English Version
English

تو را به وسعت نامت سپاس می‌گویم

تو را به وسعت نامت سپاس می‌گویم

جلسه نهم از دوره اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی میرداماد با استادی  ایجنت گروه خانواده همسفر ناهید، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر سحر با دستور جلسه «هفته راهنما» در روز دوشنبه 10 اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

من در ابتدا هفته راهنما را خدمت جناب آقای مهندس، خانم آنی بزرگ، خانم شانی، خانم کماندار و استاد جهان‌بینی آقای امین تبریک عرض می‌کنم. خدمت تمام راهنمایان کنگره ۶۰ به‌خصوص راهنمایان نمایندگی میرداماد در قسمت مسافران و همسفران شال نارنجی، مغز پسته‌ای، سورمه‌ای و تغذیه سالم تبریک عرض می‌کنم و از همه عزیزان سپاس‌گزار هستم. خدا قوت ویژه بابت قرار گرفتن در این جایگاه و خدمت به‌ مخلوقین خداوند عرض می‌کنم. همان‌طور که می‌دانید در کنگره چهار جشن داریم؛ جشن راهنما، جشن ایجنت و مرزبان، جشن همسفر و جشن دیده‌بان که این جشن راهنما با بزرگداشت مقام معلم و استاد مصادف شده است. در این هفته جشن می‌گیریم تا از راهنما تقدیر و تشکر کنیم.

اصولاً راهنما چه وظیفه‌ای بر عهده دارد؟ در جوامع امروز دو گروه هستند که به‌عنوان صاحب‌نظر در بیماری اعتیاد به رسمیت شناخته‌شده‌اند؛ گروه اول پزشکان و متخصصین که در حیطه اعتیاد به‌طور تخصصی کار می‌کنند و اظهارنظر می‌کنند. گروه دوم افرادی که تجربه مواد مخدر و رهایی از آن را دارند و بازهم به رسمیت شناخته‌ شده‌اند که راهنمایان کنگره ۶۰ جزء این گروه هستند. آقای مهندس می‌فرمایند: «راهنمایان کارخانه‌های تولیدی و مزرعه‌های کنگره ۶۰ هستند که کاشت و برداشت درون آن‌ها انجام می‌شود»؛ همچنین در روز چهارشنبه فرمودند: «راهنمایان چاه‌های آب کنگره هستند»؛ زیرا یک راهنما رهجو را سیراب می‌کند.

زمانی که آقای مهندس می‌فرمایند: «بدترین راهنمایان کنگره جزء بهترین افراد هستند»، این نشان‌دهنده اهمیت جایگاه راهنما است. زمانی که شخصی می‌خواهد راهنما شود، در ابتدا باید در آزمون راهنمایی که در قسمت جهان‌بینی و فنی است، نمره قبولی کسب کند، تأییدیه از کنگره دیده‌بانان و از قسمت ورزش کسب کند، انجام مصاحبه و بستن پیمان و درنهایت شال راهنمایی را از نگهبان کنگره دریافت کند، بعد وارد کارآموزی می‌شود، در اینجاست که آقای مهندس می‌فرمایند:

نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند
هزار نکته باریک‌تر ز مو اینجاست
نه هرکه سر بتراشد قلندری داند

در قسمت مسافران افرادی هستند که با گوشت، پوست‌واستخوان اعتیاد را لمس کرده‌اند. در قسمت همسفران نیز عزیزانی هستند که در کنار یک مصرف‌کننده قرار دارند و تخریب‌ها و ترکش‌های اعتیاد را دیده‌اند و بعدازاین پروسه و پشت سر گذاشتن سلسله‌مراتب، در جایگاه راهنمایی قرار می‌گیرند و در این قسمت کیمیاگری می‌کنند و افراد حال خراب را می‌گیرند و به انسان‌های کارآزموده تبدیل می‌کنند. راهنمایان کنگره ۶۰ الگوهای آموزشی و تزکیه شده هستند و ازلحاظ اخلاق، معرفت، علم، کردار، منش، رفتار و‌ جهان‌بینی به تعادل لازم رسیده‌اند و بدون نقص عمل می‌کنند. سلاح راهنمایان کنگره ۶۰ عقل، ایمان و عشق است.

راهنمایان کنگره ۶۰ محبت مادری را همراه باجذبه پدری با هم دارند. آن‌ها فقط و فقط به خاطر مقام والای انسانی در این جایگاه قرارگرفته‌اند. بدون مزد و چشم‌داشتی خدمت می‌کنند و فقط هدفشان این است که یک‌ نفر از بند اعتیاد رها شود. جایگاه راهنما بسیار مقدس است، راهنما در جایگاه دوست نیست، من نمی‌توانم راهنمای خود را با اسم کوچک صدا کنم، من نمی‌توانم راهنمای خود را با لفظ «جان» صدا کنم، من رهجو در جایگاهی که راهنمایم ایستاده مزاح، شوخی، بی‌ادبی و بی‌احترامی نمی‌کنم. تا زمانی که داخل لژیون راهنما هستم، خودم را رهجوی این لژیون و راهنما می‌دانم. راهنما یک عاشق واقعی است. عشق به مخلوقین خداوند، عشق به هم نوع خودش، عشق بلاعوض و عشقی که یک نفر را از تاریکی‌ها به‌طرف روشنایی‌ها هدایت کند و می‌داند که:

عبادت به‌جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست

آقای امین در «سی‌دی معلم» می‌فرمایند: «اگر می‌خواهید وارد تاریکی‌ها شوید باید نقض فرمان کنید؛ اگر می‌خواهید وارد روشنایی‌ها شوید باید فرمان‌بردار و تحت امر مربی خودتان باشید»، یعنی زمانی راهنما در یک رهجو اثر می‌گذارد که به یک زمین قابل‌کشت تبدیل شود، آن موقع رهجو صدای پای استاد را می‌شنود و راهنما درون رهجو‌ نفوذ می‌کند، با عشقی که درون راهنما هست رهجو سیراب می‌شود. آقای مهندس می‌فرمایند: «اگر می‌خواهید هشت‌ماهه به نتیجه برسید، گندم بکارید، اگر سه‌ساله می‌خواهید به نتیجه برسید، درخت بکارید و اگر صدساله می‌خواهید به نتیجه برسید، انسان پرورش دهید».

پرورش انسان کار بازیچه‌ای نیست. در کنگره هرکسی حال خراب و بی‌تعادل است وارد می‌شود که به تعادل و حال خوب برسد و این کار توسط کارخانه‌های تولیدی؛ یعنی راهنمایان انجام می‌گیرد. حضرت علی می‌فرمایند: «هر کس به من یک‌ کلمه آموزش دهد من غلام او هستم». آیه قرآنی هم هست که: «اگر یک‌ نفس را احیا کنید، گویی تمام نفوس را احیا کرده‌اید». در کنگره ۶۰ توسط تک‌تک اعضاء و به‌ویژه راهنمایان این کار به بهترین شکل در حال انجام شدن است. «ان الانسان لربه لکنود و ان الانسان لربه لکفور، همانا انسان به رب خودش ناسپاس است». کفور به معنای کافر؛ یعنی پنهان کننده می‌آید و انسان پنهان کننده خداوند و رب و مربی خودش می‌شود.

یک‌زمانی من در جایگاهی قرار دارم و فکر می‌کنم مربی اصلی من خداوند است، همین‌طور هم هست؛ اما در مراتب پایین‌تر پدر، مادر، آموزگار و استادی که به من آموزش می‌دهد، رب و مربی من می‌شود و در این روز من از راهنمای خودم به‌صورت عملی با پاکت و دل نوشته تشکر و قدردانی می‌کنم. برای یک راهنما کادو گرفتن، جزء سخت‌ترین کارها است؛ زیرا حساب عاشق با عشق است؛ اما بر من رهجو واجب است که راهنمای خود را جزء آیه: «ان الذین آمنوا و عمل الصالحات و تواصوا به الصبر و تواصوا بالمرحمه؛ شما کسی هستید که عمل سالم انجام می‌دهید و انسان‌ها به مرحمت هدایت می‌کنید» می‌بینم.

در این روز زیبا در کنار هم جمع شدیم که رهجوها از راهنماهای خودشان که مخلوقین خداوند روی زمین هستند و راه درست زیستن و درست زندگی کردن را به من رهجو آموزش داده‌اند و‌ همین‌طور باعث تغییر دیدگاه و‌ نگرش من شدند که من چطوری به مشکلات نگاه کنم، تشکر کنیم. من قطعه‌‌ای را آماده کرده‌ام که همیشه برای راهنما خودم می‌نویسم و امسال هم آن را تقدیم راهنمایان میرداماد می‌کنم.

ای استاد بزرگ! تو را سپاس، ای آغاز بی‌پایان! ای وجود بیکران! تو را سپاس، ای‌ والامقام! ای فراتر از کلام! تو را سپاس، ای که همچون باران بر کویر خشکم باریدی سپاست می‌گویم، به‌اندازه تمام مهربانی‌هایت تو را سپاس می‌گویم، ای نجات‌بخش آدمیان از ظلمت و نادانی! ای کسی که لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی است تو را سپاس می‌گویم، این تویی که با دستان پر عطوفتت گل‌های علم و ایمان را در گلستان وجودم پروراندی و شهد شیرین دانش را به کام تشنگان می‌ریزی پس تو را ای استاد بزرگ به وسعت نامت سپاس می‌گویم.

تجلیل از راهنمایان گروه خانواده نمایندگی میرداماد به روایت تصویر

مرزبانان کشیک: همسفر راحله و مسافر بهزاد
ویراستار: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم)
عکاس خبری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون شانزدهم)
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .