هشتمین جلسه از دوره بیست و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لویی پاستور با استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی موقت مسافر کامران و دبیری موقت مسافر ادیب با دستور جلسه «از تعطیلات چگونه استفاده میکنم؟» در روز دوشنبه 28 اسفندماه ۱۴۰۲ رأس ساعت ۱6:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوند هستم که فرصت حضور در کنگره به من داده شد و توانستم امروز هم به این جلسه بیایم. خداوند را شکر میکنم که استادیِ آخرین جلسه 1402 نصیب من شد. من واقعاً خوشحال هستم که در بین شما، در این جایگاه حضور دارم. ماه مبارک رمضان و عید نوروز را به همه شما تبریک میگویم و امیدوارم امسال برای اعضای کنگره60، سالی پر از خیر و برکت باشد.
دستور جلسه: «از تعطیلات چگونه استفاده میکنم؟»
وقتی من به قوانین، دستور جلسات، حرمتها، آیین یا مراسمهایی که در کنگره 60 است نگاه میکنم، متوجه میشوم که تمام این مسائل بسیار برای من موثر بوده و هست و میتواند در زندگی من کاربردی باشد. امروز بسیاری از این مطالب برای من به روز شده. در گذشته روز اول عید و روز عاشورا تنها تعطیلیهای کنگره60 بود و چیزی به اسم دو هفته تعطیلات نوروزی و تعطیلات تابستانی در کنگره وجود نداشت. همین لژیونها؛ در گذشته لژیون ها در کنگره وجود نداشت و بعدها اضافه شده یا پلههای متد دیاستی 15 روزه بوده و در ادامه 21 روزه شده. تمام این مسائل، تمام دستور جلسات، حرمتها و این تغییر تحولها به عقیده من در جهت این است که من در نهایت بتوانم با خیال راحت، آرامش و آسایش سفر کنم و به بهترین نحو به درمان برسم. امروزه سفر در کنگره بسیار راحت شده. به فرموده جناب مهندس متد دیاستی و روش کنگره60 مانند یک آزادراه و یک شاهراه میباشد که هر کسی در مسیر آن قرار بگیرد و گوش به فرمان باشد به راحتی آب خوردن، بدون درد و خماری میتواند به درمان، آن هم درمانی که مَد نظر مهندس و کنگره است، یعنی درمان قطعی و حقیقی برسد.
من در کنگره آموختم خود و نفس خود را هیچگاه در تنگنا قرار ندهم. من اگر خود را مهار کنم و در تنگنا قرار دهم و روزی که این تنگنا برداشته شود ممکن است من دوباره به همان مسیر اول خود بازگردم. من یاد گرفتم نفس خود را تربیت کنم تا انتخابی که میکنم آگاهانه و آزادانه باشد. اگر من میخواهم سیدی بنویسم یا اگر میخواهم از کنگره فاصلهایی بگیرم نباید تحت اجبار باشم یا فقط به این نیت که راهنما به من گفته کاری را انجام دهم. این عمل من اگر با اختیار نباشد در زندگی من ثمرهایی ندارد.
من در کنگره آموختم این دو هفته تعطیلات در هر صورت برای من فرصت خوبی است. یکی از استفادههایی که میتوانم کنم این است که خود را محک بزنم؛ یک حساب کتاب کنم و ببینم چقدر توانستم به آموزشهای کنگره خود را نزدیک کنم یا چقدر این آموزشها را توانستم کاربردی کنم.
شاید روزی شد که من دیگر نتوانستم به کنگره بیایم...! اگر این اتفاق افتاد آیا مسیر من، خلق و خوی من، رفتار و کردار من عوض می شود؟
جناب مهندس فرمودند:«سفر کردن برای سفر اوّلی ممنوع است.» به عقیده من کسی که در گذشته برای خود سفر میکرده، هر کجا که میخواست، میرفت، هر کجا که میخواست مصرف میکرد، شاید کمی دشواری داشته باشد که ده ماه یا دوازده ماه سفر نکند امّا خیلی از دوستان بعد از سفر اول معنی زندگی و مسافرت و مهمانی را متوجه میشوند؛ خیلیها بعد از رهایی که به مسافرت میروند و تازه معنی مسافرت را متوجه میشوند. شاید قبل از سفر اول من معنی مهمانی را متوجه نمیشدم و دائم درگیر مصرف مواد، خماری و... بودم و من فکر میکنم به همین دلایل است که مسافرت در سفر اول خلل ایجاد میکند.
به عقیده من کسی که مسافر سفر اول است در تعطیلات میتواند به یک سفر درونی در خودش برود و ببیند که چه مقدار توانسته در مسیر تزکیه و پالایش قدم بردارد، چقدر توانسته از تاریکی ها بِزُداید و به روشناییها اضافه کند.
ممنون که به من گوش کردید.
عکس، تایپ، ارسال: مسافر رضا (لژیون چهارُم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
175