من در کنار شما به آرامش رسیدم

سلام دوستان فاطمه هستم همسفر

هفته راهنما را به تمام راهنمایان کنگره‌۶۰ علی‌الخصوص آقای مهندس و راهنمای عزیزم خانم مرضیه تبریک می‌گویم. خداوند را شاکر و سپاس‌گزارم که من را در مسیر کنگره قرار داد، تا آموزش بگیرم‌. تمام وجودم در تاریکی نا‌امیدی بود که‌ خداوند فرشته‌ای را سر راهم قرار داد که با آغوش باز، پر از مهر و محبت، مرا پذیرفت. با تمام تلاش، راهنمای‌ عزیزم من‌ را از بند ناامیدی، تاریکی، جهل و نادانی رهایی بخشید و با شور و عشق جان مرا از علم و دانش سیراب کرد و مسیر آینده‌ام را تضمین کردند، تا خودم را بهتر بشناسم. وقتی که در حال آموزش من بودید، تک‌تک کلمات شما در دنیای من نفوذ کرد و باعث شد، علم زندگی و چگونه زیستن را بیاموزم. خداوند را شکر می‌کنم که شما فرشته عزیز را سر راهم قرار داد، تا آموزش‌های ناب و تجربیات خود را به من آموزش دهید. راهنما مانند باغبانی زحمت‌کش برای باغ علم و دانش که می‌کوشد، زمین پر از جهل و نادانی را شخم‌ زند، تا در آن نهال دانایی کشت کند. اکنون کم‌کم این نهال در من در حال بزرگ‌ شدن است، خودم را مدیون زحمات شما راهنمای عزیزم می‌دانم. دست شما را می‌بوسم و از خداوند منان برای شما بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.

سلام دوستان عفت هستم یک همسفر

  آن‌ روزی که از همه‌چیز و همه‌کس بریده بودم، آن‌ روز که سقف آرزوهایم را ویرانه‌ای بیش نمی‌دیدم، آن‌ روز که در تاریکی مطلق فرو‌ رفته بودم، آن‌ روز آری همان روزی که به کنگره آمدم، روزی که تو را دیدم، روزی که چون مادری مهربان مرا در آغوش خود جای دادی، روزی که چون استاد و معلمی دلسوز در حقم کاری کردی که علم را آموزش بگیرم. من در کنار شما به آرامش رسیدم. خوبی را به من آموزش دادی، دنیای تاریکم را با نور خودت روشن کردی، در کنگره نامت را راهنما گذاشته‌اند و در قلب من نامت مادر است، زیرا این نام برای من مقدس است.

 خانم مرضیه عزیزم با تمام وجودم دوستت دارم، امیدوارم که در تمام مراحل زندگی‌ات همیشه موفق و مؤید باشید.

نویسنده متن: همسفران لژیون سوم، رهجوهای راهنما همسفر مرضیه (لژیون سوم)

ویرایش و ارسال مطلب: همسفر الهام، رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)

همسفران نمایندگی فردوسی