ما در کنگره به همه افرادی که در طول مسیر تکاملی خودشان سبب برداشتن گامهای بسیار مؤثر و مثبت شدهاند بسیار افتخار میکنیم و در هر حال به آنها نیازمند میباشیم تفاوت نمیکند که در چه مرحله از زیست باشند.
دستور جلسه زیبای این هفته جشن تقدیر از راهنمایان کنگره ۶۰ است.
در ابتدا این جشن را خدمت راهنما و استاد عزیز آقای مهندس و خانم آنی بزرگ و همچنین استاد جهانبینی آقای امین و خانم آنی کماندار تبریک و تهنیت عرض مینماییم.
در ادامه نظر شما عزیزان را به گفتوگویی که با راهنمای لژیون نهم از نمایندگی رودهن، راهنما همسفر ناهید ترتیب دادهایم جلب مینماییم.
ضمن عرض تبریک هفته راهنما خدمت شما، لطفاً به رسم کنگره خودتان را معرفی نمایید؟
سلام دوستان ناهید هستم همسفر مهرداد با ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدیم، آخرین آنتی ایکس مصرفی مسافرم شیره و شیشه، ۱۰ماه و ۱۰ روز سفر اول به راهنمایی آقای احمد رستمی و راهنمایی خانم فاطمه ملکی داشتیم، رهایی ۵ سال و ۲ ماه، در ضمن به راهنمایی آقای احمد رستمی سفر سیگار هم انجام دادند رهایی ۴ سال و ۸ ماه.
لطفاً بفرمایید تاکنون چه جایگاههای خدمتی را تجربه نمودهاید؟
برای حضورم در کنگره ۶۰ خداراشکر میکنم. خدمت در جایگاه دبیر، نگهبان، سایت و لژیون سردار و در حال حاضر خدمت در جایگاه راهنمای شال نارنجی هستم.
چه مدت از تشکیل لژیون شما میگذرد و از احساستان در جایگاه راهنمایی بفرمایید؟
خداوند را شاکرم که در این جایگاه خدمت میکنم ۲ سال و چند روز از خدمت من در جایگاه راهنمایی سپری شده است، جایگاه راهنمایی سرشار از عشق و محبت و آموزش است، هر رهجویی با حالی مختص خودش یک درسی برای راهنما به همراه دارد، خوشحال هستم که در این بعد از حیات خود این فرصت به من داده شد تا بیاموزم هر آنچه که باید بیاموزم.
بهترین و زیباترین تعریفی که شما از واژه راهنما دارید چه میباشد؟
راهنما کسی است که راه را نشان میدهد، آدرس رهجو را به خودش میدهد؛ یعنی برای او میشکافد که کجا قرار دارد و برای رسیدن به هدفش از چه مسیری باید حرکت کند، راهنما از نظر من بسان یک باغبان دلسوز است، لژیون مثل یک باغ و رهجوها گلهای آن باغ هستند که هر کدام عطر و بوی خاص خود را دارند.
باغبان به همه گلها یکسان رسیدگی میکند، وقت میگذارد، هرس میکند، در زمستان روی آنها را میپوشاند که در سرما از بین نروند، بقیه آن بستگی به قوی بودن ریشه گل دارد که بتواند در شرایط سخت خودش را استوار نگه دارد.
چه چیزی به حرکتتان در کنگره قدرت میدهد؟
عشق و ایمان، عشقی که از خالق به آقای مهندس وصل شده است و آن عشق از آقای مهندس نصیب اعضای کنگره شده است، محبتی که در کنگره بین اعضاء وجود دارد، محبت بی منت، عشق بلاعوض، دوست داشتن واقعی از جنس نور، همبستگی میان اعضا که همه دردشان یکی بوده است و الان در تلاش هستند تا دیگر دردمندان را به حال خوب برسانند.
در کنگره هر کس در هر جایگاهی که خدمت میکند با جان و دل از عصاره وجودش میدهد تا یک نفر حالش خوب شود، این قابل ستودن است.
رابطه خدمت کردن و رسیدن به حال خوش چیست؟
در کنگره ۶۰ همه چیز آموزش و آموختن است؛ اما برای تغییر در درون باید شخص در کنگره خدمت کردن را تجربه کند تا جابجایی انرژی در درونش ایجاد شود، خدمت باعث بزرگتر شدن ظرف وجودی میشود.
ظرفیت طیف دارد، به یکباره در درون شخص ایجاد نمیشود، فقط با قرار گرفتن در جایگاههای خدمتی میتوان ظرفیت و دانایی را افزایش داد، کسی که دانا باشد کسی که ظرفیت بالایی داشته باشد با مسائل با آرامش بیشتری برخورد میکند.
انتظار شما در جایگاه راهنما از رهجوها چیست؟
جناب مهندس میفرمایند؛ زمین مهد آموزش است و هر کس برای زیستن در این حیات باید هر روز در حال آموختن باشد، خدا را شکر برای سیستم عظیم کنگره ۶۰ و وجود نازنین جناب مهندس که این بستر را فراهم کردند که ما بتوانیم برای درست زندگی کردن بیاموزیم.
کسی که وارد کنگره میشود زمان را سپری میکند انرژی را صرف می کند چقدر خوب است که به خویشتن خویش توجه کند و وجود خود را از تاریکی بیرون بکشد؛ شاید این آخرین فرصت ما باشد پس باید بیشترین تلاش را برای بهتر کردن حال خود داشته باشیم.
شما و مسافرتان هر دو در جایگاه راهنما خدمت میکنید، از موهبت و تأثیر این خدمت در زندگی شخصیتان بفرمایید؟
هزاران بار شکر خداوند را به جای میآورم برای این هدیه بزرگی که به ما داده شد.
روز اولی که وارد کنگره شدم گیج و مبهوت بودم و نمیدانستم به کجا آمدهام و هدفم چیست و چه میخواهم، فقط میخواستم مواد مخدر از زندگی ما بیرون برود؛ اما با گذر زمان خودم را پیدا کردم، برای خودم نیز ارزش قائل شدم و به دنبال هدف پیش رفتم تا به جایگاه راهنمایی برسم و بتوانم آموزش بگیرم، هر جایگاه یک سفر درونی محسوب میشود که شامل حال من و مسافرم شد و خدا را برای حال خوب امروزمان شکر میکنم.
رابطه راهنما و رهجو از چه نوع رابطهای پیروی میکند؟
رابطه راهنما و رهجو رابطه استاد و شاگرد است که فقط آن دو میدانند بینشان چه میگذرد. پیوندی محکم بین آنها از جنس محبت واقعی برقراراست، هر رهجویی راهنمای خود را بر مبنای حس خودش انتخاب میکند، در صور پنهان اتفاقی که میافتد این است که گرههایی در درون راهنما بوده که آنها را حل کرده است و اینک همان گرهها در درون این رهجو است که باید به کمک راهنما باز کند.
راهنما راه را به رهجو نشان میدهد؛ اما به جای او حرکت نمیکند بلکه میایستد و هرجا رهجو نیاز به کمک داشت دست او را با تمام وجود میگیرد تا از آن برهه به سلامت عبور کند.
از سختیها و شیرینیهای این جایگاه بفرمایید؟
به نظر من در کنگره هیچ جایگاهی سختی ندارد اگر هم داشته باشد احساس نمیشود؛ زیرا هر کس با عشقی که از آقای مهندس دریافت میکند و عشقی که به اعضا انتقال میدهد در حال خدمت کردن است، جایگاه راهنمایی سراسر شیرینی و لذت است، زمانی که رهجو در یک مسئلهای به بنبست رسیده است راهنما جستوجو میکند و بهترین راهکار را پیش روی او قرار میدهد، بعد از اینکه رهجو توانست از آن مرحله عبور کند واقعاً راهنما لذت میبرد.
زمانی که رهجو در راه باشد و به دنبال آموختن و خدمت کردن باشد راهنما خدا را شکر میکند که توانسته به درستی او را به مسیر هدایت کند، حال خوب رهجو شیرینترین قسمت است.
چه توصیهای برای همسفرانی دارید که قصد دارند در آزمون راهنمایی 1403 شرکت کنند؟
همه چیز به خواسته فرد بستگی دارد، آرزوی موفقیت دارم برای عزیزانی که در تلاش هستند تا بتوانند با قبولی در آزمون حال یک نفر را خوب کنند، جناب مهندس فرمودند که برای آزمون نیازی به کمک گرفتن از سوالات موجود در سایت نیست، در واقع خواندن مطالب موجود در کتابها و جزوهها و گوش دادن سیدیهای مشخص شده برای آزمون کافی است. اگر مطالب کتاب به صورت مفهومی خوانده شود و درک شود سوال به هر شکلی هم که طرح شود قابل پاسخ است.
چه زمان میتوان گفت که رهجو از تاریکیهای درونش بیرون آمده است و در صراط مستقیم حرکت میکند؟
به اعتقاد من چون انسان از مجموعه اضداد تشکیل شده است همواره نیمهای تاریکی در درونش وجود دارد، زمانی که تصمیم به خروج از تاریکی گرفت و حرکت در صراط مستقیم را آغاز کرد راهی دراز در پیش دارد.
باید تمام مسیری که با تاریکی پیوند خورده است را یکی یکی پشت سر بگذارد، درد بکشد تا به درک برسد تا پیوندهای نامیمون را بگشاید.
به قول استاد امین درد شکافنده فهم است به شرطی که آموزش گرفته باشیم وگرنه همان درد باعث عمق بیشتر تاریکی در درون می شود.
آیا صراط مستقیم مسیری آسان است؟
صراط مستقیم مسیری است هم سهل و هم سخت، هم طویل و هم عریض است، به اندازه تمام نفوس گنجایش دارد، اگر بخواهیم در مسیر حرکت کنیم و مراقبه داشته باشیم قطعاً موفق خواهیم شد.
صراط مستقیم چیزی نیست جز فرامین الهی؛ یعنی انجام دادن ارزشها و دوری از ضدارزشها است؛ چون ساختمان خلقت بر این اساس پایه گذاری شده است و با خارج شدن از مسیر، سریع پاسخ آن را دریافت میکنیم و همچنین با ورود به آن لذت آن را احساس میکنیم، به شرطی که شهر وجودیمان پر سروصدا نباشد.
و اما سخن پایانی؟
تشکر میکنم از جناب مهندس معلم عشق کنگره، از بارگاه خدای عالمیان سلامتی و موفقیت روز افزون برای ایشان و خانواده محترمشان را خواستارم.
از خانم فاطمه ملکی عزیزم خیلی تشکر میکنم و خدا را شکر برای اینکه وجود نازنین ایشان را در مسیر زندگی من قرار دادند تا درس عشق و محبت و استقامت را بیاموزم، خانم فاطمه بزرگترین درسی که به من دادند این بود که قدردان هستی و تمام کسانی باشم که برای من قدمی برداشتند، امیدوارم بهترینها نصیب قلب مهربانشان باشد و إنشاءالله در پناه حق باشند،
از خانم لیلا برای این فرصت خدمت که توانستم یک بار دیگر خود را محک بزنم تشکر میکنم.
"از راهنمای محترم همسفر ناهید که با عشق و محبت به ما اجازه فرصت گفتوگو دادند بسیار سپاسگزاریم."
تهیه مصاحبه:همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون نهم)
عکاس خبری :همسفر نرگس مرزبان خبری
ارسال:همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون ششم)
وبلاگ همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
121