مبدأ هم به‌اندازه مقصد، مهم است

همسفر لیلی رهجوی لژیون شانزدهم از نمایندگی رودکی پیرامون دستورجلسه《جهان‌بینی ۱و۲》چنین نوشت:
مسئله‌ای که کنگره ۶۰ به آن تأکید فراوان می‌کند، جهان‌بینی است و این مصالح مختص رسیدن به درمان و رهایی نیست؛ بلکه برای رسیدن به آرامش در زندگی لازم و ضروری است. در کنگره ۶۰ ما ۳ سفر داریم: سفر اول مربوط می‌شود به دوستانی که می‌خواهند از دام اعتیاد رها شوند، سفر دوم مربوط به کسانی می‌شود که می‌خواهند برای ادامه زندگی جهان‌بینی را یاد بگیرند.

در جهان‌بینی یاد می‌گیریم که مبدأ هم به‌اندازه مقصد مهم است، این‌که ما نمی‌دانستیم در کجا هستیم؟ این‌که چقدر به خودمان و اطرافیانمان صدمه و آسیب وارد کرده‌ایم؟ در مقوله جهان‌بینی ما با سه مقوله مبدأ، مقصد و هدف سروکار داریم. جهان‌بینی در یافتن مسیر به ما کمک می‌کند، در جهان بینی ما با صور آشکار و صور پنهان انسان آشنا می‌شویم. صور آشکار دقیقاً چیزهایی هست که ما می‌بینیم مثل جسم؛ اما صور پنهان انسان دیده نمی‌شود مثل نفس.

مراحل نفس متعدد است نفس اماره یا نفس امر کننده مرتبه‌ای که در آن انسان فرمان‌بردار خواسته و امیالش هست. مرتبهٔ دوم نفس، نفس لوامه هست، در نفس لوامه انسان چیزی را که می‌خواهد تشخیص می‌دهد، تجزیه‌وتحلیل می‌کند که آیا این به صلاحش هست یا خیر؟ نفس بعدی نفس مطمئنه است، همان‌طور که از نامش مشخص است یعنی اطمینان پیدا کردن، یک انتخاب مطمئن داشتن و این‌ها همه چیزهایی هستند که ما در جهان‌بینی فرامی‌گیریم.

کسانی که به قدرت مطلق وصل می‌شوند خداوندی که سرچشمه تمام نیروها و نیکی‌هاست، چقدر برنده هستند و چقدر انسان‌های خردمندی هستند. در جهان‌بینی ما با مثلث دانایی و دانایی مؤثر آشنا می‌شویم، مثلث دانایی تشکیل شده از تفکر، تجربه و آموزش هست. در قلمرو این سه عامل می‌توانیم به زندگی بهتر و آرامش برسیم که اگر اضلاع این مثلث به‌صورت برابر نباشند، دانایی مؤثر برای ما اتفاق نمی‌افتد؛ علم‌الیقین، عین‌الیقین و حق‌الیقین سه مرتبه دانایی هستند.

در علم‌الیقین می‌دانیم مرده ترس ندارد اما از این‌که یک‌شب را در کنار یک مرده بگذرانیم احساس ناامنی می‌کنیم، مورد بعدی عین‌الیقین است که یک‌سری از افراد و مردم بدون ترس در کنار اموات می‌مانند مثل مرده‌شورها، این افراد از مرده ترس ندارند آن‌ها عیناً به این یقین رسیده‌اند که مرده‌ها ترس ندارند، مورد سوم حق‌الیقین به معنای حقیقی رسیدند، مثل خود مرده.
در جای دیگر راجع به انسان‌هایی که دچار نافرمانی شدند و راه را اشتباه رفتند صحبت می‌کند. از مثلث نادانی یا جهالت صحبت می‌کند که اضلاع آن ناامیدی، ترس و منیت هست. زمانی که شما تصمیم می‌گیرید به سمت نیروهای مثبت بروید، سه نیروی ناامیدی، ترس و منیت به شما اجازه نمی‌دهند که وارد راه درست بشوید و شمارا به سمت ناامیدی سوق می‌دهند. ما در جهان‌بینی یاد می‌گیریم که چگونه رفتار کنیم؟چگونه به خودمان و محیط پیرامونمان اهمیت بدهیم؟ چطور با مثلث جهالت مبارزه کنیم و خودمان را به سمت انرژی‌های مثبت سوق بدهیم؟

نگارش: همسفر لیلی رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون شانزدهم)
ویرایش: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهاردهم)
ارسال مطلب: مرزبان خبری همسفر سمیه
همسفران نمایندگی رودکی