English Version
English

گره‌هایی که در لژیون سردار باز می‌شود

گره‌هایی که در لژیون سردار باز می‌شود

اولین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی لژیون سردار، ویژه مسافران آقا در نمایندگی حسنانی، با استادی راهنمای محترم دنور مسافر پیام، نگهبانی راهنمای تازه‌واردین پهلوان مسافر علی و دبیری راهنمای تازه‌واردین دنور مسافر مسعود،  با دستور جلسه " دنور "  روز شنبه 25 فروردین ماه 1403، ساعت 15:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم. سال نو را به شما دوستان تبریک می‌گویم. در سی‌دی شناور جمله خیلی جالبی بود که می‌گفت آنهایی که حالشان خراب است، بگردند و ببینند در چه جایگاهی هستند که شاید جای خودشان نیست. اینکه در کجای کنگره قرار دارید و چه کاری انجام می‌دهید، مهم است. به عنوان مثال من می‌توانم به کنگره بیایم و کارت کنگره را دریافت کنم و با آن استخر نیم بها هم بروم یا در بیرون به همه بگویم که من عضو کنگره هستم، شاید درمان هم شده باشم، ولی هیچ فایده‌ای ندارد.
امروز که ما در لژیون سردار دور هم جمع هستیم اگر مثل یک شهربازی و یا یک باغ قشنگ به آن نگاه کنیم، یکی از هیجان‌انگیزترین جاها است که ما می‌توانیم در آن شهربازی آدرنالین ترشح کنیم و حالمان را خوب می‌کند، همانگونه که در سفر اول مواد را کم می‌کنیم و حالمان بهتر می‌شود، لژیون سردار هم برای من اینگونه است، زیرا من فهم بخشیدن را یاد می‌گیرم. مبلغ آن به خودم ربط دارد که چقدر می‌خواهم در این زمین بازی کنم و این بستگی به توانایی خودم دارد و می‌توانم توانایی خودم را هر سال بیشتر کنم.
دستور جلسه دنور است؛ اگر بخواهیم به دنبال معنی دنور بگردیم، دنور به معنی بخشنده است؛ یعنی کسی که یک چیزی را می‌بخشد. انشاالله امسال کسانی که در لژیون سردار عضو هستند دنور شوند، من که 50 میلیون تومان داده‌ام آقای مهندس به من لطف کرده است و لقب دنوری و بخشندگی را به من داده است ولی باید برگردم و عقبه خود ببینم که آیا من بخشنده‌ام؟ یا اینکه آن کسی که من را به کنگره و این سیستم هدایت کرد، بخشنده است؟  آیا من بخشنده‌ام یا آقای مهندس که از سر لطف به من آموزش می‌دهد؟ این چیزها باعث می‌شود من حواسم جمع باشد که این القاب دنور، پهلوان و سردار، اینها برای من آفت نشود.
یک روزی حضرت علی یارانش را جمع کرد و به آنها گفت: می‌ترسم از آن روزی که گناهی انجام بدهید یا فعلی انجام بدهید بالاتر از گناه. در جوابش گفتند: مگر چنین چیزی داریم؟ گفتند: بله، عُجب (تکبر و غرور) دامن آدم نوبهار را می‌گیرد. عُجب دامن کسی را می‌گیرد که فکر می‌کند اگر 50 میلیون یا 20 میلیون می‌دهد باید تمام حواس‌ها به او باشد.
جایگاه دنوری خیلی شیرین است، آقای مهندس زمانیکه برای اعضای کنگره لقمه می‌گیرد، لقمه‌های خیلی خوشمزه‌ای می‌گیرد. به عنوان مثال من مبلغی را پرداخت کردم و بعد از آن دانسته و ندانسته اتفاق‌های قشنگی در زندگی من رخ داد چون جنس لژیون سردار فرق می‌کند و من در اینجا باید راجع به تجربه خودم صحبت کنم چون این تجربه به درد خیلی‌ها می‌خورد. من وقتی که دنور شدم خیلی چیزها آموختم، برای من 50 میلیون تومان مبلغ خیلی زیادی بود و اصلاً آدم 50 میلیون تومان نبودم ولی امسال برای من مبلغ زیادی نبود. دنوری در لژیون سردار آدم را بزرگ می‌کند.
یکی از دوستان از من پرسید که اگر ما معامله‌ای بکنیم و آن معامله جور نشود، آدم ایمانش را از دست نمی‌دهد؟ در جواب گفتم: اگر شما با نیّت قبلی این‌کار را انجام بدهید و نیّتت این باشد که من اینکار را انجام می‌دهم و دنبال بقیه‌اش نیستم، معامله شیرینی انجام خواهی داد.
لژیون سردار پوچ ندارد، من در این هشت سالی که لژیون سردار برقرار شده است ندیده‌ام کسی بیاید و بگوید من این مبلغی که کمک کرده‌ام، ضرر کرده‌ام. قاعده دنیا اینگونه هست که اگر من به عنوان مثال موبایلم را از روی میز بردارم جایش اینجا کم شده است ولی در لژیون سردار، دنور، پهلوان و کسانی که خدمت مالی می‌کنند، جایش پر می‌شود و حتی جایش بیشتر هم پر می‌شود. کسانی که مثل خودم در لبه بودند و تمام توانشان اندازه 6 میلیون تومان است و در لژیون سردار شرکت می‌کنند کار بزرگی انجام می‌دهند ولی یک سری‌ها روی لبه هستند که بین سردار و دنور در تفکرات خودشان گیر کرده‌اند. اتفاقی که برای من افتاد این بود که همانند بازی بیست و یک چشم بسته بانک را خواندم و بردم، موقعی بود که اصلاً اندازه 50 میلیون تومان پول نداشتم، شاید 15 میلیون داشتم ولی خواندم و بردم. این حرکت را در افراد زیادی در کنگره دیدم که اینکار را انجام دادند و برنده شدند. آقای مهندس می‌فرماید: خوش بحال کسانی که می‌دهند و به دنبال بازگشتش نیستند و چه گره‌هایی که در لژیون سردار باز شده است. کسانی که در لژیون سردار شرکت می‌کنند انسان‌های هوشیاری هستند، اگر من هوشیار باشم این صحبت‌ها را متوجه می‌شوم و به راحتی از آن نمی‌گذرم.
برای کسانی که دوست دارند جایگاه دنوری را بدست بیاورند این را می‌گویم که این جایگاه در مضیغه مالی خیلی قشنگتر جواب می‌دهد. اصولاً پیوندهای مبارک و قشنگ و آن چیزی که خوی وحشی را از انسان می‌گیرد و انسان را تبدیل به یک میوه شیرین می‌کند بخشش است. شما اگر دقت کنید در باغ هم زمانی که می‌خواهند درخت‌ها را پیوند بزنند، آن تیغی که به درخت می‌زنند مثل خونی است که از بدن انسان با درد و رنج بیرون می‌آید، شاید پول دادن در هر جایگاهی سخت باشد ولی آن درد و رنج، گنج است و آن تیغ خوردن برایت قوّت می‌شود و همان باعث رشد می‌شود.
من که دوست نداشتم حتی هزار تومان به کسی کمک کنم الان با تمام عشق و جانم دوست دارم به کنگره خدمت کنم و آن محصول، محصول شیرینی می‌شود و آن پیوند، پیوند مبارکی خواهد شد، پس نباید در افکارم دنبال این باشم که 50 میلیون تومان خیلی است و چگونه می‌خواهم آنرا جور کنم، مطمئن باشید درست می‌شود. چیزی که خیلی مهم است، این است که کجای کنگره باشم و چه کاری انجام بدهم، لژیون سردار و گلریزان یکی از آن چیزهایی است که وقتی می‌خواهند شعبه‌ای تاسیس کنند، به آن نگاه می‌کنند و این نشان از بزرگی و عظمت آن شعبه دارد.

 

تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه حسنانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .