جلسه ششم از دور سی و پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی شیخ بهایی اصفهان با استادی مسافر محمدجواد، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "ظرفیت و مسئولیت، قبله گمکردن، نق زدن، حاشیه " در روز سه شنبه ۲۸ فروردین ماه۱۴۰۳ ساعت ۱۷ برگزار گردید.
به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان محمدجواد هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که مسیر من به کنگره باز شد و از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردند. از راهنمای خوبم آقا سینا و ایجنت محترم شعبه و مرزبانان محترم سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند.
ما میدانیم که لیوان آب یک ظرفیت خاصی دارد ما هیچوقت نمیتوانیم بهاندازه یک پارچ در یک لیوان آب بریزیم. در انسانها هم همینطور است. مسئولیتی که به انسان داده میشود باید متناسب با ظرفیت آن شخص باشد در غیر این صورت دچار سرگیجه میشود و ممکن است شخص با مشکل مواجه شود. شخص برای بالابردن ظرفیت خود ابتدا باید خشم خود را کنترل کند و قدرت تحمل داشته باشد، به قول جناب آقای مهندس اکنون دورهای است که استقامتهای انسان بیشتر از استعدادهای شخص دیده میشود و به قول استاد امین میفرمایند: شخص باید رازنگهدار باشد و ظرفیت حرفهایی که میشنود را داشته باشد و بتواند این حرف را پیش خود نگه دارد و ایجاد مشکل برای دیگران نکند. شخص باید بتواند جلوی زبان خودش را بگیرد و با خانواده خود درست صحبت کند. بالابردن ظرفیت مانند یک شمشیری میماند که در حال ساخت میباشد. باید از یک سری مراحل و فیلترهایی عبور کند و به یک ظرفیتی برسد که در موقع استفاده از بین نرود. برای بالابردن ظرفیت شخص باید دانایی خود را بالا ببرد که همان آموزش تجربه تفکر میباشد. من قبل از ورود به کنگره از مسئولیت فرار میکردم حتی اگر از انجام آن کار هم بر میآمدم باز از مسئولیت آن کار فرار میکردم و از اطرافیانم میخواستم که مسئولیت کارهای من را بپذیرند. قبل از ورود به کنگره کارهایم را سرسری انجام میدادم و برایم مهم نبود چه مسئولیتی به من دادهاند. من فقط میخواستم از خودم رفع تکلیف کنم. با ورودم به کنگره و آموزشهایی که در اینجا گرفتم انسان مسئولیتپذیری شدم و مسئولیتی که به من داده شده را به نحو احسنت انجام میدهم. یاد گرفتم که به خداوند توکل کنم و ایمان داشته باشم و آنچه که از دستم میآید را با تلاش و کوشش انجام بدهم و خداوند بهترینها را سر راه من میگذارد.
حاشیه یعنی من مسئولیت کار خودم را نپذیرم و بر عهده خداوند بگذارم و یا بگویم شخص دیگری برایم انجام بدهد
این میشود در حاشیه رفتن و باعث نقزدن میشود رابطه مسئولیت و ظرفیت به نظر من یک رابطه دوطرفه است؛ یعنی برای اینکه ظرفیتمان بالا برود باید به سری مسئولیت به ما داده شود که ما در طول سفر انجام بدیم و به نظر من بتوانیم ظرفیت خود را بالا ببریم؛ ولی یک پیشنیازی هم میخواهد که آن مسئولیت را به ما بدهند.
من سفر اول خیلی نق میزدم به راهنما یعنی خیلی زنگ میزدم میگفتم من حالم خوب نیست میزان داروهایم کم است خیلی اذیت میکردم، بعد آرامآرام جلوتر که آمدم متوجه شدم که چرا اینجوری هستم، چون من رو برنامه نبودم و سی دی هارو به موقع نمینوشتم آقا سینا میگفت بیا پارک من نمیومدم صبح ساعت ده میرسیدم پارک میگفتم چرا هیچ اتفاقی نمیافتد آقا سینا گفت شما بیا درست میشه آقای مهندس هم تو لایو خیلی قشنگ گفتن کسی که رو برنامه باشه سی دی بنویسه حالا دارو را سر موقع بخوره مسئولیت هایی که تو سفر اول به عهده داره رو درست انجام بده اصلا وقتی برای نق زدن ندارد به نظر من که سفرم درست شد و مورد آخر این که من در زندگی خودم مسئولیت های بیشتری میخواهم دلم میخواهد در آینده زندگی بهتری داشته باشم روی برنامه باشم قبله خود را گم نکنم یه سری هدف درست برا خود بگذارم تو سختی هایی که برام پیش میاد نق نزنم بدونم اینا برای این است که من ساخته شوم و باعث این میشود که ظرفیتهایم بزرگ تر شود رشد کنم و ظرف وجودیم بزرگ تر شود، باعث میشه من به اهدافی که دارم برسم و به تعال برسم.
مرزبان کشیک: مسافر ابوالفضل
پایان خدمت مسافران شیخ بهایی و اهدا لوح تقدیر
نگارش: مسافر حسین(لژیون ۱)، مسافر امیر عباس(لژیون ۵)
ارسال مطلب: مسافر رسول
- تعداد بازدید از این مطلب :
265