سلام دوستان فهیمه هستم همسفر محمد
من در گذشته آدم بسیار صبور و شادی بودم و از کسی ناراحت نمیشدم اگر کسی ناراحتم میکرد میتوانستم خیلی زود ببخشم و کینه به دل نمیگرفتم، اما بعد از ازدواج به دلیل شرایط زندگیام کمی حساس شدم، از رفتار دیگران ناراحت میشدم اما به روی خودم نمیآوردم. بعد از به دنیا آمدن پسرم حساستر شدم و همهی ناراحتیها را درون خودم میریختم. آن زمان نمیدانستم که چه بلایی بر سر روان و احساسات خودم میآورم و کمکم تبدیل شدم به آتش زیر خاکستر، دیگر آدم سابق نبودم و خیلی از خود واقعیام دور شده بودم. با خستگی روحی وارد کنگره شدم وقتی سه جلسه به عنوان مهمان بودم به من گفتند باید با حست راهنما انتخاب کنی.
زمانیکه خانم فاطمه را دیدم احساس کردم دوست قدیمی ام را دیدهام وقتی صحبت میکردند آرامشی داشتند که من دوست داشتم ایشان صحبت کنند و من فقط گوش کنم. آن روزها از شیطنت بچههای کوچکم خسته شده بودم اما وقتی با خانم فاطمه عزیز صحبت کردم مثل بقیه سرزنشم نکردند و نگفتند که تحمل کن وظیفهات است، به من گفتند من هم یک مادر هستم و درکت میکنم.
کنگره برای من بهشت روی زمین است، کنگره را بهشت میدانم و تمام اعضای کنگره فرشتههای آن هستند مخصوصاً خانم فاطمه عزیز که فرشته نجات من بودند. خانم فاطمه عزیز دوست دارم روزی برسد که من هم مثل شما به آن آرامشی که در وجودتان هست برسم و مثل شما پایبند به قوانین کنگره باشم.
سلام دوستان مریم هستم همسفر
هفته ی راهنما را به جناب مهندس عزیز، بزرگ مرد کنگره ۶۰ و تمامی راهنمایان بهخصوص راهنمای عزیز و گرانقدرم خانم فاطمه تبریک میگویم و نمیدانم با چه زبانی قدردان زحمات بیدریغ ایشان باشم. خانم فاطمه عزیز از شما بهخاطر همه صبوری و دلسوزی که در حق من دارید سپاسگزارم.
روزی که شما را دیدم جسم و جانم را غبار فرا گرفته بود نه چیزی میدیدم، نه چیزی میشنیدم و نه امیدی به زندگی داشتم، شما دنیای تازهای به من هدیه کردید. چراغی در دست داشتید و مرا به سرزمین نور و عشق هدایت کردید سخنان شما چنان دلنشین بودند که تمام ناخوشیهایم از یادم رفتند آن موقع من متوجه شدم با حرکت راه نمایان می شود تا حرکت نکنم راه بر من نمایان نخواهد شد. راهنمای عزیزم شما مرا دلگرم زندگی کردید تا جاده پرپیچ و خم زندگی را با امید طی کنم. آب حیات را جرعهجرعه در پیمانهی زندگی من ریختید تا خزان زندگیام را به بهار تبدیل کنید و بتوانم قدم به قدم پیش بروم و به مقصد برسم، مقصدی که پر از نور و پر از عشق است.
خانم فاطمه عزیزم بسیار با عشق، ایمان و پر انرژی هستند و صادقانه مسیر راهنما بودن را پیش میبرند و بسیار صبور و دلسوز هستند من از ایشان صبوری، درستکاری، منظمبودن و روی برنامهبودن را آموزش دیدم و یاد گرفتم کسی که از همان ابتدا وارد کنگره میشود باید معرکهگیری، ناامیدی و غر زدن را کنار بگذارد و باید به همه عزیزان، راهنماها، رهجوها، مرزبانها، ایجنت و هر عزیزی که در کنگره خدمت میکند احترام گذاشت.
واقعاً از شما راهنمای گرانقدرم بسیار تشکر میکنم و قدردان همهی راهنماهای عزیز هستم انشاءالله خداوند به شما راهنمای خوبم و همه راهنماهای عزیز جسم سالم، حال خوب و دل خوش عطا فرماید. هفته راهنما بر تمامی راهنماهای عزیز بهخصوص خانم فاطمه عزیزم هزاران بار مبارک و پرشگون باد.
رابط خبری لژیون بیستم: همسفر فاطمه
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر الهام لژیون بیستوپنجم
ویراستاری و ثبت: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فتانه لژیون چهاردهم
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
169