چهاردهمین جلسه از دوره بیست و هفتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی حر به نگهبانی همسفر مریم، دبیری همسفر گلناز و استادی همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی اول و تأثیر آن روی من» در روز سهشنبه چهاردهم فروردینماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سال نو را خدمت همهٔ عزیزان و خواهر لژیونیهایم و راهنمایان محترم، گروه مرزبانی، ایجنت و تکتک عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنم. امیدوارم در سال جدید تفکرات، گفتار و کردار، اندیشهها و دلهایمان را نو کرده باشیم؛ قطعاً در پرتو آموزشها و جهانبینی کنگره ۶۰ توانستهایم از ماه مبارک رمضان الهام گرفته و از تعطیلات هم به نحوه احسنت بهرمند شده باشیم. بهترینها را برای تکتک شما عزیزان آرزومندم و امیدوارم برایتان پر از خیر و برکت باشد. از خداوند بزرگم شاکرم که برای اولین بار این جایگاه را روزی من کردند که در این جایگاه باشم، خدمت کنم و آموزش بگیرم. از بنیان کنگره ۶۰ آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان تشکر و قدردانی میکنم که این بستر را فراهم کردند که من و امثال من و خانوادههایی که واقعاً محکوم به نابودی بودیم در اینجا جمع شویم و جانی دوباره بگیریم و زندگی دوباره و نو را شروع کنیم؛ قطعاً ما اینجا جمع شدهایم که علم زندگی کردن و هنر زندگی کردن را یاد بگیریم، برای خودشان و خانوادهٔ محترمشان آرزوی سلامتی دارم. از راهنمای بسیار عزیزم خانم زهرا تشکر میکنم که اگر امروز هستم و در کنگره حضور دارم به پاس زحمات ایشان بود، صمیمانه تشکر میکنم و خداقوت میگویم؛ انشاءالله که برکات خدمت خالصانه و عاشقانه در زندگی شما جاری و ساری باشد. از تکتک شما عزیزان هم تشکر میکنم که همیشه برایم قوت قلب و انرژی بودید.
و اما در مورد دستور جلسه که «وادی اول و تأثیر آن روی من» میباشد، وادی اول میگوید: با تفکر؛ ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر، آنچه هست رو به زوال میرود. این وادی به من میگوید که اگر در زندگی من مشکلات، مسائل، نابسامانی و آشفتگیهایی به وجود آمده قطعاً بهخاطر تفکرات غلط و اشتباهات من بوده است. وادی به معنی سرزمین است؛ آقای مهندس این چهارده وادی را برای خروج ما از ظلمت طراحی کردند، برای خروج ما از آن بنبستها، تاریکیها، مشکلات و مسائلی که پیش آمده بود و ما مانده بودیم که چهکار کنیم و راه حلی برایشان پیدا نمیکردیم. این چهارده وادی مانند پلهای محکمی هستند که زنجیروار به هم وصل هستند و ما اگر از وادی اول به سلامت عبور کنیم؛ قطعاً وادیهای بعدی را به هم اتصال میدهیم و به وادی قدرت مطلق یا وادی عشق میرسیم. اولین قدم برای پیدایش و بهوجود آمدن هر چیزی تفکر است و وقتی تفکر سازنده باشد قطعاً ساختارهای درستی بهوجود میآید؛ حالا این تفکر میتواند از یک روزمرگی باشد و یا تفکر برای آینده باشد، از یک ساختار کوچک مثل کارهای شخصی ما باشد و یا ساختار در آینده باشد مثل تشکیل خانواده، ازدواج و تشکیل شغل و ساختارهای بزرگتر باشد. وادی اول به من میگوید که اگر در زندگی مشکلات پیش آمده، نباید بنشینم و بهدنبال این باشم که شکوه، ناله و شکایت کنم بلکه باید بهدنبال راه حل باشم.
آقای مهندس در این وادی، راهحلها را به ما یاد میدهند که چهطور از این بحرانها خارج شویم. صفحهٔ ذهن ما یک صفحهٔ سفید است و این خود ما هستیم که هنرمند زندگیمان هستیم که این ساختارها را چهطور تشکیل دهیم. این ما هستیم که قلم را برمیداریم و ترسیم میکنیم، اگر تفکراتمان سازنده باشد و تفکرات سالمی داشته باشیم قطعاً صفحهٔ ذهنمان را درست نقاشی میکنیم و زیبا ترسیم میکنیم. هر آنچه که به آن فکر کنیم قطعاً اتفاق میافتد اگر بخواهیم تصویر زشت و بدی ترسیم کنیم قطعاً همان اتفاق خواهد افتاد و اگر تصویر ذهنیمان را به تصویر زیبایی تبدیل کنیم، آن ساختار ما زیبا خواهد بود. تفکر با فکر کردن خیلی فرق دارد، تفکر کردن یعنی ما روی یک مسئلهای متمرکز میشویم و به آن جهت میدهیم، آن مسئله برای ما هدفمند است و ساختار را شکل میدهیم ولی فکر کردن همان افکاری است که روزانه به عنوانهای مختلف سراغ ما میآیند و میروند و یا این افکار میتوانند انرژی مثبت یا منفی باشند که به هر دلیل باعث انباشتگی و شلوغی ذهنمان میشوند و هیچ نتیجه و هدفی ندارند. وقتی که تفکر سازنده باشد قطعاً سه نیروی القاء، احیاء و تحرک سراغ ما میآید. القاء یعنی القاء افکار یا القاء اشخاص، القاء افکار یعنی حتی افکار خود ما میتواند روی خودمان القاء مثبت یا منفی داشته باشند یا القاء اشخاص یعنی مثلاً ما کنار شخصی نشسته باشیم، القاء او به ما انتقال پیدا میکند حتی اگر صحبتی نکرده باشد؛ پس همیشه سعی کنیم برای دیگران القاء مثبت باشیم.
این القاءها یک وقتهایی جرقهای هستند که نیروهای الهی به ما کمک میکنند؛ اگر تفکراتمان تفکر درستی باشد القاءها و دست خداوند هم یاریمان میکند و در مسیر، کمکمان میکند. احیاء هم همان زنده شدن است، همهٔ ما مسافران یا همسفرانی که در کنگره جمع شدهایم به ساختار جسممان تخریب وارد شده بود و ما اینجا جمع شدهایم تا ساختار جسممان را دوباره بازسازی کنیم. من همسفر، امید دورنم ناامید شده بود و این امید درونم زنده میشود یا مشکلاتی که در اثر افکار منفی و غلط روی ساختار جسم من پیش آمده بود، اینجا بازسازی میشود. ما به اینجا آمدهایم تا یک شخصیت دیگری را شکل بدهیم. و تحرک هم یعنی ما خودمان تلاش کنیم. مسیر، مسیر روشنایی است و ما به مسیر صراط مستقیم آمدهایم، کنگره ۶۰ راه به عقبگرد ندارد قطعاً در این مسیر موفق خواهیم شد. باید صبور باشیم، زمان بدهیم و به نیروهای الهی اعتقاد داشته باشیم، به خداوند ایمان داشته باشیم و بدانیم که «لَیسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعیٰ» انسان چیزی جز سعی و تلاش خودش نیست. اگر سعی و تلاش کنیم قطعاً نیروهای الهی کمکمان میکنند و در مسیر نجاتمان میدهند. إنشاءالله که امسال خطوط زندگیمان را به زیباترین شکل رسم کنیم که وقتی خودمان ورقهای زندگیمان را ورق میزنیم از دیدنش لذت ببریم.
تایپ : همسفر هانیه راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم) و همسفر مریم، راهنما همسفر سمیرا (لژیون پانزدهم)
ویراستار: همسفر کبری راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم) و همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ارسال: همسفر محدثه، راهنمای ویلیام
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
400