English Version
English

تفکر یک حرکت بیرونی و ترسیم کننده رفتار بیرونی است

تفکر یک حرکت بیرونی و ترسیم کننده رفتار بیرونی است

به نام آن که در هجران غربت

به دوستان می‌دهد درس محبت 

سلام دوستان زهره هستم همسفر حسن

از استاد عزیزم خانم مریم عزیز تشکر می‌کنم که فرصت این خدمت را به من دادند تا خدمت کنم. دستور جلسه امروز وادی دوم و تأثیر آن روی من است.

هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد، هیچ کدام از ما بی هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. در وادی اول آموختیم با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می‌رود. یاد گرفتیم قبل از انجام هر کاری به چگونگی آن کار فکر کنیم و سعی کنیم به خیلی چیزها فکر نکنیم، تفکر یک حرکت درونی است و ترسیم کننده رفتار بیرونی ما است. تفکر از یک نقطه مجهول و رسیدن به یک نقطه معلوم است، تفکر مثبت، رویداد مثبت و رفتار مثبت را به دنبال دارد و تفکر منفی، رویداد منفی و رفتار بد را به دنبال خواهد داشت. وقتی من همسفر در شروع سفر اولم از وادی اول گذشتم و در زندگی عملی کردم و فهمیدم چه اشتباهاتی در گذشته انجام دادم، چقدر تخریب و چه ضربه‌هایی به خود و خانواده‌ام و حتی فرزندانم وارد کرده‌ام، چقدر احساس ناامیدی و پوچی می‌کردم و از همه و همه گله و شکایت داشتم، حتی از خداوند که چرا به این دنیا آمده‌ام و چقدر بدبخت هستم، در اون موقع اعتماد به نفسم را از دست دادم، ولی وقتی به وادی دوم رسیدم این وادی با پیام زیبای خودش به من همسفر آموخت که در مقابل این همه تفکرات منفی باید از یک جایی شروع کنم فهمیدم که حتماً در این دنیا یک رسالتی دارم، چون همه انسان‌ها برای یک رسالتی آمده‌اند.

این وادی می‌گوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی خلق نشده است و همه و همه از اول تا آخر یک نقش و عملکردی در این دنیا دارند و هیچ چیز نمی‌تواند جای آن نقش را پر کند. هیچ‌کدام از ما بی هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. من دارای توانایی‌های خاص خودم هستم که نظیر آن وجود ندارد اگر به تمام هستی نگاه کنیم متوجه می‌شویم چیزی وجود ندارد که بدون دلیل خلق شده باشد، اگر هم به جایی برسیم که فکر کنیم بیهوده خلق شده‌ایم از تصور نادرست ما است، چون به هسته درونی و فلسفه وجودی آن پی نبرده‌ایم. انسان وقتی پا به این جهان گذاشت خداوند او را سر دوراهی قرار داد؛ یکی راه تاریکی‌ها و دیگری راه روشنایی‌ها است.یک مصرف‌کننده یا یک همسفر فرقی ندارد. ما همسفرها شاید بیشتر وارد تاریکی‌ها شده‌ایم و آسیب دیده‌ایم. آنها با مصرف مواد به نشئگی و حال خوش می‌رسیدند، ولی ما درون خودمان می‌ریختیم و صبر و تحمل می‌کردیم و با این کارها در تاریکی فرو رفته بودیم و به نقطه‌ای رسیده بودیم که احساس پوچی می‌کردیم، ولی اگر من خودم بخواهم و یا مسافر خودش بخواهد این وضعیت قابل تغییر است، چون انسان زمانی معنی روشنایی را درک می‌کند که تاریکی‌ها را تجربه کرده باشد. انسان وقتی از انجام کاری، احساسی به او دست ندهد آن کار را انجام نمی‌دهد و این یک امر طبیعی است، چون اعتیاد روی سیستم‌های عصبی، احساسی و حسی انسان تأثیر می‌گذارد و روی آن قسمت‌ها یک کاور و لایه می‌کشد و باعث می‌شود که حس‌های انسان بسته شود و از تفریح و زیبایی‌های طبیعت دریافتی نداشته باشد، خودش را در یک زندان نامرئی قرار می‌دهد و حبس می‌کند.

اگر ما مسیر را درست طی کنیم حس‌های بسته ما باز می‌شود. همه چیز به اندیشه ما بستگی دارد. حالا چه بهتر که اندیشه مثبت داشته باشیم، اگر با اندیشه و خیال مثبت بنگریم امیدواری است، اگر با دید منفی و اندیشه منفی به موضوعات نگاه کنیم، ناامیدی است. ناامیدی جلوی تصمیمات مثبت انسان را می‌گیرد و هر شوقی را از بین می‌برد و انسان را پیر و فرتوت می‌کند، ولی امیدواری راه روشنی است که انسان را سالم و سربلند می‌کند.

من اگر تصاویری که متصور می‌شوم مثبت باشد، حتماً اتفاقات خوبی برایم می‌افتد، ولی اگر تصوراتی که در ذهنم حال بد و آینده سخت را برای خودم به تصویر بکشم حتماً برایم اتفاقات منفی می‌افتد. تصاویر مثبت انسان را مثبت‌نگر می‌کند. حرکت در مسیر ضدارزش‌ها و تفکرات غلط بر روی ساختار جسم انسان اثر می‌گذارد و باعث بسیاری از بیماری‌ها مثل سایکوسوماتیک می‌شود. هر مخلوقی که خداوند خلق کرده است یک هدفی پشتش بوده است مثلاً سوسک، مورچه، کرم خاکی یا مگس و یا بدترین حیوانات مانند لاشخور و کرکس که شاید برای ما چندش آور باشد این‌ها را خداوند خلق کرده تا اجساد حیوانات را بخورند و باعث بیماری انسان‌ها و حیوانات دیگر نشوند و یا کرم خاکی با حفره‌هایی که در زمین ایجاد می‌کند باعث می‌شود نور و هوا به خاک برسد و ما خاک حاصل‌خیزی داشته باشیم.

پس هدفی بوده است که این‌ها خلق شده است. ما انسان‌ها که اشرف مخلوقات هستیم باید قدر خودمان را بدانیم خداوند وقتی انسان را آفرید فرمود فتبارک الله احسن الخالقین یعنی انسان موجودی با ارزش است ما باید بدانیم در این دنیا بی‌صاحب و بی‌‌پشتیبان نیستیم و خداوندی که ما را یاری میکند.

اگر بخواهیم مورد حمایت خدا قرار بگیریم باید در صراط مستقیم باشیم و از ضدارزش‌ها دوری کنیم من از این وادی یاد گرفتم که ناامید نباشم اگر به خداوند ایمان ندارم، حداقل به وجود خودم، نیروی نهفته درون خودم که ایمان دارم، چون از روح خداوند بر وجود انسان دمیده شده است تا وقتی که زنده هستم مثل یک فرمانروای باشهامت و لایق در کشور وجودی خودم که جسم خودم است فرمانروایی کنم.

در پایان از آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان تشکر می‌کنم که این بستر پاک را برای ما فراهم نمودند، تا آموزش بگیریم. امروز دقیقاً دو سال است که مسافرم آزاد و رها است و من این آزادی و رهایی و این حال خوش و زندگی آرام را مدیون آقای مهندس و کنگره ۶۰ و خانم مریم راهنمای عزیزم هستم.

ممنون که با سکوتتان به حرف‌های من گوش کردید.

معرفی نفرات برتر آزمون:

عکاس: همسفر بهاره، رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دوازدهم)

تایپ و ویرایش متن: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون یکم) و همسفر سمیه، رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون یکم)

ارسال مطلب: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون یکم)

همسفران نمایندگی فردوسی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .