وقتی کلمه جهانبینی به گوشمان میخورد، باید یک تعریف درست در ذهن داشته باشیم. استاد امین میفرمایند: «آنچه ما نسبت به کل هستی، جهان درون و جهان برون؛ برداشت، ادراک، دریافت و احساس میکنیم»، جهانبینی نام دارد. جهانبینی درون در مورد انسان، شامل دو بخش: جسم و روح است که در کنگره به دو بخش صور آشکار و صور پنهان انسان تقسیم میشود. صور آشکار: آنچه قابل رؤیت است؛ مثل جسم، صور پنهان: آنچه قابل رؤیت نیست؛ شامل: عقل، نفس، حس، کالبدهای هفتگانه دیگر، ذهن، آرشیو و روح. صور پنهان مانند مواد اولیه جهانبینی است و از کنار هم قرار گرفتن مواد، بنای جهانبینی به وجود میآید.
هر انسان این بنا را با توجه به دو مورد میسازد عبارتاند از: ۱_ خواست ۲_ علاقه خود. جهانبینی خیلی شباهت به علم شیمی دارد، بر این اساس که در علم شیمی بدون این که قادر به رؤیت اجسام باشند، در مورد نحوه ارتباط آنها و پیوندهای اتمی صحبت میکنند و مدل ارائه میکنند؛ مانند نظریه دموکریت که در مورد اتم گفت: (شبیه کیک کشمشی) و بعد به مرور نظریه تکمیل شد و یا بعضی فرضیهها و مدلها به کل مردود شد. در جهانبینی با استفاده از مدلها برای ساختارهای صور پنهان استفاده میکنیم. قبل از آن باید تعریف نفس را بدانیم. آنچه تعیین موجودیت میکند، در ظاهر و باطن، چه در خواب و چه در بیداری را نفس مینامند و نشانهاش این است که خواسته دارد.
تمام خواستههای ما از نفس صادر میشود. خواستهها دو دسته هستند: ۱_ معقول ۲_ غیرمعقول. مدل پیشنهادی برای نفس: شهر وجودی که تعداد بسیار زیادی ساکنین دارد، خواستههای مثبت و معقول؛ انسانهای صالح، خردمند، دانشمند و فرزانه هستند و خواستههای زشت و نامعقول؛ ساکنین جاهل، طماع، حسود، دزد، ضعیف و شرور هستند. مراحل نفس: ۱_ نفس اماره ۲_ نفس لوامه ۳_ نفس مطمئنه هستند. در نفس اماره عموماً خواستههای نامعقول و بدون تفکر هستند، تشخیص درستی و نادرستی اعمال در این مرحله وجود ندارد، از اعمال ناشایست ناراحت و پشیمان نمیشود و چیزی به نام وجدان در این افراد دیده نمیشود.
در نفس لوامه در شخص احساس ناراحتی و سرزنش پدید میآید؛ ولی طیف آن از بسیار ضعیف تا بسیار قوی ادامه دارد. برای مثال: فردی با عزیزانش بلند صحبت کند و یا فردی مرتکب قتل شود. در نفس مطمئنه فقط خواستههای معقول پاسخ داده میشود، درستی و نادرستی کلیه خواستههایش را تشخیص میدهد، خواستههای معقول را انتخاب میکند و اینها در اثر پالایش مداوم است، اندکی از انسانها میتوانند به این مرحله برسند. نفس منشأ حرکت و تحرک در ما هست. در واقع فرمانهایی که اجراکننده خواستههای نفس هستند، از عقل صادر میشوند. مدل دوم قلعه عقل، در مورد صور پنهان بیان میکند. عقل در تکامل خود مانند ماشین تابع خود است، یعنی ذرهذره تکمیل میشود.
سؤال اینجا مطرح میشود که مغز همان عقل است؟ مغز تنها اپراتور تبدیل کننده بسیار دقیق و پیچیده و جزء صور آشکاراست. جایگاه عقل در مغز نیست؛ زیرا که بعد از مرگ از بین نمیرود. عقل هنوز جنسش ناشناخته است. کار اصلی عقل صدور فرمان است و برای هر خواسته نامعقول و کم اهمیتی فرمان صادر نمیکند و امنیت قلعه نیز بسیار مهم است و نگهبانان قلعه این امنیت را ایجاد میکنند. حال هر قدر توانایی تشخیص ماهیت خواستهها بیشتر باشد، کار عقل راحتتر و امنیت قلعه بیشتر میشود، چنین مفهومی دانایی است، اگر دانایی افزایش پیدا کند، تغییر میکنیم. عقل در مورد مسائلی که نمیتواند درستی و یا نادرستی آنها را تشخیص دهد، حکم صادر نمیکند.
برای دانایی یک مثلث نیاز است، شامل: ۱_ آموزش ۲_ تجربه ۳_ تفکر است. چرا دانایی مؤثر خیلی مهمتر از دانایی است؟ دانایی مؤثر یعنی، هر سه ضلع با هم برابر باشد و در آن قدرت به اجرا درآوردن و عمل کردن مهم است. زمانی مدام اشتباه ما تکرار میشود، یعنی دانایی ما بدون تغییر است. مراتب دانایی سه مرحله دارد عبارتاند از: ۱_ علمالیقین ۲_ عینالیقین ۳_ حقالیقین است. علمالیقین فقط در حد اطلاعات است و جزء دانایی محسوب نمیشود؛ اما مرحله عینالیقین و حقالیقین جزء دانایی محسوب میشود. حس اولین شروع به کار افتادن قوه عقل است و باعث حرکت و تحرک در ما میشود.
حس در وجود ما چنین اثری ایجاد میکند، یا به سمت چیزی جذب میکند یا از چیزی دور میکند، حس معادل نیرو است. فقدان یا کمبود حس در ما باعث افسردگی میشود؛ اما قوی شدن حس در انسان اگر ظرفیتش به وجود نیامده باشد، باعث انفجار در ساختارهای ما یا انفجار سلولی میشود. در جهانبینی ما به دنبال فراگیری قوانین زندگی هستیم. هدف اصلی نیروهای بازدارنده توقف دانایی است. در مقابل مثلث دانایی مثلث جهالت قرار دارد، شامل: ترس، ناامیدی و منیت است. ترس منشأ ناشناختهها است، در ترس خلاقیت و ابتکار کاملاً از بین میرود. ناامیدی تجلی بار غم و اندوهی است که نمیتوانیم، آن را زمین بگذاریم و خارج از تحمل است. مهمترین ابزار نیروهای بازدارنده ناامیدی است، خلاف جهت ناامیدی خانه تکانی درونی است.
منیت، بهصورت کلی و زمینهای است و در بین قشری که با علم و هنر سروکار دارند بیشتر است، فقط خود را قبول دارند. منیت احساسی است که جایگاه خود را بالاتر از آنچه هست تصور کنیم و نشانه آن این است که تواناییها علیه ما و به ضرر ما به کار میرود، قدرت جذب و یادگیری را از دست میدهیم. میزان مقاومت در تغییرات مثبت به جهالت ما و در تغییرات منفی به دانایی ما بستگی دارد. دانایی محکمترین سپر در برابر تحقق خواستههای نامعقول هست. توان انجام کار را انرژی میگوییم که مانند حس در تمام ذرات هستی وجود دارد. پول در جهان بیرون هم ارز با انرژی در جهان درون است. معادله عملکرد: مسیر حرکت × حس = عملکرد (انرژی بهدستآمده یا ازدسترفته). انرژی باعث تقویت یا تضعیف حس میشود. سطح انرژی به دو پارامتر کیفیت و کمیت بستگی دارد و احساسی که نسبت به خود و هستی داریم به سطح انرژی ما بستگی دارد.
تایپ و رابط خبری: راهنمای تازه واردین همسفر فریناز
ویراستاری: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر(لژیون هفتم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون شانزدهم)
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
146