اولین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی حر به نگهبانی موقت همسفر آمنه، دبیری همسفر اکرم و استادی همسفر مهرانگیز با دستور جلسه «تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» در روز سهشنبه ۲۱ فروردینماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شکر و سپاس که توانستم یکبار دیگر در این جایگاه بنشینم و در کنار شما عزیزان در این فضای مقدس و امن حضور داشته باشم و آموزش بگیرم. به دلیل اینکه دستور جلسه «تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» است من اعلام سفر برای اضافه وزن میکنم؛ با اضافه وزن ده کیلو وارد لژیون تغذیهٔ سالم شدم، به مدت دوازده ماه سفر کردم، به کمک راهنمای محترم خانم فاطمه بیرانوند این سفر را ادامه دادم و الان هم به مدت هشت ماه و بیست روز است که آزاد و رها هستم. از جناب آقای مهندس و خانوادهٔ محترم ایشان بسیار بسیار سپاسگزار هستم و همچنین از راهنمایان گرانقدر، خانم اکرم، خانم آرزو و خانم فاطمه بیرانوند نهایت سپاس را دارم. از کلیهٔ مسئولین، مرزبانها، ایجنتها که خدمت میکنند تا ما بتوانیم در این فضا قرار بگیریم و آموزش ببینیم و حال خوب را تجربه کنیم از صمیم قلب سپاسگزار هستم و قدردان زحماتشان هستم. این جایگاه را به خانم آمنه و خانم اکرم تبریک میگویم و بهترینها را برایتان آرزو میکنم. امیدوارم این عید پیش رو، عید فطر، عید بندگی برای تکتک ما مبارک و پرشگون باشد و بهترین برداشتها را داشته باشیم و سال پیش رو یک سال پر از سلامتی و موفقیت و تکامل برایمان باشد.
در رابطه با دستور جلسه؛ من خودم به عنوان یک همسفر به عنوان فردی که کنار یک مصرفکننده زندگی کرده بودم آنقدر دغدغه و مشکلات داشتم که واقعاً غافل بودم از اینکه به خودم توجه کنم؛ واقعاً طی سفر اول با وادی سوم خیلی مشکل داشتم از اینکه به خودم کمتوجهی میکردم؛ واقعاً فکر میکردم این کار، کار درستی است. فکر میکنم تکتک همسفران تمام این روزها را تجربه کردهاند که فکر میکردیم اگر از خودمان غافل میشویم، اگر داریم یک کاری را میکنیم، فداکاری است و کار درست است؛ در صورتی که واقعاً غفلت از خودم، جزء اشتباهات بزرگ زندگی من بوده است زیرا یک چراغ برای اینکه بخواهد نوری داشته باشد باید اول خودش از درون آن انرژی را داشته باشد، آن سوخت را داشته باشد تا بتواند از وجودش آن نور را ساطع کند و به دیگران نفعی، خیری و یک حال خوبی را ساطع کند ولی با ورودم و تجربهٔ سفر تغذیهٔ سالم، گره وجودیم باز شد. واقعاً خیلی حس و حال خوبی بود زیرا با آموزش و توجه به خویشتن خویش خیلی باید مراقب خوراکمان و جسممان میبودیم و خیلی تجربهٔ شیرینی برای من بود. به تکتک افراد توصیه میکنم برای اینکه بتوانند از این وادی سوم عبور کنند وارد این سفر فوقالعاده لذتبخش شوند. حالا علاوه بر آن تأثیر روحی و روانی که برای خود من داشت واقعاً من را شاد و سرزنده کرد، طوری که در خانه راه میرفتم، در فضای پر از موسیقی و نشاط بودم، در درونم این نشاط واقعاً برایم شگفتآور بود، این یک تجربهٔ کوچک من بود ولی در ادامهٔ رسیدن به تعادل بود.
لژیون تغذيهٔ سالم جهانبینی تغذیه را به ما یاد میدهد، اینکه نگاه من را از این سطحینگری و لذتهای سطحی به عمق مسئله عوض میکند که واقعاً این تغییر نگاه خیلی قشنگ است چرا که به من آموزش میدهد چه چیزی را بخورم، چه اندازه بخورم و چه زمانی بخورم. از تأثیرات مهم این لژیون برایم نظم بود، نظم خیلی محسوس وارد زندگیم شد، من آدم ریزهخواری نبودم، آدم پرخوری نبودم ولی آدمی بودم که غذایم را به موقع مصرف نمیکردم، علت اضافهوزن من این بینظمی در وعدههای غذایی بود یعنی نظم برای من نه تنها در غذا خوردن بلکه در خیلی از کارهایم معجزه کرد. افرادی که بیکار هستند واقعاً وقت ندارند و مدام به دنبال وقت میگردند و برای انجام کارهایشان، زمان کم میآورند ولی افرادی که روی نظم هستند برای همه چیز، برنامهها چیده میشود و این شو شود برای من واقعاً رقم خورد. یکی از مؤلفههای پیشرفت من نظم بود؛ خیلی کارساز و اثرگذار است اینکه من کارهایم را به موقع انجام میدهم، چیزهایی که میخواهم انجام بدهم را انجام میدهم این یعنی نیروهایم تحت اختیار خودم قرار میگیرد، این هم یکی از برداشتهای من از این لژیون بود. و اما در رابطه با تعادل هم کمی صحبت کنم و مسئله را جمع کنم چون خودم هم نگهبان هستم إنشاءالله حتماً باید رعایت کنم. تعادل از نظر من یعنی توانمندی، یعنی شخص بتواند نیروهای درونی خودش را پیدا کند و بتواند آنها را تحت اختیارش قرار دهد یعنی هر کاری را که من بخواهم انجام دهم آن را به انجام برسانم، خواستهٔ من و قوهٔ وجودی من تبدیل به فعل شود.
از اهمیت این موضوع که بگذریم حالا این تعادل را من در آن توانمندی و بهکارگیری نیروهایم باید داشته باشم. یکی از دغدغههای من در پايان سفر این بود که من چهطور بتوانم وزنم را ثابت نگه دارم، از خانم لیلا همیشه سؤال میکردم اگر سفرم تمام شد چهطور وزن ایدهآل خود را نگه دارم؟ که ایشان میگفتند؛ حالا شما حرکت کنید با حرکت راه نمایان میشود، من خیلی دغدغه داشتم ولی واقعاً در پایان سفرم این را متوجه شدم که تکتک سلولهای من که شهروندهای این جسم وجودی من هستند تحت اختیار و کنترل من قرار گرفتهاند چرا که با متد DST من درمان شدم؛ زمان دادم و این سلولهای من به قدری زیبا، درست مثل سفر مسافرهایمان پرورش پیدا کردند. چهطور است که بعد از سفر اگر اینها سفری با کولهبار جهانبینی داشته باشند و سفر خوبی داشته باشند اصلاً دیگر نیازی به آن مراقبت نیست، وسوسه نیست چرا که تکتک سلولهای ما تحت کنترل ما قرار میگیرند چون ما اینها را تربیتشان کردیم، به آنها زمان دادیم و واقعاً طبق خواسته و فرمان ما در حال حرکت هستند و بدانید با کمترین اصطحکاک و کمترین فشاری من میتوانم وزنم را تحت کنترل خودم داشته باشم چون این توانمندی در وجود من مثل مسافرهایمان ایجاد شده است. امیدوارم که بتوانیم در کنار هم به خودمان اهمیت بدهیم و جسم سالمی داشته باشیم تا بتوانیم در کنار آن تفکرات مثبت و حال خوب را تکتکمان تجربه کنیم.
و در ادامه؛ جلسه هماهنگی راهنمایان و راهنمایان تازهواردین «نمایندگی حر» برگزار گردید.
تایپ: همسفر اکرم، راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم) و همسفر مریم، راهنما همسفر سمیرا (لژیون پانزدهم) ویراستار: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) و همسفر کبری، راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
ارسال: همسفر محدثه، راهنمای ویلیام وایت
عکس: همسفر فرخنده، مرزبان خبری
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
221