گروه خانواده_ کنگره؛ یعنی غربال کردن انسان‌ها

جلسه دوازدهم از دور چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی بیستون به استادی راهنما همسفر مهتاب و نگهبانی همسفر الهام و دبیری همسفر نگار با دستور جلسه << هفته راهنما >> روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
هفته راهنما را خدمت آقای مهندس خانواده بزرگوار ایشان و تمام راهنماهای کنگره شصت و همچنین خدمت راهنمایان بزرگوار شعبه بیستون تبریک عرض می‌کنم.
راهنما، یعنی بلد راه، کسی‌که تجربه‌ای را پشت سر گذاشته  و به دنبال این است افرادی که مانند خودش در منجلاب اعتیاد گرفتار هستند را راهنمایی کند. هیچ انسانی نمی‌تواند بدون معلم به مقامی برسد یا دانایی کسب کند. هر انسانی یک دیپلماسی دارد. دیپلماسی یک انسان، یعنی رهجو باید روی رفتار و گفتار خودش دقت زیادی داشته باشد، راهنمایی که شال دارد قطعاً صحبت‌هایش تهذیب می‌شود؛ چون انسان‌های زیادی با شرایط مختلف وارد شعبه می‌شوند، راهنما باید زیرک باشد و بتواند رهجو را در مسیر قرار دهد و حال او را خوب کند؛ باید طوری صحبت کند که رهجو از صحبت‌های او احساس خوبی دریافت کند. شخصیت هر انسان زیر زبان او پنهان است، گاهی اوقات افرادی را می‌بینیم که چهره زیبا و مرتبی دارند؛ ولی اگر سخنش زشت باشد او هم زیبایش را از دست می‌دهد، پس هر کس در کنگره مسئولیتی دارد باید بسیار مراقب صحبت کردن خود باشد که مبادا با زبانی نرم دلی بشکنم سخت‌تر از سنگ،  باید مراقب باشیم.
من زمانی‌که سفر اول بودم مسئولیت زیادی نداشتم، اما زمانی که راهنما شدم از فیلترهای زیادی باید عبور می‌کردم، کنگره یعنی غربال‌کردن انسان‌ها. وقتی من راهنما شدم خواسته یا ناخواسته رهجو از من الگوبرداری می‌کند، اگر راهنما حاشیه‌ساز باشد رهجویش نیز در این‌مسیر قرار می‌گیرد؛ ولی اگر یک راهنما عفت کلام داشته و گفتار نیک و کردار نیک را انتخاب کند، قطعاً رهجوهایش نیز مانند خودش هستند، پس خیلی بار ما سنگین‌تر است.

آقای مهندس می‌گویند: هیچ فرقی ندارد یک راهنمای همسفر یا مسافر می‌تواند به راحتی برنامه بدهد، اما ما اجازه آن را نداریم و راهنمایانی که در کنگره ۶۰ خدمت می‌کنند از دید آقای مهندس مقامشان از اساتیدی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنند بالاتر است؛ البته در زمینه اعتیاد نه چیز دیگری، پس من راهنما، راهنمای درمان اعتیادم نه راهنمای مشاور خانواده. راهنما، یعنی آدرس دادن شخصی به خودش من آدرس را می‌دهم؛ ولی شخص باید خودش در درونش کندوکاو کند و خودش را پیدا کند. انسانی که وارد کنگره می‌شود با کوله‌باری از غم و غصه می‌آید، وظیفه من راهنما این است که با او با عطوفت و مهربانی رفتار کنم و همین مهربانی باعث می‌شود که من در یک‌سری موارد گذشت کنم، جاهایی باید جذبه پدر و در جاهایی باید عطوفت مادر را داشته باشم، قطعاً همگی راهنمایان بزرگوار این‌گونه هستند. ما باید یکدیگر را قبول داشته باشیم اگر من شخصی را قبول نداشته باشم، یعنی ناخالصی در درون من وجود دارد و گره‌های درونم هنوز باز نشده است. شخصی که برای بار اول وارد کنگره می‌شود چهره خشمگینی دارد؛ چون ناخالصی‌های زیادی در درونش است، اما کم‌کم با آموزش گرفتن در کنار راهنما و با دریافت انرژی که در لژیون وجود دارد ناخالصی‌هایی درون خودش را پاکسازی می‌کند، هرچه ناخالصی درون انسان بیشتر باشد ناسازگارتر است، انسان دانا آرام‌تر و عاقل‌تر است و هرچه دانایی بالا برود انسان سازگارتر می‌شود. امیدوارم همه ما بتوانیم رهجوهایی درست و هدفمند در پیشبرد اهداف کنگره باشیم.

راهنمایان الگوی هر شعبه هستند، اگر راهنمایان موفقی باشند می‌توانند رهجوهای موفقی تحویل کنگره بدهند، گاهی اوقات که آقای مهندس به چهره آدم نگاه می‌کند، انگار که وجودت یخ می‌زند به قول آقای صدیقی که می‌گفتند: شما خیال می‌کنید در کنار آقای مهندس بودن راحت است، اما چون ایشان از فیلترهای زیادی عبور کرده‌اند ما نیز باید بسیار زیاد مراقب رفتارمان باشیم و در کنار ایشان بودن بسیار سخت است. درختی که میوه می‌دهد، قطعاً سرش پایین‌تر است و افتاده‌تر می‌شود، اگر من شال دریافت کردم زمانی‌که به من تذکر داده شد و من از این تذکر دچار به هم ریختگی و ناراحتی شدم باید بدانم که درونم ناخالصی وجود دارد؛ چون همه باید تابع قوانین باشیم. زمانی‌که یک راهنما روسری سفید بر سر یک رهجو یا پیراهن سفید به تن او می‌پوشاند، اولین قدم را برای تغییر او برداشته است، اگر توانستم رنگ پیراهن او را تغییر دهم قطعاً می‌توانم افکار و اندیشه او را نیز تغییر دهم.
درآخر یک تبریک و خوشامد‌گویی  ویژه دارم خدمت راهنمای بزرگوارم، واقعاً در خدمت ایشان صحبت‌کردن بسیار سخت است.

گزارشی تصویری از برگزاری جشن هفته راهنما:

ارسال مطلب: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)

عکس و تهیه مطلب: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) و / همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)

همسفران نمایندگی بیستون (کرمانشاه)