جلسه هفتم از دوره چهارم از جلسات لژیون سردار با دستور جلسه "قول و قرار، وفای به عهد " به استادی همسفر لیلا و نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر جمیله روز سهشنبه 4 اردیبهشت ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۵:۱۵ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد
گاهی شما نمیدانید ولی میشود و گاهی نمیشود که نمیشود
گاهی هزار دعا بی اجابت است، گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود.
هزاران بار شکر را خدا برای این ساعت و این مکان به جا میآورم؛ چون بین دوستان محبت و عشق هستم، از جناب سردار ممنونم که اجازه خدمت و آموزش گرفتن را به من دادند.
در کنگره یاد گرفتم که نشانهها را دنبال کنم، امروز هفتمین جلسه سردار از دوره چهارم است، دقیقا هفت روز به یک سال رهاییمان مانده است، عدد هفت را نشانه خوبی میگیرم مخصوصاً دستور جلسه وفای به عهد که به من خورده است قطعاً در آن یک آموزش نهفته است.
این موضوع اهمیت زیادی دارد، چرا که این موضوع عهد و پیمان در قرآن هم آمده است که خداوند به ما میگوید من به عهدم که با شما بستم وفادارم و به مؤمنین هم میگوید که به عهد و پیمان که بستهاید وفادار باشید و ارزش قائل باشید و عمل کنید؛ پس عهد و پیمان نقطه آغاز زندگی هر کس میتواند باشد.
این را در کنگره یاد گرفتم که ما از روز الس پیمان بستیم؛ ولی یادمان نمیآید، چون انسان فراموشکار است و به رب خودش ناسپاس است.
انسانها به خاطر پیمان شکنی تخریبهای زیادی به خود و جامعه میزنند، پیمان و وفای به عهد یکی از فضیلتهای اخلاقی شمرده میشود، من قبل از کنگره پیمانهای زیادی را بین خودم و خانواده و خدای خودم بستم و از کنار آن عهد و پیمان گذشتم؛ چون آگاهی در مورد اهمیت این موضوع مهم را نداشتم.
وقتی این دستور جلسه به من خورد و اهمیت آن در قرآن هم آمد برای من یک تلنگر بود که در مورد عهد و پیمان که میبندم به آن پایبند باشم و اگر توانایی آن عهد را ندارم لااقل عهدی نبندم.
من یک قولی به دخترم دادم و به هزینه و شرایط خرید فکر نکردم و به قولی که دادم توجه نکردم بچه ها دل پاکی دارند و به قول ما امیدوار میشوند و یک قولنامهای نوشت و از من امضا گرفت و بعد از ده روز منتظر وفای به عهد من بود و گفت برویم بخریم، من گفتم الان شرایطش را نداریم و اوضاع خوب نیست و دخترم ناراحت شد.
من متوجه اشتباهم شدم که قبل از اینکه قولی بدهم باید شرایط را میدیدم و توضیح میدادم آن هم قبول میکرد؛ پس باید یاد بگیرم که وفای به عهد خیلی مهم است.
خدا را شکر من و مسافرم عضو لژیون سردار شدیم و چون خواسته قلبی داشتیم زودتر از آن چیزی که فکرش را میکردم پول آن جور شد.
خوشحال هستم که این دستور جلسه به من افتاد، در آن گرههای زیادی داشتم و امیدوارم از این جلسه بهترین آموزش را بگیرم.
تهیه:همسفر جمیله رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون هفتم)
عکاس خبری :همسفر نرگس مرزبان خبری
ارسال :همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مبینا (لژیون ششم)
وبلاگ همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
144