English Version
English

راهنما غریبه‌تر از هر غریبه‌ای آمد و آشناتر از هر آشنایی شد

راهنما غریبه‌تر از هر غریبه‌ای آمد و آشناتر از هر آشنایی شد

جلسه هفتم از دوره سی‌و‌نهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنما محترم مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر جلال و دبیری مسافر حسن، با دستورجلسه "هفته راهنما"   یکشنبه 9 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر


از ایجنت محترم و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. دستور جلسه "هفته راهنما" می‌باشد؛ این هفته را به اساتید آقای مهندس و همچنین خود ایشان تبریک می‌گویم و به راهنمای خودم آقای فهیمی و تمامی راهنمایان کنگره 60 تبریک عرض می‌کنم.
وقتی یک شخص وارد کنگره 60 می‌شود، دو نعمت در اختیار او قرار می‌گیرد که اگر قدر این نعمت را بداند، عاقبت‌به‌خیر می‌شود. اولین نعمت واژه مسافر است و همین‌که واژه معتاد از او گرفته می‌شود، بار روانی زیادی از روی شخص برداشته می‌شود. دومین نعمت یک راهنما است که به او کمک می‌کند به درمان برسد.
در قرآن این آیه آمده است که هر کس از بنده خدا سپاس‌گزار نباشد قطعاً نمی‌تواند از خداوند سپاس‌گزار باشد؛ آقای مهندس نیز این موضوع را بارها تکرار کرده است که برای اینکه بتوانیم از خداوند سپاس‌گزار باشیم، باید ابتدا از بنده او سپاس‌گزاری کنیم. در واقع اگر بخواهیم رحمت خداوند را حس کنیم، باید انسان‌ها را خوشحال کنیم.

شعری از آقای خدامی بود که می‌گفت کسی که انسان‌ها را شاد نکند همانند این است که خانه را پیدا کرده است ولی، درب ورود به خانه را خیر؛ کسی که انسان‌ها را شاد نکند نیز همین‌گونه است. ما باید یاد بگیریم قدردان هرکسی که به ما خدمت کرده است باشیم.
پیوند محبتی که بین راهنما و رهجو بسیار عمیق است و این پیوند محبت بزرگ‌ترین سلاح راهنما محسوب می‌شود. باید قدر این پیوند را نیز دانست و بدانیم که این پیوند هرگز از بین نخواهد رفت. من باید در این هفته به بهترین شکل ممکن از راهنمای خودم تشکر کنم، همچنین از راهنمای تازه‌واردینم که باعث شد من به اینجا پیوند بخورم، باید تشکر کنم.
رابطه بین راهنما و رهجو یک رابطه دوطرفه می‌باشد و من راهنما نیز قدردان رهجوهایم هستم. وجود رهجو باعث می‌شود که راهنما یا مرزبان و یا دیده‌بان وجود داشته باشد و این باعث خیروبرکت در زندگی ما می‌باشد. راهنما قدر رهجو را می‌داند پس رهجو نیز باید قدردان راهنمایش باشد. راهنمایی، هم سخت است وهم سهل و امیدوارم شما نیز این جایگاه را تجربه کنید زیرا بخشی از پروسه درمان می‌باشد.

من جایگاه‌های مختلفی را در کنگره تجربه کرده‌ام؛ جایگاه ایجنتی و مرزبانی یک مدیر مسئولیت‌پذیر از انسان می‌سازد و جایگاه راهنمایی در واقع یک معلم تربیت می‌کند. این جایگاه خودمان را به خودمان نشان می‌دهد و باعث می‌شود روی خویش کار کنیم. آقای مهندس می‌گوید راهنما با رهجو هیچ حسابی ندارد و حسابش با عشق است؛ ولی من رهجو خودم را مدیون راهنمایم می‌دانم زیرا کاری که راهنما برای من کرد هیچ‌کس نتوانست انجام بدهد. راهنما غریبه‌تر از هر غریبه‌ای آمد و آشناتر از هر آشنایی شد و کاری را انجام داد که هیچ قیمتی ندارد.

ان‌شالله این هفته بتوانیم به بهترین شکل از راهنماهایمان تشکر کنیم و اگر کسی استطاعت مالی ندارد لااقل یک دل‌نوشته زیبا و تمیز برای راهنمایش بنویسد. دو تا از بهترین هدیه‌هایی که من در زندگی‌ام گرفتم دو تا نقاشی بود که همسفران کوچک مسافرانم در هفته راهنما برایم فرستادند و من این نقاشی‌ها را قاب می‌کنم و یک عمر از آن‌ها لذت خواهم برد.

تایپ: مسافر محمد جعفری و مسافر مجتبی

ارسال خبر: مسافر صادق

تهیه و تنظیم توسط گروه وبلاگ امین قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .