English Version
English

راهنمایان عشق، محبت، صبوری و امید را آموزش می‌دهند

راهنمایان عشق، محبت، صبوری و امید را آموزش می‌دهند

سلام دوستان پرنیا هستم همسفر
خدای خودم را خیلی شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر به من فرصت داد تا بتوانم در کنگره خدمت کنم.
این هفته زیبا را در رأس به جناب مهندس عزیز راهنما و پیشوای همه ما و خانواده محترم‌شان تبریک می‌گویم، به همه راهنمایان کنگره ۶۰ و مخصوصاً راهنمایان عزیزِ شعبه شادآباد هم تبریک عرض می‌کنم،
یک تبریک ویژه خدمت راهنمای مهربان و خوبِ خودم خانم فتانه عزیز دارم که همواره بابت درس و آموزش‌های خوب‌شان سپاسگزارم.
قدردانی‌کردن از راهنما فقط این نیست که به آن‌ها پاکت و دلنوشته بدهیم، علاوه بر پاکت، قدردانی باید عملی هم صورت بگیرد، یعنی ما با فرمان‌برداری و اجرایی کردن آموزش‌ها از راهنمایان قدردانی کنیم.
راهنمایان فرشتگانی هستند که حال ما را خوب می کنند، به ما راه درست را نشان می‌دهند و رسم درست زندگی‌کردن را به ما آموزش می‌دهند.
من از خانم فتانه عزیزم صبور بودن را آموختم و آموزش دادند اگر می‌خواهم انسان صالح و سالم باشم باید سکوت کنم.
این مسیری که الآن ما طی می‌کنیم راهنمایان قبلاً رفته‌اند و می‌توانند به خوبی ما را راهنمایی کنند، زیرا ما را درک می‌کنند، پس ما می‌توانیم با فرمان‌برداری از آنان به هدف‌مان برسیم.
با خدمت‌کردن و تغییر جایگاه می‌توانیم مقام راهنمای خودمان را بالا ببریم .
شاید قبل از کنگره حال افرادی را بد کرده باشیم، با حرف و یا نگاهی، اما با راهنما شدن می‌توانیم حال افراد دیگری را خوب کنیم و جبران خسارت می‌کنیم.
من برای اولین بار خانم فتانه را در پارک طالقانی دیدم و مشغول بازی والیبال بودند، برایم خیلی لذت‌بخش بود، از آن‌جایی که من والیبال دوست داشتم نزد ایشان رفتم و با خانم فتانه عزیز، هم بازی شدم، قوانین و اصولی بازی والیبال را از ایشان آموزش گرفتم.
ان‌قدر از ایشان انرژی خوب و مثبتی دریافت کردم که موجب شد تصمیم بگیرم به شعبه بیایم.
من در زمانِ انتخاب لژیون فقط چشمان ایشان را می‌دید و از اینکه در لژیون چهاردهم با راهنمایی خانم فتانه هستم خیلی خوشحالم و درس‌های زیادی هم‌چون محبت بلاعوض، عشق بی‌پایان، لبخند همیشه زیبا، بخشش و … را از این بانو یاد گرفته‌ام.
امیدوارم با کاربردی کردن آموزش‌های‌شان در زندگی‌ام قطره‌ای از زحمات و محبت‌های‌شان را جبران کنم، از اینکه مثل مادر برای من دل می‌سوزانند تشکر می‌کنم.

سلام دوستان سهیلا هستم همسفر مهدی
در وهله‌ اول هفته راهنما را به اولین راهنما و بنیان‌گذار کنگره ۶۰ جناب مهندس دژاکام، سرکار خانم آنی بزرگ اولین راهنمای گروه خانواده، راهنمایان مسافران و همسفران کنگره ۶۰ و مخصوصاً راهنمایان شعبه شاداباد تبریک عرض می‌کنم.
یک تبریک زیبا و ویژه خدمت راهنمای گران‌قدرم خانم فتانه عزیزم که همیشه در کنارمان قدم‌به‌قدم در تمامی لحظات زندگی‌مان بوده‌اند و هستند.
راهنمایان هم‌چون معلمی هستند که عشق، محبت، صبوری و امید را  به رهجویان خود آموزش می‌دهند.
کنگره دری بود که خداوند به روی من گشود ‌برای رسیدن به آرامش بعد از آن همه تلاطم، وجود یک نفر لازم بود و آن راهنما بود، راهنمایی از جنس عشق و محبت، راهنمایی که مسیر زندگی مرا تغییر داد و به من آموخت به خودم عشق بورزم، خودم را دوست داشته باشم، مرا از پیله سیاه تنهایی آزاد کرد و عشق را به من آموزش داد.
زمانی که وارد کنگره شدم دل به دلِ کسی دادم که احساس کردم پیوند محبت عمیقی با او دارم، مانند این است که ایشان را سال‌ها است می‌شناسم.
از دی‌ماه سال ۱۴۰۱ وجود ایشان به عنوان معلمی در زندگی‌ام  هرروز پررنگ‌تر می‌شد.
ایشان به من عشق، محبت، صبوری، بخشنده بودن را آموزش دادند و من ذره‌ذره همه این آموزش‌ها را به زندگی‌ام تزریق کردم، هر لحظه عشقی که به من دادند را در زندگی کاربردی کردم و آثارش را دیدم.
خانم فتانه عزیزم شما هم‌چون مادری دلسوز برایم هستید، من تک‌تک حرف‌های شما را با جان و دل گوش می‌سپردم و در زندگی‌ام کاربردی می‌کنم‌ و من این زندگی شیرین امروزم را مدیون آموزش‌های راهنمای عزیزم هستم.
خدا را بابت وجود کنگره و برای انتخاب راهنمایی هم‌چون شما شکر، شکر، شکر
شما عاشق بودید، عاشقِ خدمت به هم‌نوع و با تمام وجود تلاش می‌کنید تا طعم شیرین رهایی و خارج شدن از تاریکی را به منِ همسفر بچشانید و این برای شما بسیار لذت‌بخش است.
خانم فتانه عزیزم برای تمام آرامشی که به من هدیه کردید، آموزش‌های ناب‌تان و مسیرهای روشنی که به من نشان دادید از شما ممنونم، این هفته گوارای وجود سبزتان باشد.

رابط خبری: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فتانه لژیون چهاردهم
ویراستاری و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر صبا لژیون یکم
همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .