد.
جهان‌بینی برای این است که من بتوانم ریشه خطاهای خود را پیدا کنم و آن را حل کنم و از مسیر ضد ارزش‌ها به مسیر خوبی‌ها و ارزش‌ها قدم بگذارم.
برای این کار باید قوانین آن را فرا بگیرم و بدانم برای اینکه جهان‌بینی من تغییر کند باید دانایی من افزایش پیدا کند و برای بالا بردن دانایی باید از مثلث جهالت که ترس، ناامیدی و منیت است عبور کنم تا به دانایی برسم.
امیدوارم بتوانم با آموزش‌هایی که از کنگره و راهنمای خوبم خانم الهام می‌گیرم، دانایی خودم را بالا ببرم تا بتوانم جهان‌بینی خودم را تغییر بدهم و تبدیل به یک جهان‌بینی الهی کنم و از ضد ارزش‌ها دوری کنم و در زندگی‌ام کاربردی کنم.

سلام دوستان شکوفه هستم یک همسفر

درود و سپاس به یزدان پاک و تمام انسان‌های پاک‌سرشتی که وجود خویش را وقف یافتن مجهولات بعد خویش نموده‌اند.
برای اینکه وارد یک بازی شویم باید قوانین آن را بدانیم؛ اگر بدون فرا گیری قوانین وارد بازی شویم برای همبازی خود مشکل درست می‌کنیم و خودمان هم کلافه می‌شویم و بازی لذت‌بخش تبدیل به کاری بیهوده می‌شود. زندگی ما هم شبیه به یک بازی بزرگ است که باید قوانین آن را بدانیم. در کنگره ۶۰ معتقدیم که تمام مشکلات و بیچارگی ما در زندگی بر اثر ندانستن قوانین زندگی است.
تمام خواسته‌های انسان در قسمت نفس صادر می‌شود. خواسته‌ها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد؛ خواسته‌های معقول و خواسته‌های غیر معقول. اگر به درون خود بنگریم می‌توانیم این خواسته‌ها را در خود ببینیم‌. گاهی این خواسته‌ها بسیار مثبت و الهی هستند و گاهی بسیار پلید و مایه شرمساری و آبروریزی هستند.
خواسته‌های مثبت و معقول به افراد خردمند، فرزانه، هنرمند و... و خواسته‌های غیر معقول و زشت به افراد جاهل، طماع، حسود، دزد و... تشبیه شده‌اند. دانایی محکمترین سپر در برابر عدم تحقق خواسته‌های نا معقول است.
ناامیدی، ترس، منیت مثلث جهالت را تشکیل می‌دهد. حس‌های منفی بزرگترین موانع در سفر دوم محسوب می‌شوند و می‌توان منشأ آن را در ذرات نا خالص نفس، نفس گرسنه، عدم رشد دانایی و خواسته های درونی دنبال نمود.
اکنون سؤال این است دانایی چگونه به وجود می‌آید؟
دانایی سه ضلع مثلث است نه کمتر و نه بیشتر! (تفکر، تجربه، آموزش) برخی چیزها را می‌توان آموزش داد، ولی مهم‌ترین بخش در این قسمت باید توسط خود فرد انجام شود. آنچه درمورد تجربه گفته شده به این مفهوم نیست که ما باید هر چیزی را تجربه کنیم، اصولاً تجربه همه چیز، کار انسان‌های نادان است؛ زیرا بسیاری از مسائل را دیگران کشف کرده‌اند و برای شکافتن و فهمیدن آن بهای بسیار پرداخته‌اند و ما با این کار تلاش آنها را نادیده می‌انگاریم و این کار خردمندانه‌ای نیست.

سلام دوستان نفیسه هستم یک همسفر

«به نام قدرت مطلق الله، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.»
برای اینکه آموزش‌های کنگره برای ما قابل درک باشد باید جهان‌بینی ۱و ۲ را که مانند الفبای یک زبان است را به خوبی یاد بگیریم. در نوشتارهای کنگره ۶۰ آمده است برای به‌تعادل‌رسیدن جسم و روان که همانند سوار و سوارکار هستند یازده ماه و برای جهان‌بینی مدتی غیر قابل پیش‌بینی وقت لازم است. همان‌طور که می‌دانید در کنگره ۶۰ سه سفر مطرح شده است؛ سفر اول مربوط به دوستانی است که جهت رهایی خویش از بند اعتیاد حرکتی بسیار مهم را آغاز نموده‌اند. سفر دوم از بی‌نیازی به مواد مخدر تا رسیدن به خود است و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به قدرت مطلق الله.
در یکی دیگر از نوشتارهای کنگره ۶۰ نوشته شده است: «ترس تفکر را می‌خورد و تفکر خورده شده مانند غذای فاسد است که غیرقابل مصرف است.» نا‌امیدی هم مانع از تجربه کردن انسان می‌شود. ناامیدی تجلی بار غم و اندوهی است که شخص نمی‌تواند آن را زمین بگذارد. حالا دیگر نوبت آموزش است؛ برای آموزش هم حسی است که مانع از رشد آن می‌شود و آن حس چیزی نیست جز منیت! هر تنابنده‌ای که به این مرض مبتلا می‌شود در این صورت اصلاً نمی‌تواند از آموزش هیچ چیزی برداشت نماید. منیت می‌تواند به‌صورت زمینه‌ای و کلی عمل نماید.
در طول سفر شخص باید این حس‌ها را کاملاً بشناسد تا بتواند به خوبی حرکت کند. نمونه‌‌هایی از ساختارها که بسیار معروف هستند، سازمان‌های مافیایی است، این سازمان‌ها بسیار شبیه سازمان‌های بازدارنده درونی هستند و می‌توان گفت ایده برپایی این سازمان‌ها از روی ساختارهای درونی خودمان الهام گرفته است.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر

کنکره  ۶۰ سازمانی است که برای درمان اعتیاد روی سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی کار می‌کند تا یک مسافر با تلاش و کوشش خود در طول ۱۱ماه به درمان برسد و حتی همسفر هم در طول این مدت به‌ درمان برسد.
اگر ما بخواهیم جهان بینی خودمان را تغییر بدهیم باید دانایی و آگاهی خودمان را بالا ببریم و تلاش بیشتری داشته باشیم. باید از ضد ارزش‌ها دوری کنیم و ناامیدی را کنار بگذاریم؛ همچنین باید از ترس و چیزهای دیگر دوری کنیم تا بتوانیم از راهنمای خود به‌خوبی کمک بگیریم و دانایی خود را بالا ببریم. کسانی که در کنگره به رهایی رسیده‌اند این سه ضلع را طی نموده‌اند. مسئله دیگر این است که شخص باید به کنگره اعتقاد کامل داشته باشد. ما باید با کوشش در هر مسئله، خطاهای خود را ریشه‌یابی کنیم و آن‌ها را حل کنیم.

رابط خبری: همسفر طاهره، رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون ششم)
عکس: مرزبان خبری، همسفر فاطمه
ارسال: راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان