درخلاصه سیدی (اشراق) میتوان نوشت: حوضی که لجن و یا آب بسیار تیره و کثیف داشته باشد با حوضی که بسیار تمیز و از یک چشمه روان سیراب می شود، فرق بسیاری دارد؛ حوض پر از لجن و حوض تمیز تمثیل دورن انسان است. ما جز کدام یک از این آبها هستیم ؟
چشم قادر نیست خودش را ببیند ولی میتواند همه چیز دیگر را ببیند و انسان هم این گونه است، بدیهای دیگران را میبیند اما بدیها خود را نمیبیند.
مهمترین مسئلهای که در رأس قرار دارد، خلق و خوی ما میباشد؛ یکی از مهمترین مشخصات حضرت رسول خدا این بود که خلقی عظیم داشت.
افرادی که خلق نامناسب دارند، هموار در رنج و عذاب هستند. کسی که خلق خوبی ندارد مثل همان حوض تیره و کثیف است، این افراد دارای صفاتی چون: خودبینی، یک دنده، متکبر، منیت و خیلی صفات زشت و زننده دیگر میباشند.
خلق نیکو داشتن به این معنی است که، همه انسانها را دوست داشته و برخورد ملایم با آنها داشته باشیم، برای داشتن این رفتار باید میزان فهم، شعور و آگاهی شخص بالا برود.
چرا باید آگاهی و دانایی در ما رشد کند؟
چون برای شناخت و درک انسانها، یا این که بدانیم، خطا و اشتباه جزئی از سرشت انسان است، احتیاج به آگاهی و رسیدن به دانایی داریم؛ باید یاد بگیریم که چگونه با انسانها برخورد کنیم، اگر مرتکب اشتباه شدند از نقطه ضعفشان استفاده نکنیم. صفات زشت و ضد ارزشها مانند، دروغگویی حوض وجودی ما را لجن می کند. « وای بر دروغگویان» ریشه خیلی از ضد ارشها چون، جنایت، خلاف، بدی و دزدی در دروغ است.
اشراق از شرق می آید، یعنی، نور و روشنایی. البته اشراق مانند جهان فیزیک نیست بلکه جهان نور است. ما در جهان ظلمانی هستیم اگر تبدیل به نور شویم وارد جهان اشراق میشویم. باید طبق فرامین به ادامه راه خود بپردازیم تا در مسیر آنچه میکاریم مطلوب ترین آن به دست مان برسد و فرامین چیزی نیست که عقل سلیم با آن مخالفت کند. مثلاً بذر میکاریم و منتظر میمانیم تا زمان میوه دادن برسد ولی سرما میزند و همه را از بین میبرد و گاهی هم بهترین محصولات را برداشت میکنیم.
باید در صراط مستقیم باشیم و حرکت مان درست باشد و برای دیگران هم خوب بخواهیم؛ خداوند با فرامینی که داده خود راه را به ما نشان میدهد؛ مثلا سعی و کوشش اعضا کنگره ۶۰ همواره این است که به دیگران خدمت کند تا آنها را به سلامتی و رهایی برساند و دست دردمندان را بگیرد. کسانی هستند که از مال و جان خود میگذرند تا به دیگران خدمت کنند «تا از خود نگذری به خود نرسی »
غم و اندوهها همیشه سرچشمه بدیها نیستند؛ هر چیز برمبنای «ضدش» شناخته میشود. راستی در مقابل دروغ و سیاهی در مقابل نور است، همه چیز در هستی به صورت مثبت و منفی است، اگر بخواهیم منفی را از بین ببریم امکان ندارد. غم و شادی، امید و ناامیدی، تاریکی و نور، زشت و زیبا، خیانت و جنایت، صداقت و راستی همه با هم ترکیب هستند تا انسان آزموده شود و خود درستی و پاکی را انتخاب کند.
غم و اندوه میتواند انسان را به دو درجه بالاتر و یا دو درجه پایین تر سوق دهد؛ برخی افراد در زندگی شکست میخورند اما دست بر زانو گذاشته و به راه خود ادامه داده و پیروز میشوند، اما برخی دیگر زانوی غم بغل گرفته و از همه گریزانند. اگر غم و مشکلی بزرگی داری، صبرکن و از تفکرات منفی فاصله بگیر که زمان دوام ندارند و خیلی سریع می گذرد؛ در زندگی باید قدر داشتههای خود را بدانیم و همیشه برای دادهها و نداههای خدا شکرگزار باشیم.
برای دوری کردن از نیروهای منفی باید به طرف ارزشها حرکت و از ضد ارزشها دوری کنیم؛ با حرکت و تلاش میتوانیم مشکلات را حل نمایم و به خواستهها خود دست پیدا کنیم؛ باید در این مسیر نیروی خفته درون خود را بیدار و از قدرت آنها استفاده کنیم، اما باید توجه داشت که نیروهای خفته درون ما فقط فرشتگان سفید یا نیروهای مثبت نیستند بلکه درد نیروی شیطانی هم در درون ما هست که با بیداری آنها دچار مشکلات میشویم؛ پس باید از آنها دوری کرد و این تنها با تزکیه و پالایش امکان دارد.
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون پنجم)
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون پنجم)
ویراستار: همسفر زهرا خدمتگزار سایت
ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر رضوانه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
123