English Version
English

غذای ما دوای ما، دوای ما غذای ما (تولد سومین سال رهایی از بند سیگار مسافر احمد) بوستان فدک

غذای ما دوای ما، دوای ما غذای ما (تولد سومین سال رهایی از بند سیگار مسافر احمد) بوستان فدک

جلسه دوازدهم از دور اول لژیون ویلیام وایت کنگره 60 نمایندگی امین قم پارک فدک، روزهای جمعه مورخ 96/10/22 با دستور جلسه "غذای ما دوای ما، دوای ما غذای ما " با استادی راهنمای محترم آقای عباس و نگهبانی آقای مهدی و دبیری آقای مجتبی رأس ساعت 8:00 آغاز به کار نمود در ادامه سومین سال تولد کمک راهنما مسافر احمد را از بند نیکوتین جشن گرفتیم. 

 

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر که استارت پارک نیز زده شد، پارک یک نعمت بسیار بزرگی است که جمعه‌ها دورهم جمع می‌شویم و می‌توانیم ورزش بکنیم و آموزش‌هایی که در کنگره 60 دیده‌ایم در پارک به نمایش بگذاریم. امروز نیز دو دستور جلسه داریم اولی دستور جلسه هفتگی  غذای ما دوای ما، دوای ما غذای ما است و دوم تولد سومین سال رهایی آقای احمد است.

ما 52 دستور جلسه داریم که همگی این دستور جلسات راه را به ما نشان می‌دهد و هر رهجو وظیفه دارد که سی‌دی‌های هفتگی را بگیرد و از دستور جلسه استفاده کند و ببیند که این دستور جلسه چه تأثیری روی من می‌گذارد و هم اینکه در لژیون آن تکلیفی که راهنما می‌گوید انجام دهد. آقای مهندس خیلی زیبا و شفاف گفتند فرقی که کنگره شصت با NGO های دیگر می‌کند این است که ما یک مثلث داریم به نام جسم، روان و جهان‌بینی، یعنی اینکه ما باید به جسم خودمان بها بدهیم و به‌موازات آن به روان و به‌موازات آن به جهان‌بینی باید بها داد.

در حال حاضر مریضی‌ها خیلی زیاد شده است و همگی آن‌ها از خوراک ما است، چه چیزی مصرف می‌کنیم؟ آیا غذای ما کلسیم دارد؟ آهن دارد؟ سرکه سیبی که آقای مهندس درست کرده‌اند آیا استفاده می‌کنید؟ داخلش سرشار از منیزیم، پتاسیم، کلسیم و خیلی از ویتامین‌هایی که در هیچ میوه و غذای دیگری نیست که در محلول دیسپ هست. همان‌طور که آقای مهندس می‌گوید یکی از بزرگ‌ترین بیماری‌ها در دنیا و نیز در ایران یبوست است که توسط سرکه سیب مداوا می‌شود.

آقای مهندس می‌فرمایند ما طوری باید غذای خودمان را مرتب مصرف کنیم که فقر ویتامین نگیریم، وقتی ما مصرف‌کننده مواد مخدر می‌شویم یک سری فرهنگ‌ها را به دنبال خود می‌آورد و یک مصرف‌کننده می‌گوید که این غذا را بخورم و یا اینکه این غذا را نخورم، ما در کنگره 60 می‌گوییم اصلاً رژیم غذایی نداریم و همه‌چیز را به‌اندازه تعادل مصرف می‌کنیم.

اگر در سفر اول هستید نیازی نیست بروید یک لیوان آب‌لیمو بخورید یا یک لیوان سرکه سیب بخورید ولی به‌اندازه نیاز یعنی 2 قاشق آب‌لیمو بخوریم. چون دیدگاه ما تغییر کرده است، اینجا چیزی که مهم است ما آموزش می‌بینیم که جسممان خیلی مهم است، خیلی جاها شاید بگویند نه همه‌چیز معنوی است، چیزهای مادی ارزشی ندارد. وقتی‌که ما به‌موقع ورزش انجام دهیم و به‌موقع بخوابیم واقعاً خیلی قوی و محکم و شاداب به زندگی‌مان می‌رسیم، آموزش می‌بینیم، خدمت می‌کنیم.

در مواد غذایی بهترینش را استفاده کنید، کمتر استفاده بکنید ولی جنس خوب استفاده کنید، میوه‌جات بخورید، سبزی‌ها بخورید، هفته‌ای یک‌بار خوراک لوبیا استفاده کنید، هفته‌ای یک‌بار عدسی استفاده کنید، هفته‌ای یک‌بار کال جوش استفاده کنید تا بتوانیم فقر ویتامین در بدنمان جبران شود.

 

خلاصه سخنان استاد در مورد سومین سال  رهایی احمد:

من تولد سومین سال رهایی آقای احمد را به خود ایشان و آقای مهندس و خانواده آقای مهندس و نیز هم‌سفر ایشان و نمایندگی امین قم تبریک عرض می‌کنم. هیچ جای دنیا کسی اعتقاد ندارد که اعتیاد درمان دارد و یا اینکه مصرف سیگار درمان داشته باشد ولی در کنگره 60 و با آن الگوهایی که در کنگره‌داریم ما خیلی قوی اعلام می‌کنیم که هم اعتیاد درمان دارد و هم سیگار درمان دارد. آن موقع در قم لژیون سیگار نبود و بچه‌ها از قم به پارک طالقانی می‌آمدند و به عشق نشستن در لژیون آقای مهندس برنامه می‌گرفتند و در لژیون آقای مهندس حضور پیدا می‌کردند تا به درمان برسند.

هر کاری که ما می‌خواهیم بکنیم یک بهایی دارد و باید بهایش را بپردازیم، احمد آقا جز اولین کسانی بودند که به تهران می‌آمدند و هفته‌ای یک‌بار در لژیون سیگار می‌نشستند تا به درمان برسند، واقعاً کسی باورش نمی‌شد که یک روزی سیگار مصرف نکنیم. احمد سفرش را خیلی خوب انجام داد، یعنی خیلی مرتب و منظم سفرش را انجام داد و جزء نفرات اول بود که با استفاده از آدامس نیکوتین خوراکی به درمان رسید. بچه‌های قم همگی پیشرو بودند در امر سیگار و آقای احمد خیلی منظم کار خودش را انجام داد.

شما همگی آقای احمد را خیلی خوب می‌شناسید چون هم در قم لژیون دارند و هم خدمت می‌کنند و نیز یک الگو در نمایندگی امین قم هستند. من یک پیام به دوستان تازه‌ وارد بدهم که سیگار هم درمان دارد من خودم قبلاً سیگار مصرف می‌کردم و در حال حاضر به رهایی رسیده ام، آقای احمد هم سه سال است که رهایی دارند و کمک راهنمای سیگار هم هستند و رهجو هم پذیرش دارند. کسانی که می‌خواهند سیگار را درمان کنند پرونده سیگار را در ذهنشان کلاً ببندند، کسانی که به کنگره می‌آیند بعد از دو ماه می‌توانند شروع به درمان سیگار کنند. 

خیلی مهم است که در لژیون ویلیام حضورداشته باشید هم جمعه‌ها و هم یک‌شنبه‌ها که در شعبه برگزار می‌شود و واقعاً آقای احمد کارش را درست انجام داد و آن بها را پرداخت کرد، اگر کارها را درست انجام بدهیم، اگر قوانین و حرمت‌های کنگره را انجام بدهیم همیشه وصل می‌شویم به کنگره، همیشه یک نیرویی از ما حمایت می‌کند و یک سایه‌بان بالای سرمان است. امّا اگر در صراط مستقیم حرکت نکنیم و در حاشیه باشیم، از گردباد پرت می‌شویم به بیرون.

 

 اعلام سفر کمک راهنما مسافر آقای احمد:

سلام دوستان احمد هستم مسافر سیگار؛ آنتی ایکس مصرفی سیگار، روش درمان دی اس تی با آدامس نیکوتین دار خوراکی، مدت سفر اول ده ماه و چهارده روز، راهنمای گران‌قدر آقای عباس آقایی، ورزش در کنگره تیراندازی باکمان و والیبال، رهایی سه سال و چهار ماه.

 

 پیام کمک راهنما مسافر آقای احمد:

 کسانی که حال خوشی ندارند یا به نیروهای راستین ملحق بشوند یا اینکه گردباد عظیم جهل و ناآگاهی آن‌ها را به عمق تاریکی‌ها خواهد برد.

 

خلاصه سخنان کمک راهنما مسافر آقای احمد:

در ابتدا از خداوند سپاسگزارم و نیز تشکر می کنم از آقای مهندس و دیده‌بانان محترم و راهنمای خوبم که در قسمت درمان اعتیاد و درمان سیگار هر دو را من در خدمت آقای آقایی بودم و به درمان رسیدم. قدیمی‌ترها می‌دانند من زمانی که وارد کنگره 60 شدم نمی‌دانم چرا صحبت کردن در این مورد خیلی به من انرژی می‌دهد، وقتی به کنگره آمدم راهنمایی حضور نداشت که من انتخاب کنم و فقط آقای آقایی بودند و من مستقیم وارد لژیون ایشان شدم.

زمانی که برای درمان سیگار می‌خواستم اقدام کنم آن موقع دو ماه بعد از رهایی می‌توانستیم این کار را انجام دهیم و بعضی دوستان دیده بودند که من چگونه سیگار می‌کشیدم، من یک قوطی نوشابه در ماشین می‌گذاشتم و هرروز این قوطی پر از فیلتر می‌شد و من خالی می‌کردم، خیلی مصرف سیگارم بالا رفته بود.

اگرمسیر و روش کنگره نبود من قطعاً در این دنیا و حیات نبودم چون من یک‌بار مرگ را تجربه کردم، یک‌بار به خاطر مصرف بیش‌ازحد سیگار نفسم بند آمد و دیگر بالا نیامد، این اتفاق در محل کارم صورت گرفته بود و تمام همکارانم ترسیده بودند. همیشه مادرم می‌گفت احمد اگر سیگار بکشی من شیرم را حلالت نمی‌کنم و این مسئله خیلی من را رنج می‌داد و خیلی کارها انجام دادم که از شر سیگار خلاص بشوم ولی از چاله درآمدم و  افتادم در چاه عمیق اعتیاد.

دیگر ناامید شده بودم، روزی تصمیم گرفتم چهل شب چهارشنبه به جمکران بروم تا بتوانم از این مسئله نجات پیدا کنم یعنی نیتم این بود که امام زمان را ببینم تا یک‌راهی جلوی پای من نشان دهد، دیگر ناامید و خسته بودم. فکر کنم هفته‌های سی‌ام بود که راه کنگره جلوی من گذاشته شد. روزی که می‌خواستم بروم نزد آقای آقایی یک‌شنبه بود و از صبح من استرس داشتم که آیا می‌شود یا نمی‌شود؟

آمدم پیش آقای آقایی و گفتم می‌خواهم درمان سیگارم را شروع کنم و آقای آقایی نیز گفت دفترچه بگیر، وقتی دفترچه را گرفتم من از ساعت چهارتا هشت یک پاکت سیگار کشیدم، من صبح‌ها مبصر کلینیک بودم و  هر پنج دقیقه یک‌بار بالا می‌آمدم و سیگار می‌کشیدم، این برای من عادت شده بود و مثل قبل هر پنج دقیقه بالا می‌آمدم و چند تا آدامس می‌خوردم، برای من خوشحال‌کننده بود که دیگر سیگار و فندک در جیب من نبود و خیلی این موضوع امیدوارکننده بود برای من. این مطالب را برای این می‌گویم که دوستانی که مصرف سیگار دارند نباید بترسند، چون اگر بترسند به درمان نمی‌رسند.

از راهنمای عزیزم خیلی تشکر می‌کنم، چون من واقعاً یک آدم نامتعادل بودم و طرز صحبت کردن هم بلد نبودم و بدرفتاری می‌کردم ولی راهنمای من با صبرش و عشقش مرا نگاه داشت، اگر آقای آقایی نبودند من در همان ابتدا رفته بودم و نمی‌توانستم در کنگره ماندگار شوم چون حالم خیلی بدی داشتم. امیدوارم تولد بقیه دوستان نیز در این پارک با انرژی بالایی برگزار شود و نیز از آقای مهدی نگهبان جلسه و دبیر جلسه آقا مجتبی تشکر می‌کنم.

تهیه و تنظیم و عکاس: محمد لژیون هفتم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .