راهنما، مانند فرشتگان مهربان

نمی‌دانم چه بنویسم و یا از کجا شروع کنم، از احساسم می‌نویسم، همیشه فکر می‌کردم فرشتگان مهربان در قصه‌ها هستند، وجود خارجی ندارند؛ ولی با دیدن خدمت‌گذاران کنگره ۶۰ با چشمانم دیدم در این جهان فرشتگانی نیز وجود دارند که فقط بال ندارند، یکی از این فرشتگان جناب آقای مهندس دژاکام و خانم آنی بزرگ هستند، فرشتگانی هم در شعب‌های کنگره ۶۰ هستند، در شعبه رودهن خانم ایجنت و مرزبانان و راهنماهای شال سبز و راهنماهای شال نارنجی وجود دارند.
من هم یکی از این فرشتگان را دارم، راهنمای   خودم خانم ناهید است که با تمام گرمای وجودشان به من امید زندگی می‌دهند؛ اگر بخواهم از مهربانی و عشق ایشان بگویم دنیایی از حرف‌ها را باید بنویسم که شاید بتوانم اندکی از مهربانی و از خود گذشتگی‌شان را بیان کنم که با تمام گرمای وجودشان و آغوش پر مهرشان هر روز امید را در دل‌های شکسته و ناامیدمان روشن کرده‌اند.
هر وقت ناامید می‌شوم دیدن چهره‌ زیبا و پر از آرامش و مهربان راهنما، امیدی دوباره در دل من روشن می‌کند و قدم‌هایم را مستحکم‌تر می‌کند، گویی چشمه امید وجودم دوباره شروع به جوشش می‌کند.
کنگره ۶۰ در واقع امید برای زندگي کردن را به مسافرم و من و فرزندانم هدیه داد، هر راهی که برای‌ درمان رفته بودیم بی‌نتیجه بود؛ اما روش ابداعی آقای مهندس در کنگره ۶۰  تنها راه درمانی اعتیاد است.
به چشم خود می‌بینم کسانی که اعلام رهایی می‌کنند، آن‌ها هم روزی مانند مسافر من مصرف کننده بودند و حالا با حال خیلی خوب و خوش می‌ایستند و تشکر می‌کنند از آقای مهندس و این سيستم که بعد از حدود ۱۱ ماه به رهایی از بند مواد و سیگار رسیده‌اند.
مسافرها و همسفرها روزهای جمعه به پارک می‌روند، ورزش می‌کنند و تفریح سالم دارند، ما نیز به همراه مسافر و فرزندانم به پارک می‌رویم و با حال بسیار خوش به خانه برمی‌گردیم و اما چگونه می توانم از زحمات و محبت راهنمای خودم سپاسگزاری کنم؟ إن‌شاءالله که با عمل درست ذره‌ای را جبران کنم.
هفته راهنما بر تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ مبارک باد.
نویسنده:همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
رابط خبری:همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
ارسال :همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون ششم)
وبلاگ همسفران نمایندگی رودهن