English Version
English

آنهایی که چیزی نکاشته‌اند مثل شورزاری می‌مانند

آنهایی که چیزی نکاشته‌اند مثل شورزاری می‌مانند

دومین جلسه از دوره پنجاه و نهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ به نمایندگی پرستار؛ با استادی مسافر راهنما مهدی، نگهبانی مسافرامیرحسین و دبیری مسافر صالح با دستور جلسه "جشن هفته راهنما" در روز چهارشنبه مورخ دوازدهم اردیبهشت ماه ۱۴۰3 راس ساعت ۱7 آغاز به کار نمود.

 

به نام قدرت مطلق الله

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر خداوند را خیلی شاکر هستم که امروز در خدمت شما هستم با دستور جلسه هفته راهنما،هفته راهنما را به راهنمایان حاضر در شعبه تبریک مجدد عرض می‌کنم. در مورد جایگاه راهنما در این دو جلسه خیلی صحبت شد و همه ما می‌دانیم که جایگاه بزرگ و قابل احترام و ارزشمندی است. عقیده شخصی خودم این است که همه کسانی که امروز بر روی این صندلی نشسته‌اند قابلیت به دست آوردن جایگاه راهنمایی را دارند،چون شرط اول راهنما شدن مصرف کننده بودن است،همه ما روزی مصرف کننده بودیم یک سری‌ها الان تازه وارد هستند، یک سری سفر اول هستند و یک سری‌ها هم در سفر دوم هستند و به زودی امتحان کمک راهنمایی را در پیش داریم،امیدوار هستم عزیزانی که شرایطش را دارند به این جایگاه دست پیدا کنند و از آن لذت ببرند.


این نظر شخصی خودم است که اگر شخص در جهت راهنما شدن تلاش نکند در واقع خودش را از یک سری لذت‌های غیر قابل وصف محروم می‌کند.
من امروز می‌خواهم که از جایگاه رهجو صحبت کنم و اینکه وظیفه رهجو نسبت به راهنما و یا سیستم کنگره ۶۰ چیست؟
قبل از جلسه داشتم حساب و کتاب می‌کردم،پرس و جو کردم و متوجه شدم که در حال حاضر تریاک گرمی ۱۵۰ هزار تومان ، شیره ۲۰۰ هزار تومان،سورچه حدوداً گرمی ۷۰۰ هزار تومان ، شیشه هم گرمی ۲۵۰ هزار تومان می‌باشد.
طبق حساب کتاب من اگر فردی در روز ۲ گرم مصرف داشته باشد،تریاک می‌شود ۳۰۰ هزار تومان و در کل سال می‌شود ۱۰۹ میلیون تومان،شیره در سال می‌شود ۱۴۶ میلیون تومان،می‌شود سالی ۵۱۱ میلیون تومان. این‌ها بدون احتساب مصرف سیگار و زمانی است که صرف مصرف می‌کنم،تخریب‌های جسمی و روحی در من ایجاد می‌کند،اجتماعی من را تنزل می‌دهد در خانواده جایگاهم خیلی سقوط می‌کند که بسیار مسائل مهمی است.
ما در کنگره ۴ جشن اصلی داریم. جشن همسفر است که به همسفر خودم پاکت می‌دهم که از این جیب به آن جیب است،۳جشن دیگر، جشن راهنما ،جشن ایجنت و مرزبان و جشن دیده‌بان است،یک جلسه هم داریم به نام جلسه گلریزان.
اعداد به دست آمده مقدار دست پایین بودند اما با این حال برای من وظایفی را ایجاد می‌کند،من کمترین عدد که ۱۰۹ میلیون تومان است را در نظر می‌گیرم الان که رها شده‌ام و یک سال راهنمایم به من آموزش داده است، چقدر باید به او پاکت بدهم؟در هفته ایجنت و مرزبان من چقدر باید پاکت بدهم ؟مرزبانی که از ساعت یک و نیم تا ۹ شب در خدمت من است،راهنمایی که در منزل برای شربت من حساب کتاب می‌کند و نامه من را به اوتی می‌دهد و بچه‌های اوتی آن را ثبت می‌کنند که همان پروسه خاصی دارد و نامه به دست من می‌رسد و می‌روم شربتم را تحویل می‌گیرم و شروع به استفاده کردن می‌کنم یا دیده بان‌هایی که وقتی ما سر کارمان هستیم آنها مشغول فعالیت هستند.

امروز آقا عبدالرضا مجوز وزارت کشور کنگره ۶۰ را آورده بودند و من در مورد آن با یکی از بچه‌ها داشتم صحبت می‌کردم که برای مجوز وزارت کشور با امضای وزیر کشور عده‌ای در حال فعالیت هستند و نتیجه آن را من استفاده می‌کنم و من به پاس زحمات این عزیزان که همه آنها در حال تلاش و فعالیت هستند و همه آنها یک مجموعه تشکیل داده‌اند به نام کنگره ۶۰ ،من چه کاری انجام می‌دهم و چه کار می‌کنم .می‌ نشینم حساب کتاب می‌کنم که ۵ میلیون تومان هفته راهنما داده ام ،۶ میلیون تومان برای گلریزان داده ام و n تومان برای آنجا پرداخت کردم و فکر می‌کنم کار خیلی خاصی انجام دادم در صورتی که اگر بخواهم به صورت حسابگرانه حساب بکنم اعداد ارقامی که اعلام کردم در ابتدای صحبت‌ها ،برای مثال من که مصرف کننده تریاک بوده‌ام و ۵ سال از رهایی من می‌گذرد ۵ تا ۱۰۵، ۱۰۹ میلیون تومان ‌میشود ۵۰۰ و خورده‌ای میلیون تومان حالا من چقدر پرداخت داشتم به کنگره ؟!

در قسمت دیگر لازم دانستم  این را بیان کنم ، در قسمت تعهدات آن‌هایی که برای دنوری تعهد داده‌اند تا الان به تعهد خود عمل نکرده‌اند و بیشتر این مبلغ بدهی مربوط به بچه‌های دنوری است .در روز جشن گلریزان بچه‌ها چقدر صحبت می‌کردند از اینکه کنگره ۶۰ چه کارهایی برای من انجام داده است و واقعاً هم انجام داده است که من الان در این جایگاه نشسته‌ام پس وقتی انجام داده است و من اینجا بیان می‌کنم یک سری مسئولیت‌ها برای من ایجاد می‌شود و باید این مسئولیت‌ها را انجام بدهم و اگر انجام ندهم به خواب می‌روم و اگر به خواب بروم سقوط می‌کنم و وقتی سقوط کنم به نقطه اول برنمی‌گردم .از نظر من هر کس در کنگره ۶۰ درمان می‌شود جایگاه آن خیلی بالا می‌رود و پله پله جایگاه‌های بالاتر را طی می‌کند اگر بخواهد سقوط کند آسیب بیشتری می‌بیند و من سعی دارم با این دستور جلسه دینی که به گردن من است را به نحو بهتر و مطلوب‌تری انجام بدهم .

این متن وادی است که می‌گوید آنهایی که نسبت به آن چیزی که به دست آورده‌اند اگر بازپرداختی دارند، اگر دچار طوفان هم بشوند ، گیاهی کاشته‌اند که از آن برداشت بکنند اما آنهایی که چیزی نکاشته‌اند مثل شورزاری می‌مانند که هر لحظه باید منتظر یک طوفان باشند و هیچکس هم نیست که به آنها کمک کند. انشالله که من بیایم و در دسته کسانی قرار بگیرم که ناسپاس نیستند و در دسته سپاسگزاران و صالحین قرار بگیرم و گذشته خود را فراموش نکنم و اینکه بتوانم به مراحل بالاتری برسم از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از شما ممنونم.

عکاس : مسافر حسن از لژیون دوم

تایپ و ویراست :مسافر حسن از لژیون دوم و مسافر محمد از لژیون سوم

بارگزاری : مسافر دانیال

وبلاگ نمایندگی پرستار
 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .