هفتمین جلسه از دوره پنجاه و سوم کارگاه های آموزشی عمومی صبحگاهی کنگره ۶۰ نمایندگی پارک لاله به استادی راهنمای محترم مسافر عیسی، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر محمد رضا با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» سه شنبه 22 اسفند ماه ۱۴۰۲ ساعت ۰۶:۰۰ صبح آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوند، جناب مهندس و خانواده محترمشان هستم که توانستم در این جلسه حضور پیدا کنم.
در ابتدا ماه مبارک رمضان را به شما تبریک میگویم و امیدوارم که بهترین بهره را از این ماه مبارک داشته باشید. من به یاد دارم اولین باری که به پارک لاله آمدم چیزی حدود هفت سال قبل بود، من در سفر اول در مقطع سه ماه سفر بودم. بعد از آن من چندین بار در سفر دوم به پارک لاله آمدم و بعد از گرفتن لژیون هم زیاد به این پارک آمدم. این پارک حس خوبی دارد، انرژی بالایی دارد. نمیدانم از کجا این حس به ما داده میشود و به این دلیل است که من به این پارک بسیار علاقه دارم.
دستور جلسه ما وادی چهاردهم است؛ آنچه باور است محبّت است و آن چه نیست ظروف تهی است. کتاب عشق به عقیده من یکی از کُتُب پایه کنگره است که ما میخوانیم تا راه درست زندگی کردن را در آن و در قوانین آن پیدا کنیم. بهترین چیزی که من میتوانم در رابطه با محبت در وادی عشق بگویم همین خدمتگزارانی هستند که امروز اینجا حضور دارند؛ شما که صبح زود به این مکان میآیید تا بتوانید با عشق، محبت و تمام توان درونی خود به من و امثال من خدمت کنید. وادیها در کنگره 60 قوانین و پلهایی هستند که بین دو رشته کوه زده شده، دو رشته کوه را میتواند دو مشکل در نظر گرفت که وادیها راه عبور و بیرون رفتن از این مشکلات را برای ما به ارمغان میآورد. این وادیها از وادی یک، تفکّر تا وادی چهارده، عشق ادامه دارد. ما در کتاب میخوانیم، قدرت مطلق به امواج دستور داد به یکدیگر بپیوندند تا او هستی را به وجود آورد و همین امر باعث به وجود آمدن عصارهایی به نام عشق شد. مثالی میزدند که می گفت: «عشق مانند ظرفی است که کل کائنات درون آن ظرف است.» ما چه بخواهیم چه نخواهیم عشق در درون تمام انسان ها، تمام موجودات، درون تمام هستی وجود دارد فقط شاید در بعضیها کمی کم رنگ تر باشد یا شاید گاهاً من نتوانم آن را لمس کنم.
جناب مهندس بسیار در رابطه با مراتب عشق صحبت کردند. عشق به تمام مخلوقات است، عشق به خداوند است و در مرحله آخر عشق خالق به مخلوق است. دیشب من راجب به این موضوع داشتم فکر میکردم و با همسفرم صحبت میکردم که "گویی عشق خالق به مخلوق ابدیست". من در ابتدا فکر میکردم من باید عاشق خالقم باشم تا خالق من عاشق من باشد ولی به این نتیجه رسیدم که خداوند عاشق همه ماست و این عشق را درون ما قرار داده در ادامه مسیر را هم برای ما نمایان کرده که من راه را پیدا کنم تا بتوانم به عشق حقیقی و عشق خداوند برسم تا در مسیر عشق به خداوند، نار وجودی خود را تبدیل به عشق کنم. نمیدانم چرا همیشه وقتی سخن از وادی چهاردهم میشود دستور جلسه برای من این قدر سخت میشود. امسال هم که این دستور جلسه ربط پیدا کرده با ماه رمضان، ماه تزکیه و پالایش، ماهی که ما باید هم روی جسم و هم روی قسمت نفس و جان خود کار کنیم، تزکیه کنیم تا نار وجودیمان را تبدیل به نور کنیم. این مسائل ما را آرام آرام به وادی محبت و عشق میرساند. در کتاب میگوید {صورت مسئله محبت است و جواب آن عشق} در نهایت همه ما باید در ادامه بتوانیم به این جواب راه پیدا کنیم.
امیدوارم که روزی برسد که جلسات صبح گاهی پارک لاله از تعداد زیادی میزبان برخوردار باشد و افراد زیادی شرکت کنند و از این انرژی که در این جمع است بهره لازم را ببرند. امیدوارم همه ما با انجام عمل سالم به ارتقا برسیم.
تایپ و ارسال: مسافر رضا (لژیون چهار نمایندگی لویی پاستور)
مرزبان کشیک: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
147