به نام قدرت مطلق الله
آقای مهندس دژاکام در سیدی فرق نفس و روح از استاد خویش اینگونه میگویند؛ روح نیاز به پالایش و یا تزکیه ندارد زیرا روح از وجود باریتعالی است اما نفس در مقوله دیگری با جسم عجین میباشد. تا نفس به تعالی نرسد جسم بهطور کامل آزاد نمیشود. اگر انسان بداند چهکاری درست است، هرگز امکان ندارد کار اشتباهی از خودش بروز دهد. در سیستم هستی اینچنین است که هر کار اشتباهی انجام دهیم باید پاسخگوی آن در همان زمان باشیم. بنابراین اگر انسان بداند، ظلم و ستمی که به دیگران روا داشته و باید تاوانش را در همین جهان بدهد، ممکن نیست چنین خطایی را انجام دهد و این عمل در اثر جهل و ناآگاهی انسان میباشد پس باید دانش و آگاهی خود را بالا بریم تا از این اشتباهات جلوگیری نماییم. حال برای بالا بردن دانش، اولین کاری که میبایست انجام داد این است که باید ذرهذره به شناخت خودمان بپردازیم.
بسیاری از انسانها هنوز به آن شناخت کافی نرسیدهاند، برای مثال برای کاهش وزن بهجای درست مصرف کردن غذا، به دنبال عمل جراحی که بسیار هم خطرناک است میروند و یا بهجای درمان اعتیاد از روشهای سمزدایی و غیره که میخواهند زود به نتیجه برسند استفاده میکنند. چنین اشخاصی نمیدانند چه مشکلات عدیدهای برای خودشان و بدنشان به وجود میآورند و به این باور تنها زمانی میرسد که به مرحله دانایی برسند. تمام این دروس به این خاطر میباشد که از خودمان شناخت بیشتری پیدا کنیم. حال اگر بخواهیم فرق بین نفس و روح را بدانیم باید مفهوم آنها را دریابیم. نفس؛ آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند و در ظاهر و باطن و خواستههایی دارد. البته خواستههای معقول و هم غیرمعقول. نفس در تمام موجودات میباشد چه جمادات، چه حیوانات، چه انسانها.
به خیال خودمان اینگونه تصور میکنیم که انسان به همین سادگی به وجود آمده است اما تنها همین نکته که بدن انسان از سی و هشت میلیارد و دویست میلیون سلول زنده تشکیل شده است این مطلب پی خواهیم برد که وجود انسان از عظمت خاصی برخوردار است و به همین سادگی به وجود نیامده است. ما تنها ۵ درصد هستی را رؤیت و ۹۵ درصد را رؤیت نمیکنیم که به آن جهان تاریک میگوییم و این جهان یا ماده تاریک، برای ما قابلتشخیص نمیباشد بنابراین وقتی میگویم صور پنهان در انسان وجود دارد، گفته نادرستی نیست چراکه شناخت کافی نسبت به آن نداریم. صور پنهان همان نفس میباشد. همانطور که میدانید همه موجودات هستی دارای نفس میباشند، برای مثال یک اصله یا بوته دارای اطلاعات شخصی و یک درخت خرما که واحد شمارش آن، نفر است هم دارای اطلاعات شخصی خودش است. پس موجودیت هر موجودی یا هر چیزی با هم متفاوت میباشد.
نفس در سه مرحله قرا میگیرد؛ نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه. حال میرسیم به روح؛ زمانی که در مرحله انسانی قرار میگیریم پارامتری به نام روح مطرح میشود. در گذشته نفس و روح را یکی میدانستند. این را بدانیم که روح شیطانی یا پلید نمیباشد چراکه از باریتعالی است. روح از پاکی است و نیازی به تزکیه و پالایش ندارد. روح کارش مشاوره به نفس است تا نفس در مسیر صراطمستقیم قرار گیرد و از ضد ارزشها دوری کند. از روح زیبایی، دانایی، لیاقت و خیلی چیزهای دیگر درست میشود اما نفس ظاهری درست ولی در باطن همه را به سمت تاریکی و پلیدی سوق میدهد، بنابراین نفس اگر پالایش نشود مانند شخصی است که با بدن کثیف و آلوده بخواهد لباس تمیز و گرانبها و یا شخصی که با افکار و اندیشه خراب ولی در ظاهر لباس تمیز بر تن کرده باشد. روح برعکس نفس میباشد اگر هم چندین وقت استحمام نکرده باشد باز هم دارای رایحه و بوی خوبی میباشد.
بهقلم: مسافر رضا لژیون سوم
ارسال مطلب: مسافر محمد لژیون دوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
117