English Version
English

در کنگره کلیدسازی و باز کردن قفل را یاد می‌گیریم

در کنگره کلیدسازی و باز کردن قفل را یاد می‌گیریم

ششمین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی صائب تبریزی به نگهبانی همسفر تهمینه، دبیری همسفر لیلا و استادی راهنما همسفر محدثه با دستور جلسه «قول و قرار، وفای به عهد» در روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سپاسگزارم از نگهبان، دبیر و خزانه‌دار لژیون سردار و از تک تک عزیزانی که شرکت کردند تشکر می‌کنم. من هم به نوبه خودم هفته راهنما را خدمت آقای مهندس و استاد امین و تک تک راهنمایان کنگره ۶۰، به خصوص راهنمایان شعبه صائب تبریزی و راهنمای خودم تبریک عرض می‌کنم. دستور جلسه این ماه لژیون سردار در مورد وفای به عهد و قول و قرار هست. 

آقای مهندس در سی‌دی دبه می‌فرمایند؛ هر حرفی که انسان می‌زند یک پیمان هست، یعنی زمانی که من به یک نفر می‌گویم که من به تو صد تومان می‌دهم این یک پیمان هست و باید به آن عمل کنم. تا زمانی که این حرف را نزدم موردی نیست ولی وقتی که به زبان بیاورم یعنی پیمان بستم و باید آن پیمان را اجرا کنم. 

انسان‌ها در جامعه بر مبنای این قراردادها زندگی می‌کنند. بعضی از پیمان‌ها مکتوب هست و بعضی دیگر حرف هست، اگر انسان‌ها به پیمان خود عمل نکنند، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود باعث اختشاش شده و اعتماد و اعتبار بین انسان‌ها از بین می‌رود. مثلاً من اگر یک خانه‌ای را به کسی بفروشم و اگر قیمت آن خانه بر اثر تورم بالا برود، من دیگر نمی‌توانم زیر حرف خود بزنم و بگویم که آن خانه را پس می‌گیرم و بلاعکس آن کار را نیز نمی‌توانم انجام‌ دهم، پس وفای به عهد خیلی مهم هست. 

بعضی کارها در جامعه ضد ارزشی حساب می‌شوند و این کارها نباید انتشار و انتقال پیدا کنند. آقای مهندس یک مثال بسیار خوبی زدند و فرمودند؛ یک نفر از کوهستانی رد می‌شد که می‌بیند یک مرد روی زمین افتاده است و این شخص از تشنگی و گرسنگی رو به مرگ است به آن شخص نزدیک می‌شوند و آب و غذا می‌دهند و به او کمک می‌کنند تا یک مسیری را با هم طی کنند، چون آن شخص مریض بود مرد گفت که اول تو سوار اسب شو بعد از مدتی من سوار می‌شوم بعد از مدتی آن مرد با اسب فردی که به او کمک کرده بود، فرار می‌کند آن وقت صاحب اسب صدایش می‌کند و می‌گوید این داستان را جایی تعریف نکن، چون مردم دیگر به همدیگر اعتماد نمی‌کنند، چیزی که ما به همدیگر انتقال و انتشار می‌دهیم خیلی مهم است.

به نظر من کنگره یک مکان کوچک‌تری از جامعه هست که ما آموزش می‌بینم و باید آموزه‌های خود را در جامعه انتقال دهیم. آقای مهندس همیشه می‌فرمایند که قفل‌سازان بسیار و کلیدسازان اندک هستند. 

ما در کنگره کلیدسازی و باز کردن قفل را یاد می‌گیریم. من یک زمانی فکر می‌کردم که اگر من نباشم یک شخص دیگری می‌آید و خدمت مالی و جانی می‌کند. این درست هست که کنگره در مسیری هست که روزبه روز موفق‌تر می‌شود، اینکه بگویم که کنگره به من نیازی ندارد سلب مسئولیت از خودم هست به خاطر این حرف تلاشی را نمی‌کنم و این اصلاً درست نیست چون من و شما هستیم که ما می‌شویم و ساختار کنگره را تشکیل می‌دهیم و به آینده کنگره شکل می‌دهیم.

مبلغی که من و شما پرداخت می‌کنیم، شاید برای خودمان خیلی ناچیز باشد ولی این‌ها با هم جمع می‌شوند و راهی برای درمان اعتیاد و بیماری‌های آیندگان می‌شود و شاید روزی در آینده از آیندگان ما به این روش نیازی پیدا کنند و به سهمی که ما از کنگره گرفتیم راهشان به سمت کنگره باز شوند. واقعاً هر قدمی که به سمت کنگره برداریم کنگره هزاران قدم به طرف ما می‌آید، شاید بعضی اتفاق‌ها بیفتد که ما به عینه نبینیم، برای همین خیلی مهم هست که به قرارهایی که می‌گذاریم عمل کنیم و وفای به عهد را هم خودمان آموزش ببینیم وهم به اطرافیانمان یاد دهیم.

مشارکت اعضاء؛

راهنما همسفر لیلا:

من هم به نوبه خودم هفته راهنما را خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌کنم و همچنین خدمت ایجنت شعبه و راهنمایان عزیز تبریک عرض می‌کنم. در مورد دستور جلسه که اگر قول و قرار و ادای دین و وفای عهد نباشد، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و کسی به یکدیگر اعتماد نمی‌کند. وقتی حرفی زده می‌شود دیگر نمی‌توانند روی قول همدیگر حساب باز کنند. من فکر می‌کنم که شرکت در لژیون سردار برای این هست که ما این قضیه را تمرین کنیم شاید وقتی قبلاً یک قولی می‌دادیم زیاد برایمان مهم نبود که یک روز یا یک ماه زودتر یا دیرتر شود، ولی چون سیستم کنگره روی قائده محکمی قرار دارد و همه چیز در جای خودش مرتب هست ما مجبوریم با روش این مجموعه پیش برویم و برای این‌که به آن عهدی که بستیم پایبند باشیم و این خودبه‌خود در جامعه تسلی پیدا می‌کند و من وقتی جایی بروم و حرفی بزنم این کار و حرف را حتماً انجام می‌دهم و یک صلحی برقرار می‌شود. یکی از اضلاع مثلث کنگره ۶۰، عمل سالم هست و آن چیزی هست که در پی صلح باشد و آرامش داشته باشد وقتی که ما وفای به عهد را انجام می‌دهیم، حتماً در پی آن صلح و آرامش را خواهیم داشت.

راهنما همسفر نیره:

من هم به نوبه خودم هفته راهنما را خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین خدمت راهنمای بزرگوار خودم تبریک عرض می‌کنم که همیشه و در همه حال در کنارم بودند و هیچ وقت محبت‌هایی که در حقم کردند را فراموش نخواهم کرد و این حال خوش را مدیون این بزرگوار هستم، انشاالله در ادامه مسیر زندگی خود موفق باشند. خدمت ایجنت محترم و تک‌تک شما راهنمایان محترم تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم این حس و حال خوب را شما عزیزان تجربه کنید. در کلام‌الله شریف هم وفای به عهد اشاره شده است و این نشان می‌دهد که وفای به عهد خیلی مهم هست و باید برای آن ارزش قائل شویم. در سی‌دی جهان غیب آقای مهندس می‌فرمایند که متقیان و پرهیزگاران سه شرط اصلی دارند، آن‌هایی که آن‌چه به آنها دادیم انفاق می‌کنند و به جهان غیب اعتقاد کامل دارند و شرط سوم این است که در صراط مستقیم حرکت می‌کنند و فرامین الهی را اجرا می‌کنند و وفای به عهد هم یکی از این فرآمین الهی هست. ما در کتاب ادموند و هلیا هم خواندیم؛ در روز الست که پیمانی بین خود و خدا بستیم و به زمین قسیل داده شدیم آن‌جا به خداوند قول دادیم که ما می‌رویم تا فرآمین الهی را اجرا کنیم. فردی که وفای به عهد می‌کند و به تعهد خود عمل می‌کند، اعتماد به‌نفسش بالا می‌رود و نشان می‌دهد که ایمان قلبی به خدا را دارد. امیدوارم در مسیر کنگره بهترین حال و تجربه را کسب کنم.

همسفر حکیمه:

من هم هفته راهنما را خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض می‌کنم. خدمت تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ و بخصوص راهنمای خودم تبریک عرض می‌کنم امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید. ابتدا خداوند بزرگ را بابت قرار گرفتن در این مکان مقدس و لژیون سردار شکر می‌کنم. از آنجایی که لژیون سردار آموزش‌هایی به همراه دارد، یک لژیون حسی و دلی است، به نظر من حضور در کارگاه‌های آموزشی بر مبنای این است که آگاهی و دانایی خود را بالا ببریم و لژیون سردار لژیونی هست که عمیقاً ما را با خودمان روبرو می‌کند این که حس ما در چه مرحله‌ای از پالایش هست و چه اندازه توانستیم به قول‌ها و گفته‌های خود عمل کنیم. قبل از این‌که من وارد کنگره شوم، بخشیدن برایم خیلی سخت بود و اینجا یاد گرفتم که ببخشم و به قول‌و قرارها و پیمانی که با دیگران می‌بندم و حرفی که می‌زنم، پایبند بوده و تلاش کنم که به آن‌ها جامه عمل بپوشانم، مثلاً تلاش می‌کنم به قولی که در مورد لژیون سردار دادم حتماً عمل کنم. من از لژیون سردار بیشتر از آن چیزی که بدهم، دریافت کرده‌ام. حس‌وحالم خیلی خوب هست به خودم و خانواده‌ام آرامش خاصی داده است.

عکاس: همسفر شادی (مرزبان خبری)

تایپ: همسفر لاله، راهنما همسفر مینو (لژیون دوم)

ویرایش و ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر پریا (لژیون سوم)

همسفران نمایندگی صائب تبریزی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .