امروزه در جهان اغلب افراد معتقد هستند اعتیاد بیماری پیشرونده است و قابلدرمان نیست و به دنبال ساختن واکسن اعتیاد هستند، زیرا جزئیات را بررسی نمیکنند. عدهای بر این عقیده هستند که اعتیاد یک بیماری و اختلالات ذهنی است که این هم مفهومی ندارد، زیرا ذهن خود، جزئی از جسم است. عدهای میگویند اعتیاد بیماری روانی است. اصلاً خود روان چه است؟ در تعاریف روان، تعریف واحدی وجود ندارد. این خود، نشانه مسئله و مشکلات است، در کنگره آن چیزی که ما از روان میفهمیم، روان: رفتار، کردار و خلقوخوی انسان است که ریشه در جسم هم دارد.
جناب آقای مهندس تعریف سازمان بهداشت جهانی از بیماری اعتیاد که آن را مسمومیت مزمن تعریف کرده بود کاملاً رد مینمایند. دلیل ایشان بر رد این تعریف این است که مواد مخدر سم نیست. جناب مهندس بر این باور هستند که برای درک بهتر از بیماری اعتیاد ما نیاز به یک بازتعریف از این بیماری داریم، زیرا بسیاری از محققان براثر این تعاریف غلط از اعتیاد به بیراهه رفتهاند. مانند دانشگاههای برتر جهان مثل هاروارد و استنفورد بریج که به دنبال واکسن اعتیاد هستند. برخی دیگر هم معتقد بر این هستند که اعتیاد یک بیماری ذهنی است، درحالیکه ذهن و جسم اصلاً قابلتفکیک از هم نمیباشند، زیرا ذهن هم جزئی از جسم است یا برخی دیگر معتقدند که اعتیاد بیماری روانی است درحالیکه هنوز یک تعریف واحد از روان در بین جوامع و مکاتب مختلف وجود ندارد. جناب مهندس در ادامه میفرمایند که آنچه افکار و اندیشه ما است رابطه مستقیمی با فیزیولوژی ما دارد. مانند شادی و اندوه یا رفتار و کردار و یا کنشها و واکنشها همگی از جسم ما نشئت میگیرند. نتیجه اینکه برای درمان بسیاری از بیماریها ما نیازمند یک جسم سالم هستیم. ایشان در ادامه میافزایند که شاخص ما در درمان بیماری اعتیاد استفاده از تریاک است؛ زیرا ترکیبات و آلکالوئیدهای موجود در تریاک بسیار در بازسازی جسم تخریبشده ما لازم و ضروری هستند؛ زیرا یک فرد مصرفکننده بهواسطه مصرف مواد مخدر بیان ژنهای جسم خود را دستخوش تغییر و تخریب کرده است، برای مثال DNA به RNA فرمان میدهد که انکفالین یا دینور فین یا دوپامین تولید نماید. ولی بهواسطه تخریبی که مواد مخدر در جسم ایجاد کرده دیگر بدن قادر به تولید آنها نیست و در اینجاست که فرد به مشکل برمیخورد.
حال نیاز است کمی ترکیبات تریاک را بیشتر بشناسیم تا به اهمیت این ماده برای بازسازی قسمتهای تخریبشده بدن بیشتر پی ببریم. ترکیبات تریاک شامل موسیلاژ، پکتین، مواد آلبومینوئیدی، موم، رزین و کائوچو و همچنین کلسیم، منیزیم و پتاسیم در حالتهای سولفات، فسفات و استات است. همچنین دارای مواد قندی مانند اسید کلونیک و اسیدلاکتیک و مواد خنثی مانند مکونین و پرفروزین است. تریاک دارای آلکالوئیدهای متعددی است که تاکنون بیش از ۲۵ گونه آن شناساییشده است که مهمترین آنها مرفین، کدئین، نارسئین، نارکوتین، تبائین و پاپاورین است، پرواضح است که تمامی این مواد آلی و معدنی برای بازسازی جسم مؤثر و قابلاستفاده است. در اینجا دانستن این نکته ضروری است که بسیاری از کسانی که در حال کمک به افراد مصرفکننده هستند بر این باورند که با ازبینرفتن صور آشکار بیماری اعتیاد مانند اسهال و یا حالت تهوع یا بیخوابی و دیگر موارد ازایندست شخص دیگر بهبودیافته است. درحالیکه صور آشکار فقط پنج درصد بار درمان را به دوش میکشد و نود و پنج درصد ماجرا منوط به درمان صور پنهان جسم است؛
اعتیاد ریشه در ساختار جسم دارد، به علت داشتن آلکالوئیدهای متعدد در تریاک، ما تریاک را بهعنوان شاخص در نظر میگیریم. مواد مخدر بر روی ژنها اثر میگذارد. ژنها، همان DNA هستند که مانند کتاب آسمانی فرمان میدهند و فرمان را RNA اجرا میکند؛ مثلاً میگویند پروتئین تولید کن یا فلان ماده را تولید کن اگر فرمان اجرا نشود و مواد لازم در بدن تولید نشود شخص بیمار میشود؛ بنابراین همه مسئله به فیزیولوژی و جسم مربوط میشود. باید کاری کرد که چشمه خود بجوشد با تانکر نمیتوان چشمه را پر کرد، به شخص افسرده هم نمیتوان قرص داد باید کاری کرد که جسم او مواد لازم و شبه افیونی را تولید کند، بیماریهای ذهنی و روانی از جسم جدا نیستند و باید ریشه آنها را در جسم پیدا کرد.
کسی که میل به خودکشی دارد سیستم شبه افیونی بدن او بالانس نیست، اگر گلوگیاه بخواهند به حیات خود ادامه دهند باید ریشه آنها در خاک باشد، انسانها نیز اینگونه هستند. برای ادامه حیات و درمان بیماریها ریشه آن را باید در جسم پیدا کنیم، شاید بتوان بیماری سرطان را در جسم پیدا کرد و با جراحی درمان کرد؛ ولی ریشه بیماری اعتیاد، بیماری روانی و ذهنی مربوط به ژنها و بیان ژنها میشود که علت اصلی بیماری مربوط به این است که بدن از تنظیم خارجشده و مربوط به ژنها و بیان ژنها است، بنابراین امروز به این نتیجه رسیدهایم کاوش کنیم که اعتیاد چه هست، و چگونه است؟ و کلام آخر اینکه ریشه همه بیماریهای جسم، روان و ذهن به هم مربوط میشوند و هیچکدام از هم جدا نیستند همه مربوط به از تنظیم خارجشدن ژنها و بیان ژنها میشود. به امید درمان همه بیماریها.
تمام کنشها و واکنشهای ما ناشی از جسم است؛ مانند غم که موجب گریه و شادی و موجب خنده میشود، ما نمیتوانیم جسم را از ذهن جدا کنیم این دو با هم مرتبط هستند و بر رویهم تأثیر متقابل دارند، زیرا اگر افسردگی بیماری روانی است جسم باید دارو مصرف کند؟ امروزه بیماریها زیاد شده علتش هم این است که ما یکسری باکتریهای مفیدی را که در بدن وجود دارد با مصرف بیش از حد آنتیبیوتیک و مصرف مواد غذایی که به آنها نگهدارنده و مواد افزودنی اضافه میکنند از بین میبریم، ما توسط این باکتریها زنده هستیم و تمام مسائل حیاتی ما به این باکتریها بستگی دارد؛ بنابراین نتیجه میگیریم اکثر بیماریها مربوط به مشکلات جسم میشوند که اعتیاد یکی از این بیماریها است، ممکن است که شخص از راههای مختلف بتواند اعتیاد را ترک کند؛ ولی هیچوقت به درمان نخواهد رسید.
انسان مثل باغ و مزرعهای است که هر گل و گیاهی برای اینکه به حیات خودش ادامه دهد باید ریشه در خاک داشته باشد. انسان هم برای اینکه بتواند بیماریهای جسمی و روانی را درمان کند بایستی به جسم توجه کند و ریشه آن را در جسم جستجو کند تا به حیات خود ادامه دهد. کل این حالات روحی، روانی و جسمی در بیان ایپوژنیتک یعنی تنظیم بیان ژنها تأثیرگذار است و میتواند آنها را از تنظیم خارج کند.
خلاصه سیدی نامه3
نویسنده و ویراستاری: همسفر شهرزاد رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی ابوریحان
- تعداد بازدید از این مطلب :
129