English Version
English

صبوری کردن و به آرامش رسیدن

صبوری کردن و به آرامش رسیدن

آنچه باور است محبت است آنچه نیست ظروف تهی است، می‌خواهم بنویسم برای شما همسفرهای که این نوشته را می‌خوانید شماهایی که مثل من از زندگی خسته شده بودید، من هم مثل شما همسفرها روزهایم را با گریه سپری کردم و از خداوند راه نجات می‌خواستم و به هر دری زدم تا مسافرم را که گرفتار اعتیاد بود نجات دهم.
تا اینکه خداوند صدای من را شنید و توسط یکی از دوستان مسافرم به کنگره معرفی شدیم، بعد از مدتی مسافرم از من خواست به‌عنوان همسفر همراهش به کنگره بیایم. درحالی‌که اصلاً کنگره را قبول نداشتم و نمی‌دانستم چه جور جایی است و فکر می‌کردم تنها راه نجات مسافرم کمپ هست، درحالی‌که کمپ را یک‌بار تجربه کرده بود؛ ولی بی‌نتیجه بود.
به خودم گفتم بهتر است کمی صبر کنم من که تمام راه‌ها را امتحان کرده بودم؛ اما باگذشت زمان متوجه شدم راه‌هایی که قبلاً رفته بودم اشتباه بود و تنها راه نجات مسافرم کنگره ۶۰ است که تنها در آنجا درمان می‌شود و متوجه شدم که من هم مانند مسافرم دچار تخریب‌های زیادی شده‌ام که باید در کنگره ۶۰ آموزش بگیرم.
حدود شش ماه است وارد کنگره شده‌ایم و با گوش‌دادن به سی‌دی‌های مهندس و کمک، راهنمای عزیزم خانم فاطمه گره‌های زندگی‌ام را باز می‌کنم و با مشکلات می‌جنگم و برای آن‌ها راه‌حلی پیدا می‌کنم؛ چون مهندس می‌فرماید پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است؛ یعنی این مشکل که تمام می‌شود، مشکل بعدی شروع می‌شود. با آموزش‌هایی که در کنگره می‌بینیم باید آن‌قدر محکم و استوار باشیم تا بتوانیم راه‌حلی برای مشکلات پیدا کنیم.
من به‌عنوان همسفر تمام تلاشم این است که بتوانم همسفر خوبی برای مسافرم باشم و سعی می‌کنم گوش‌به‌فرمان راهنمای عزیزم باشم. در کنگره ما آموزش‌دیده‌ایم که محبت ما باید بی‌دلیل باشد؛ یعنی در مقابل محبت یا هر کاری که برای کسی انجام می‌دهیم از او انتظار بازگشت نداشته باشیم و به ما یاد دادند که باید اول اخلاق و رفتار خودمان را تغییر دهیم.
من خدا را شاکرم که قدم به سمت کنگره گذاشتم؛ چون کنگره با آموزش‌هایی که به من داد، فهمیدم که همه ما باارزش هستیم و باید خودمان را باور داشته باشیم و اینکه مسئول زندگی‌مان خودمان هستیم و از هیچ‌کس نباید انتظاری داشته باشیم، باید در مسیر درست و ارزش‌ها حرکت کنیم و با کمی صبر به آرامش خواهیم رسید.
به امید رهایی همهٔ مسافرها
نویسنده: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر فاطمه از لژیون یازدهم
ویراستار و ارسال مطلب: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر راضیه از لژیون چهارم
مرزبان و عکاس خبری: همسفر نرجس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .