سلام دوستان هایده هستم یک همسفر
این هفته فرخنده و پربرکت را به مهندس دژاکام و خانم آنی بزرگ اوّلین راهنماهای مسافر و همسفر و به تمام راهنمایان کنگره ۶۰ که مظهر عشق و محبت بیدریغ هستند تبریک عرض میکنم.
امروز که با حسوحال خوب این دلنوشته را به نگارش در میآورم با قدمهای دلم سفری میکنم به گذشتهای نه چندان دور، دورانی که شب و روز برای من تفاوتی نداشت و غرق در تاریکی، یأس و ناامیدی بودم.
در یکی از غمگینترین غروبهای زمستانیِ عمرم با پاهایی که توان رفتن و چشمانی که سوی دیدن نداشتند وارد مکانی شدم که برایم غریب و نامأنوس بود و درکی از آن نداشتم. خدای من مگر نه اینکه اینان همه درگیر اعتیادند؟ پس چرا اینقدر آرامند و با نشاط؟!
چرا کسی گریان و بیتاب نیست؟ و چراهای بیشمار دیگر، آن روز تصمیم گرفتم برای رسیدن به جواب سؤالاتم فقط چشم باشم و گوش، بدون هیچ قضاوتی. چه میدیدم؟ سکویی که روی آن سه فرشته سفید پوش پشت میزی نشسته بودند بعد از آن بر تعداد فرشتههای روی سکو افزوده شد چه میشنیدم؟ هر فرشتهای خود را معرفی میکرد سلام دوستان .... هستم یک همسفر، رهنمای لژیونِ.... و در خدمت تازهواردین عزیز
چه باید میکردم؟ باید یکی از این فرشتههای شال نارنجی را با حس خودم انتخاب میکردم تا راهنمای سفر من باشد برای عبور از تاریکی و رسیدن به روشنایی و در نهایت رهایی. با انتخاب راهنما دستانم را گذاشتم در دستان خداوند تا گامبهگام هدایتگر من باشد در پیمودن صراط مستقیم. خودم را رها کردم در آغوش او تا زمانی مادرانههایش دلگرمم کند وقتی دیگر خواهرانه همدم و دلسوزم باشد و گاهی با جذَبههای پدرانه سدّی باشد برای خارج نشدن من از مسیر و رهجو شدم، برای راهنما، معلم، استاد و مدرسی که عارفانه و عاشقانه میسوزد و آب میشود با این باور که عاشق (راهنما) را حساب با عشق است با معشوق(رهجو) چه حساب دارد؟! هر قطره اشک این شمعِ سوزان، تبدیل میشود به آگاهی و محبتی که جان یخ زده مرا گرما میبخشد.
خانم فاطمه عزیزم، همیشه برای تقدیر از شما به دنبال زیباترین کلمات میگشتم امّا امروز میخواهم با سادهترین لغتها ناب ترین احساسم را تقدیمتان کنم.
شما در باور من درختی هستید پربار با میوههایی شیرین و لذیذ، آنقدر شاخههایتان را نزدیک زمین نگه میدارید تا رهگذرهای تشنه و گرسنه بتوانند از آن میوهها بهره ببرند و این یعنی، با بسیاریِ دانش، تواضع و فروتنی را انتخاب کردید.
وقتی دور هم حلقه میزنیم و لژیون شکل میگیرد شما را نگین باارزش و گرانبهای این حلقه میبینم که به هیچ وجه نمیتوان بر آن قیمت گذاشت.
وقتی تکتک ما را در آغوش میگیرید و میپرسید چطوری دل بیقرارم آرام میگیرد چرا که مَحرَمی دارم که حاضر است ناگفتههای تلخترین لحظات عمرم را بشنود و قضاوتم نکند. راهنمای عزیزم تقدیم پاکت تنها اطاعت امر است و بس و ریختن قطراتی از دریای سپاس و قدردانی در انگشتانه. از شما آموختم چگونه از ترسهایم عبور کنم، چگونه رها کنم، چگونه خودم را پیدا کنم، چگونه دوستداشتنهایم را ابراز کنم و بسیاری دیگر که به تصویر کشیدن آن در این مجال میسر نیست. خداوند مهربان را شاکرم که توفیق قدردانی حاصل شد و دعاگوی تکتک راهنمایان کنگره ۶۰ هستم.
آن ماه چو تابان شد کونین گلستان شد
اشخاص همه جان شد تا باد چنین بادا.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
هفته راهنما را ابتدا به اوّلین راهنمایان و نورراهمان آقای مهندس و خانم آنی بزرگ تبریک و تهنیت عرض میکنم و به تمام عزیزانی که در این جایگاه خدمت میکنند که عشق، امید و زندگی را انتشار میدهند تبریک میگویم.
راهنما، یعنی عشق بلاعوض مثل نگینی هستند که در کنگره میدرخشند. راهنما را باید با حس انتخاب کرد تا بتواند به رهجوی خودش کمک کند.
راهنما به رهجو مهارت زندگیکردن، صبوربودن، و امید داشتن را یاد میدهد و راه را برای او روشن میکند و خواستههای رهجو را درک میکند و او را درمسیر خواستههایش راهنمایی میکند، طبق توان رهجو از او تکلیف میخواهد و تشویق میکند.
که جایگاه راهنمایی را که خودش تجربه کرده و بسیار با ارزش است او هم به این جایگاه برسد تا بتواند انسانهایی را از غم، اندوه، ناامیدی، نجات دهد و بیشتر از همیشه مفهوم عشق، امید، زندگی، ایمان به خداوند، را درک کنند.
راهنما محبت مادرانه دارد با غم رهجو غمگین میشود و با شادی او شاد، همهی تلاشش را میکند تا رهجو بتواند مسیر روشنایی را پیدا کند و به آرامش برسد و خود واقعیاش را پیدا کند.
چون خودش هم مثل رهجویش ناامید بوده ودرد ورنج را لمس کرده و با تلاش و آموزش تاریکی راپشت سر گذاشته و به روشنایی رسیده، راهنما آینهی بیغبار است روشن، درخشنده و الگو است هرچه آموزش میدهد خودش آن را اجرایی میکند، او تغییر و تبدیل و در نهایت ترخیص میشود.
راهنما یعنی وادی چهاردهم،عشق و محبت بیکران است .
در آخر از راهنمای عزیز وگرانقدرم خانم فاطمه شمسیان کمال تشکر را دارم و بهترینها را برای قلب مهربانشان از خداوند خواستارم و خیر وبرکت خدمتشان در زندگیشان، جاری و ساری باشد.
و در آخر هم از عزیزانی که در سایت خدمت میکنند تشکر و قدردانی میکنم.
ممنون ازاینکه به من اجازه خدمت دادید.
رابط خبری: همسفر فروزان رهجوی راهنما همسفر فاطمه لژیون یازدهم
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر الهام لژیون بیستوپنجم
ویراستاری وثبت: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر الهام لژیون بیستوپنجم
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
196