سومین جلسه از دوره هشتاد وششم کارگاهای آموزشی، عمومی کنگره 60 به نمایندگی آکادمی با استادی راهنما محترم خانم شانی، نگهبانی مسافر فرزاد و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه "هفته راهنما" شنبه 8اردیبهشت 1403 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان شانی هستم همسفر، این جلسه در مورد هفته راهنما میباشد. میدانیم که قبلا این جایگاه کمک راهنما نام داشت و الان جایگاه راهنمایی نامیده شده.
مثلثی داریم که در اولین آموزشهای کنگره۶۰ با آن روبرو میشویم مسافر، همسفر و راهنما.
مثال کوچکی میزنم، ما میخواهیم به سفر برویم، جایی گیر میکنیم و میخواهیم آدرس بپرسیم.گاه حتی آداب را نیز رعایت نمیکنیم و فرد را صدا میکنیم و میگوییم جناب آدرس کجاست؟ و طرف آدرس میدهد. ما بعضی اوقات حرف او را تائید هم میکنیم و بی دقت و با عجله به راهنمایی او گوش میدهیم. پنجاه متر که جلو میرویم به خاطر بیدقت گوش دادن، راهنمایی آدرس دهنده را بخاطر نمیآوریم.
چند نکته در این مثال هست، اول اینکه ما راه را بلد نیستیم که سوال میپرسیم و نکته دوم اینکه صبر نداریم و نکته سوم اینکه طلبکار از آن فرد نیستیم ، فردی که به ما آدرس میدهد بخاطر وقتی که برای ما گذاشته به ما لطف میکند.
این میشود خلاصه ارتباط راهنما با همسفر و مسافر در کنگره ۶۰ . این مثال را زدم تا موضوعاتی را از این راه بیان کنم؛ بعضا میبینیم که فرد سوال میپرسد، آیا بیش از سوالی که داشته از فرد مقابل توقع میکند؟ آیا مثلا با او میرود تا غذا بخورد؟ آیا در مورد مسائل خصوصی و خانوادگی فرد مقابل سوال میکند؟ یا از فردی که آدرس میپرسیم با او به خانهاش میرویم؟
متقابلا آن کسی هم که آدرس به ما میدهد این اجازه را ندارد که از ما بپرسد برای چه میخواهید به این مقصد بروید؟ فرد خواهد گفت به شما ربطی ندارد.
قوانینی که در روابط بین راهنما و رهجو وجود دارد از همین تعامل ساده الهام گرفته است. ما چون در اینستاگرام کنگره خدمت میکنیم گاه با شکایاتی مواجه میشویم هرچند که نسبت به جمعیت کنگره۶۰ آمار بسیار پائینی است اما گاه مسافر از راهنما ناراحت است. درست است که همسفر یا مسافر حقوقی را دارند، مثلا اگر راهنما آدرس غلط دهد شما میتوانید شکایت کنید اما اگر در مقابل خواستههای نامعقول، مقاومت نکردی این تقصیر خودتان است.
آموزههای کنگره۶۰ به ما گفته رابطه مالی نداشته باشید، رابطه خانوادگی برقرار نکنید و وارد روابط تجاری و عاطفی هم نشوید و وقتی این اتفاق میافتد این حکم همان آدرس گرفتن را دارد که ما از خط خارج میشویم.
حالا کسی که به ما آدرس میدهد ما از او طلبکار که نیستیم و او هم نمیتواند اگر ما متوجه آدرس دادنش نشدیم در مقابل سوالهای ما به ما بیاحترامی کند.
نمیتواند در مقابل آدرسی که میدهد از ما پول بگیرد. الان برخی خبر ها هست که در بعضی شهرستانها برای اینکه آدرس کنگره۶۰ را به متقاضیان بدهند از آنها پول دریافت میکنند و این موضوع را دیدهبان محترم لطفی دارد پیگیری میکند و این یک مثال ساده است.
چند نکته در مورد مسئله راهنمایی وجود دارد من ۱۵ سال در این جایگاه خدمت کردم، اما نکتهای که میخواهم اشاره کنم،چیزی که عمیقترین ساختار کنگره60 را تشکیل میدهد، از بذر همین راهنما بودن است. آنقدر این پایه عمیق است که معجزات عجیبی در آن وجود دارد.
اگر راهنما برای کسی نسخه ای را تجویز کند عینا با آن مواجه میشوید مثلا اگر به کسی بگوییید ببخش، ولی خودت نبخشیده باشی، در آن جایگاه قرار خواهی گرفت تا ببخشی.
از رموز راهنمایی این است اگر راهنما ذرهای احساس آقایی و برتری کند و بخواهد از انرژی رهجو استفاده کند تا خودش شارژ شود، نتیجهاش را خواهد دید. رهجو اگر ناراحت است و حرف بیربطی بزند، اگر راهنما بخواهد از جایگاهش استفاده کند، برای مقابله قطعا بازتاب عملش را خواهد دید.
یک موضوع دیگر، سپاسگزاری در جایگاه کمکراهنمایی، موضوعی پنهان است. ما گاه به زبان میگوییم سپاسگزاریم در حالی که چنین نیست. نشانههای این عدم سپاسگزاری، یکی این است که از رهجو عصبانی میشویم و جملاتی به کار میبریم که نشانه خشم ماست.من باید این فرد را سر جایش بنشانم و یا حال فلانی را بگیرم این بسیار جمله خطرناکی است باید بگویم این رهجو از مسیر اصلیش خارج شده باید به او کمک کنم.
اگر این رهجو من را به خشم آورده باید ببینم کجای کار من مشکل دارد، که به خشم آمدم. چون حکم مسافر مشخص است، نامتعادل است اما اگر راهنما از تعادل خارج شود قابل قبول نیست.
مثالی بزنم گاه برخی بچه ها لج در میآورند و حتی گاه به اصطلاح، پدر و مادر را روی انگشت خود میچرخانند .حکمتش اینجاست، موقعی که شما به خشم میآیید و از تعادل خارج میشوید، یعنی نیروی جن آن کودک که تازه بیدار شده و در برخی آدم ها فعال است، آن میتواند شما را از تعادل خارج کند.
وقتی شما درگیر خشم شوید، خشم نمیتواند موجب تربیت و صراط مستقیم شود. چون بذر عکس العملی که نشان میدهید از خشم است و خود این بذر تاریک است و نمیتواند نتیجه تعادل شود. در این مثال اگر آن کودک را حتی بزنی به تو خواهد گفت بزن من که ترسی ندارم و در این لحظه کاملا در برابر او ناتوان میشوی.چه بگویی؟ با پنجاه سانت قد شما را از تعادل خارج میکند.
در کمک راهنمایی هم همین است، وقتی رهجو شما را به سر حد جنون رساند هیچ عکسالعملی نباید نشان دهی، آنوقت که در تعادل کامل و آرامش بودی حکم را میتوانید صادر کنید.
واین همان مسیری است که در راهنمایی به ما کمک میکند تا مسیر آموزش خود را طی کنیم.
برای ختم صحبتها،هر جایگاهی در کنگره۶۰، جایگاه آموزشی است. کسی که کمکراهنما میشود از آن ابتدا راهنما نیست، فرصت چهار ساله به او داده میشود تا به درجه راهنمایی برسد. مثلا ما گاهی تا فردی در کنکور پزشکی قبول میشود به او میگوییم دکتر، در حالی که باید زمان مشخصی را پشت سرگذارد.
ما باید این را بدانیم هر جایگاه در کنگره، جایگاه آموزشی است، یعنی مثلا راهنما بعد چهار سال میرسد به کمک راهنمایی و مسافرها نیز باید بدانند، ایجنت، راهنما، مرزبان نسبت به جایگاهش آزمایشهای مخصوص خود را دارد.
ممکن است در مقطع اول ابتدایی فرد۲۰ شود و در مقطع دکتری نمره فردی ۱۲ شود، اما کسی که در اول دبستان است باید جایگاهش را حفظ کند، چون اگر آن آدم را بخواهد قضاوت کند، تمام اتفاقهایی که در آن جایگاه، به تدریج فرد با آن مواجه شده، برای سفر اولی پیش خواهد آمد.من از گذشته دیدهام اگر کسی راهنمایی را به چالش کشید، حتی اگر حرفش درست بود، از دایره آموزش کنگره دور شد و به معنایی از کنگره پرت میشود بیرون. چون فضایش تغییر میکند.به اصطلاح وارد مدارf16می شود در حالی که هنوز نمیتواند سه چرخه را هم براند.
برای همین برای حفاظت خودتان، سفر اولیها وارد قضاوت راهنما نشوید، اگر اخلاقشان به راهنما نمیخورد به مرزبان یا ایجنت اطلاع دهند یا نهایتا در اینستاگرام کنگره۶۰ یک دایرکت دهند.پیگیری خواهد شد و بدانید که راهنما بزرگتری دارد و آن بزرگتر نیز بزرگتری و نهایتا شورایی برای تصمیم گیری.از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگزارم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
1260