سلام دوستان زهرا هستم همسفر
به نام خدایی که عشق و محبت را آفرید.
وقتی فکر میکنم که چرا معنای کلمهی راهنما را قبل از کنگره اینگونه درک نکرده بودم، متوجه میشوم فرق است بین راهنمایی که از سر عشق و سخنی برخاسته از جان را به من میگوید با معلمها و راهنمایانی که فقط از سر وظیفه آموختههایی را به ما منتقل میکنند.
لحظهها را ثانیه به ثانیه میشمردم و در پس هر ثانیه بیهودگیهای زندگیام را ورق میزدم نه تنها شب حتی روز هایم نیز تاریک بودند. روزی که شما را دیدم جسم و جانم را غبار و غم فرا گرفته بود، نه چیزی میدیدم، نه چیزی میشنیدم و نه امیدی به زندگی داشتم.
شما خانم طاهره عزیزم آمدی و بدون هیچ چشمداشتی با من پیمان بستی که در تمام لحظات همچون کوه کنارم بایستی تا بیاموزم اندیشیدن را، امید را، راه و رسم زندگی را و صبر را و.....
سخنانت آنچنان دلنشین بودند که تمام ناخوشیهایم از یادم رفتند.
چگونه از شما بنویسم شما که واژهها را آسمانی میکنید و مهربانی و آرامشتان سرشار از ایمان و یقین است.
آرامش امروزم حال خوشم سلامت جسم و روحم، همه و همه به خاطر از خود گذشتگی شما بود.
خانم طاهره عزیزم هفته راهنما را به شما تبریک عرض میکنم و چه زیباست کلمهی راهنما کنار اسم شما و زیباتر آنکه من راهنمایی همچون شما را انتخاب کردم.
راهنمای عزیزم خیلی دوستتان دارم.
نویسنده متن: همسفر زهرا، رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون یکم)
ویرایش و ارسال مطلب: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی فردوسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
211