English Version
English

معاش و معاد

معاش و معاد
جلسه یک‌صد و نود و نهم از سری کارگاه‌های آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون همسفران شماره 1 با دستور جلسه‌ی محبت با استادی خانم هاجر و دبیر موقت خانم فاطمه در روز یکشنبه 96/10/17 رأس ساعت 19 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
هر چیزی که ما در درون خود داریم مانند محبت، نفرت و... در واقع این ما نیستم که آنها را انتخاب کرده‌ایم بلکه این صفت‌ها هستند که ما را انتخاب می‌کنند یعنی وقتی ما، زمینه را برای آنها  (خوب یا بد) آماده می‌کنیم، آنها هم در درون ما نفوذ و لانه می‌کنند در واقع زمینه و آمادگی هر کدام از این صفت‌ها در درون ما  بیشتر باشد همان هم وارد و ماندگار می‌شود.

عشق و محبت ما نسبت به هر کسی که داشته باشیم اگر از درون و حقیقی باشد، همیشه هم پایدار و ابدی می‌ماند و در جهان یا بعد دیگر آفرینش هم می‌توانیم همدیگر را پیدا کنیم، زیرا از  جنس خودمان است پس با آن دوباره می‌توان پیوند برقرار کرد.

محبت درون من هم باید بلاعوض باشد مانند همان محبت بلاعوضی که در کنگره وجود دارد یعنی خدمت بلاعوض، وقتی محبت صادقانه و از روی عشق باشد، می‌توان بلافاصله آن را در طرف مقابل القا کرد.
 ما اغلب کارهایی که انجام می‌دهیم، فکر می‌کنیم درست بوده و تمام تصمیمات بر اساس عقل بوده، در صورتی‌که براساس شور و حس بوده است، پس همیشه باید به عقل خود رجوع کنیم چون تصمیم‌ گیرنده‌ی درستی است؛ بنابراین رفتار و اعمالمان نباید حسابگرانه باشد، باید عاقلانه باشد. 

وقتی در زندگی برای من همسفر مشکلی به وجود می‌آید و از لحاظ مادی تحت‌فشار قرار می‌گیرم، خواه ناخواه افکار و اندیشه‌ام هم به‌طرف نیروهای منفی سوق داده می‌شود یعنی درست نمی‌توانم فکر کنم در نتیجه حرکت درستی هم برای حل مشکلم نمی‌توانم انجام دهم، پس باید در زندگی به مادیات و معنویات، هر دو بها بدهم یعنی معاش و معاد در کنار هم باید باشند تا تعادل داشته باشم.  حقیقت چیزی است که هرگز پنهان نمی‌ماند.

 


مشارکت چند تن از همسفران:

همسفر آمنه:
علت موفقیت حضرت محمد و اینکه بسیاری به دین او روی آوردند، همین مهر و محبتی بود که از درون داشتند و محبت همان حقیقت است و برای رسیدن به این محبت باید تفکرمان را درست کنیم.

همسفر لیلا:
چون جنس محبت حقیقت است، هیچ آغاز و پایانی ندارد و اگر به پیامبر لقب پیامبر رحمت می‌دهند، چون تنها سلاحش محبت بود و با کلامش توانست پیوندها را برقرار کند و انسان بدون محبت هرگز نمی‌تواند جاودانه باشد،  زمانی که محبت غالب شود تبدیل به عشق می‌شود.

همسفر زینب:
زندگی بدون عشق معنا ندارد، زمانی که ابراز محبت واقعی و قلبی نباشد دوامی ندارد و روزی خسته می‌شویم  حتی اگر زبان خوشی هم داشته باشیم،  باز پایدار نمی‌ماند به گفته جناب مهندس باید بدانیم دارایی بَرده ماست یا ما بَرده دارایی هستیم.

همسفر سپیده:
محبت درون همه وجود دارد ولی شدت و ضعف دارد اگر باطنی باشد مثل چشمه جوشان، خودش فوران می‌کند و هرگز از بدی‌های دیگران ناراحت نمی‌شویم  زیرا همه فطرتاً می‌خواهند به اوج و کمال برسند و محبت بالاترین ثروت دنیاست که هر کس محبت واقعی داشته باشد، توانایی و آرامش بیشتری هم دارد.

همسفر مهناز:
محبت وقتی از درون و دل باشد خیلی باارزش‌تر از اینکه فقط با زبان داشته باشیم و آن چیزی که همه ما را به هم متصل کرده همان محبت است که پایه و اساس کنگره است.

همسفر بتول:
محبت، انسان را بزرگ می‌کند و پیش‌نیاز تمامی علوم، محبت است اگر محبت باشد در زندگی هم تعادل خواهیم داشت و اگر امروز اینجا و در کنار هم هستیم و اگر زندگی خوبی داریم، به دلیل وجود و برکت همین محبت است البته گاهی هم محبت می‌تواند به همراه خشم باشد.

همسفر فاطمه:
برای داشتن محبت، نیاز به رسیدن به یک علم و دانش است. همان اندازه که کمبود محبت، نارسائی‌هایی در زندگی برای ما ایجاد می‌کند، زیادی آن‌هم تخریب‌هایی به بار می‌آورد، بهترین کسی که می‌تواند محبت واقعی یا خالص را، از غیر واقعی تشخیص دهد و آن را خوب حس و درک کند، کودک است چون گیرنده‌های قوی برای جذب آن نیروها که در سرشتش تعبیه شده، دارد البته به‌مرور که بزرگ‌تر می‌شود می‌تواند تغییر کند یعنی قوی‌تر یا ضعیف‌تر شود.

 
ویراستار و ثبت مسافر حجت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .