English Version
English

تمام هستی بر اساس ظرفیت است

تمام هستی بر اساس ظرفیت است

دوازدهمین جلسه از دوره بیست و پنجم کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لویی پاستور با استادی راهنما مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر محمدحسن و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه)» در روز چهارشنبه ۲۹ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکر هستم که به من اجازه داد تا دوباره در این جایگاه بنشینم و آموزش بگیرم و چهره زیبای شمارا تک، تک از این بالا ببینم و لذت ببرم. از نگهبان عزیز تشکر می‌کنم که به من فرصت خدمتگزاری داد تا خدمت کنم. موضوع جلسه امروز ظرفیت و مسئولیت است. ما در هستی و یا به عبارتی در همین کره زمین خودمان، بر اساس ظرفیت می‌آییم. وقتی‌که خلق می‌شویم بر اساس همان ظرفیتی که داریم خلق می‌شویم، نه‌تنها انسان، بلکه گیاه، حیوان و هر چیزی که در این دنیا وجود دارد،  بر اساس آن ظرفیتی که دارد خلق‌شده است. سؤال این است، ظرفیت از کجا می‌آید؟

این‌طوری نیست که شما به خدا بگویید:خدایا به من ظرفیت بده و خدا بگوید چشم، بفرمایید این هم‌ظرفیت؛ ظرفیت باید کسب بشود با آگاهی و دانایی که به دست می‌آوریم. با تلاشی که انجام می‌دهیم و حرکتی که انجام می‌دهیم، می‌توانیم آن ظرفیت را کسب کنیم. حالا یک سفر اولی که به کنگره می‌آید، می‌تواند بنشیند و آن چیزی را که راهنما می‌گوید گوش کند. دارو خود را مرتب مصرف کند، سی‌دی‌هایش را مرتب بنویسد، به‌موقع سر جلسات حضور پیدا کند، و تمام آن چیزهایی را که راهنما به او می‌گوید گوش کند. تا بتواند آن ظرفیت را ایجاد کند تا بتواند سفر دومی بشود یا رها شود. یا اینکه نه، می‌تواند بیاید اینجا و دو سه‌نفری دور همدیگر جمع بشوند و میزگرد را هم برگزار کنند و بعد فردا بگوید، که ما آمدیم، ولی کنگره جواب نداد، یا راهنمای ما مشکل داشت، یا کنگره مشکل داشت، بعد بگوید که، اینجا هم مثل بقیه جاهای دیگر جواب نمی‌دهد.

اما واقعیت این است که، خود فرد نخواسته است که ظرفیت در او ایجاد شود و سفر دوم گردد و به رهایی برسد. همین‌طور جایگاه‌ها هم در کنگره، نیاز به ظرفیت دارد. جناب مهندس هم فرمودند؛ تنها جایی که طبق ظرفیت جایگاه داده می‌شود همین کنگره ۶۰ است. مثلاً در محیط‌های کار، یا شرکت‌ها اگر دقت کنیم می‌بینیم که، به‌طور مثال طرف دکترای آبیاری دارد ولی می‌شود معاونت بازرگانی یا طرف لیسانس کشاورزی دارد، می‌شود مدیر تولید ولی در داخل کنگره، یکی از جاهایی است که بر اساس ظرفیت، به شخص جایگاه داده می‌شود. یک راهنما، یک مرزبان، از کلی فیلتر باید رد بشود. باید ۱۰۰ عدد سی دی گوش بدهد، باید کلی جزوه بخواند، باید تعدادی کتاب بخواند، تا تازه بیاید و آیا بتواند در آن جایگاه قرار بگیرد یا نگیرد.

همان‌طور که عرض کردم، تمام هستی بر اساس ظرفیت است. همان‌طور که مولانا می‌گوید، از جمادی به نباتی و از نباتی به حیوانی و سپس به انسانی می‌رسی. این‌ها بر مبنای ظرفیت است. آن نفس به ظرفیت می‌رسد. یک عدد بوته نمی‌تواند بیاید و بشود درخت خرما، یک درخت هلو نمی‌تواند بشود درخت انگور، طبق آن ظرفیت است که خلق می‌شود، انسان‌ها هم طبق همان ظرفیت خلق می‌شوند و می‌آیند و در آن جایگاه قرار می‌گیرند.‌ من خودم این را یاد گرفته‌ام که، اول از خدا ظرفیت را بخواهم و بعد آن چیزی را که می‌خواهم به من داده شود.‌ من علیرضا، ظرفیت ماشین خوب را ندارم که خدا آن را به من نداده است و بعد می‌آیم و می‌گویم که چرا فلان شخص ماشین بنز دارد ولی من ندارم؟ من هم می‌خواهم و به‌زور هم می‌خواهم. علت این است که ظرفیتش را ندارم.‌ 

من اصل مطلب را گفتم، که متوجه بشوید، پس من ظرفیت ماشین خوب را ندارم و نباید حالا داشته باشم. حتی شاید خیلی هم تلاش کنم ولی به دست نمی‌آورم. مثلاً طرف را دیده‌اید، ۳۰ سال در بازار دارد تلاش می‌کند ولی یک شخص از روستا می‌آید و ظرف ۶ سال خودش را می‌بندد با پول حلال و بعد می‌گوید طرف را ببین،‌ ۶ سال است که آمده است و یک عالمِ مال و اموال دارد. من که ۳۰ سال دارم تلاش می‌کنم، چرا من ندارم؟ علتش این است که آن شخص ظرفیتش را داشته است که به او داده‌شده است.‌ پس بدون ظرفیت هیچ‌چیزی داده نمی‌شود.‌

وقتی‌که ظرفیت نداشته باشی و آن چیزی را که می‌خواهی به تو داده شود به‌اصطلاح قبله‌ات را گم می‌کنی و یادت می‌رود که زن و بچه‌داری و تعهد داری و باید متعهد باشی و نمی‌توانی هر کاری را انجام بدهی و اینجا است که قبله را گم می‌کنی. یک راهنما و یک مرزبان، وقتی‌که ظرفیتش را نداشته باشد و جایگاه به او داده شود،‌‌‌ یادش می‌رود که خودش یک روزی در جایگاه آن‌ها بوده است. ما باید یادمان باشد که وقتی در یک جایگاه قرار می‌گیریم قبله‌مان را گم نکنیم و گذشته خودمان را فراموش نکنیم. من راهنما نباید فراموش کنم که خودم یک روزی سفر اولی بوده‌ام و همین مسیر را آمده‌ام و همان‌طور که با من برخورد شده است، باید الآن با سفر اولی‌ها برخورد کنم. پس هر چیزی را که راهنمایتان می‌گوید گوش کنید. تا موفق بشوید.

تایپ: مسافر علی (لژیون پانزدهم)
عکس: مسافر میثم (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: مسافر میثم (لژیون دوم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .