چهارمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی و خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار روز یکشنبه 1403/02/09 با استادی راهنمای محترم علیرضا، نگهبانی مسافر علیاکبر و دبیری مسافر علیاصغر با دستور جلسه «هفته راهنما» ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر، خدا را شاکرم که این توفیق را به هم داد تا یکبار دیگر در سال جدید در این جایگاه قرار بگیرم و از شما دوستان آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته، هفته راهنما است این هفته پرشکوه را به معلم بزرگوار جناب آقای مهندس حسین دژاکام سرکار خانم آنی اولین راهنمای گروه خانواده و راهنمایان گروه بیهقی سبزوار تبریک عرض میکنم. استاد شهریار چقدر زیبا سرودند در وصف آموزگار خودش سخن گفتند، از پدر گر قالب تن یافتن از معلم جان روشن یافتم، ای معلم چو کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو، همانطور که در کلامالله به صورتهای مختلف یادشده و در سوره بلد آمده که هرکسی یک نفر را احیا کند مثل این هست که هزاران نفر را زنده کرده است. جای دیگِ اشارهشده، الانسان لر بک لکنود، انسانها نسبت به رب خودشان لکنوت هستند، البته بچههای کنگره ۶۰ مصداق این نیستند، جز آن دسته از کسانی که در مسیر مستقیم قرارگرفته باشند، چه چیزی وجود دارد که اینهمه از معلمین و راهنمایان که بهعنوان هدایتگر بشر مطرح شدند، بخواهند ما ستایش به عمل بیاوریم، این چگونه هست که مولای متقیان حضرت علی (ع) میفرمایند: اگر کسی یک کلمه به من علم بیاموزد درواقع منو غلام و بنده خودش کرده است، آیا به اهمیت چنین موضوعاتی پی بردهاید. شهید رجایی میفرمایند: معلمی شغل نیست هر کس بهعنوان شغل انتخاب کرده رهایش کند. واقعاً معلمی عشق است راهنمایی در کنگره ۶۰ عشق است این مطلبی که میگویم، تا شما تجربه نکنید متوجه نیستید که من چه میگویم باید حتماً این جایگاه را به دست بیاورید، چون این عزیزان از یک سری از فاکتورهای سخت عبور کردهاند، امتحانات متعدد را تجربه کردهاند تا بتوانند به این جایگاه برسند، کارشان سخت هست و کار هرکسی هم نیست و امروز هم مسئولیتشان سخت و دشوار است، تکثیر خیلی راحت اتفاق میافتد زادوولد حیوانات و گیاهان را هرروز میبینیم ولی آن چیزی که سخت است تکثیر دانایی هست و به رها رساندن یک مسافر، کار یک راهنماست، حتی حرف زدن راهنما سخت است، امروز یک راهنما با صحبت کردنش میتواند رهجو را ویرانش بکند، لژیون تمام میشود و راهنما تمام مشکلات لژیون را به خانه خودش میبرد، آنقدر این مسئولیت سنگین است که خود جناب مهندس میفرمایند: کسانی که برای مصرفکنندگان به مواد مخدر احترام کنند، باید صبر ایوب داشته باشند، باید مهر عیسی داشته باشند، باید گذشت رسول خدا (ص) را داشته باشند، هدایت علی (ع) و شجاعت حسین (ص) را داشته باشند، بهغیراز این باشد همه باید رها بکنند و بروند دنبال کار خودشان، چون این کار بسیار سخت است. جناب مهندس میفرمایند از نگاه حسابگرانه این کار بچههای کنگره ۶۰ واقعاً دیوانگی است، شما بیایید و بدون مزد خدمت بکنید، اما از دید عاشقانه اگر به این موضوع نگاه بکنید، این حرکت راهنمایان و خدمتگزاران عزیز معنای دیگری دارد و هیچکسی معنایش را نمیداند، مگر آنکس که معنی عشق بلاعوض حقیقی را درک کرده باشد، هدف از خلقت انسان آموزش است یعنی ما آمدیم به این هستی تا آموزش بگیریم، این جنس بچههای کنگره ۶۰ از عشق و محبت است، نمیدانند که ما مسافران کشتیشکستهایم، که به ساحل رسیدهایم رقص و پایکوبی میکنیم، مردم به خیالشان که ما دیوانهایم، حقدارند چون آنها ندیدهاند طوفانی را که ما دیدهایم، آنها نمیدانند که راهنمایان کنگره ۶۰ مسلح هستند به سلاح عقل، عشق، ایمان، این اساس کنگره ۶۰ است، بارها گفتهایم که خدمت به خلق خدمت به مخلوقین خداوند است، شما بیایید خدمت به افرادی بکنید که اینها بیمار اعتیاد هستند، اسیر هستند و دربند اعتیاد هستند که خدمت در برابر شما عزیزان کمتر از عبادت نیست، عبادت بهجز خدمت به خلق نیست، به تسبیح و سجاده و دلق نیست، زندگی زیباست، زشتیهای آن تقصیر ماست، در وصفش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست، زندگی آب روانیست روان میگذرد، آنچه تقدیر هست همان میگذرد.
از اینکه سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید متشکرم
عکاس: مسافر غلامرضا لژیون سوم
تایپ: مسافر رضا لژیون هشتم
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
100