جلسه ششم از دوره دوازدهم کارگاههای مجازی نمایندگی پرستار به استادی راهنما همسفر سمیرا با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲» در روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه، سال ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته جهانبینی ۱ و ۲ است و آنچه ما نسبت به کل هستی، جهان درون و جهان بیرون برداشت، ادراک و دریافت مینماییم، جهانبینی نام دارد.
جهانبینی به دو بخش تقسیم می شود.
جهانبينی درون که ادراک، دریافت و احساس ما نسبت به خودمان است و جهانبينی بیرون ادراک، دریافت و احساس ما نسبت به تمام هستی است.
جهانبینی یکی از اضلاع مثلث درمان است که شامل جسم، روان و جهانبینی میباشد.
البته جهان بینی فقط مربوط به مسافرین کنگره ۶۰ نمی باشد. بلکه تمامی انسانها برای رسیدن به صلح و آرامش نیازمند دانش جهانبینی هستند در جهانبینی ما به دنبال یادگیری قوانین زندگی هستیم با یادگیری این علم روز به روز دیدگاه ما نسبت به انسانهای اطرافمان تغییر میکند و میتوانیم در کنار انسانهای دیگر بدون هیچ گونه تنش و درگیری در آرامش زندگی کنیم.
قبل از ورودم به کنگره فکر می کردم تمام انسانها باید قوانین را رعایت کنند اگر کسی حرفی به من می زد زود بهم میریختم با مسافرم مدام در حال جر و بحث بودم و همه کارهای او را لذت جویی و خوش گذرانی طلقی میکردم و این مسئله بسیار آزارم میداد تا این که وارد کنگره شدم با علم جهانبينی و جزوات جهانبينی استاد امین آشنا شدم و با آموزشهای راهنمایم یاد گرفتم دوربین را روی خودم بیاندازم دیگر مسافرم را زیر ذرهبین نگذارم و مدام مانند پلیس او را کنترل نکنم و جهانبینی که آموزش میگیرم را روی خودم کاربردی کنم و در مورد دیگران تجسس نکنم.
صور پنهان همانند مواد اولیه جهان بینی هستند. یکی از اجزا صور پنهان نفس میباشد.
آنچه در ظاهر و باطن تعیین موجودیت میکند و نشانهاش این است که خواسته دارد. خواستههای معقول و غیرمعقول و تشخیص ماهیت این خواستهها بر عهده دانایی است.
مثلث دانایی دارای سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش است و در مقابل آن مثلث جهالت را داریم که دارای سه ضلع ترس، ناامیدی و منیت است.
نیروهای بازدارنده هم مدام در تلاشند که به صورت نامرئی وارد افکار و اندیشه ما شوند و نگذارند دانایی ما رشد کند و درصدد هستند تا با دادن اطلاعات غلط و نادرست به عقل آن را در تصمیم گیری به اشتباه بیاندازند؛ چون عقل فر ایزدی دارد و در تصمیمات خود اشتباه نمی کند.
پس برای اینکه نیروهای بازدارنده را پس بزنیم تنها راه این است که دانایی و آگاهی خودمان را بالا ببریم.
نیروهای باز دارنده مانند غل و زنجیری بر دست و پاهایم بودند و توان حرکت را از من گرفته بودند و حسهایم بسته شده بودند با آموزشهایی که در کنگره دریافت کردم حسهایم باز شد و دیدگاهم نسبت به انسانهای دیگر تغییر کرد.
حالا تمام انسانها را دوست دارم و بهتر میتوانم دیگران را خصوصا دوستانم در شعبه پرستار را درک کنم حال خوش و آرامش خودم و خانوادهام را مدیون جناب مهندس و خانواده محترمشان هستم و این حال خوش را برای تمامی سفر اولیها آرزومندم.
نویسنده و تایپ: راهنما همسفر سمیرا لژیون دوم
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا لژیون راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم
همسفران نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
181