سلام دوستان ،سمیرا هستم یک همسفر؛ بخش مهم این دستور جلسه مربوط به کمک و خدمت است، کمک و خدمتی که کنگره به من کرده و در ازای آن، من چه کمک و خدمتی به کنگره رساندم. در کتاب ادموند و هلیا میخوانیم که اجرای فرامین پادشاه به معنای خدمت به تمام موجودات هستی است.
کمکی که کنگره به من کرد، آرامشی بود که من سالها در هر قسمت از این دنیا به دنبالش بودم ولی در هیچیک آن را نیافتم. آرامش یکچیز کلی است و زیرمجموعه آن بسیار گسترده است که من آن را از کنگره آموختم. از بدو ورود به کنگره همیشه به دنبال این بودم که فردی مثل راهنما حرفها و مشکلات مرا بشنود و برای زندگیام تصمیم بگیرد و جهت زندگی من را مشخص کند، درصورتیکه اصلاً اینطور نبود. وقتی من در لژیون قرار گرفتم، همه ی آموزشها بر پایه جهانبینی، کتاب عشق یا کتاب 60 درجه زیر صفر بود که من هیچیک از این آموزشها را دوست نداشتم و همیشه میگفتم: این آموزشها به چه درد من میخورد؟ ولی رفتهرفته که با آموزشها آشنا شدم، فهمیدم که باید خودم زندگیام را تغییر بدهم و آن را از نو بسازم، فردی که در جایگاه راهنمایی قرار دارد، نمیتواند به من دیکته کند که چهکاری انجام بدهم، راهنما فقط مسیر و راه را به من نشان میدهد و من باید مسیر زندگیام را خودم مشخص کنم، درواقع راهنما به من، ماهی نمیدهد؛ بلکه ماهی گیری را به من نشان میدهد.
وقتی به عقب برمیگردم و به زندگی گذشتهام نگاه میکنم، میبینم این بزرگترین محبت خداوند در حق من بود که این روزنه امید یعنی کنگره را به روی من و مسافرم گشود تا از آموزشهای آن بهرهمند شویم و از سیاهی و ظلمت جهان اعتیاد خارجشده و به سمت نور و روشنایی حرکت کنیم، در مسیر ارزشها حرکت کرده و طعم خوش رهایی و حال خوش را تجربه کنیم.
و اما کمک من به کنگره، ما انسانها وقتی کسی برای ما کاری انجام میدهد یا خدمتی میکند، همیشه درصدد این هستم که آن را جبران کنیم؛ بنا به فرموده جناب مهندس، اگر خدمت را یک تکان بدهیم، میشود خیانت، پس فراموش نکنیم که قرار است، خدمت کنیم نه خیانت. خدمت ما نباید در جهت کسب جایگاه و یا در جهت منافع خودمان باشد؛ بلکه باید از خدمت و کمکی که انجام میدهیم، لذت ببریم و به اطرافیان خود انرژی بدهیم.
وقتی راهنما، مرزبان یا سایر خدمتگزاران برای به آرامش رسیدن من از زندگی خود میزنند و مسافت طولانی را طی میکنند تا بهموقع در نمایندگی حاضر شوند، وظیفه من این است که قدردان این عزیزان باشم؛ اینکه تلاش کنم تا در مسیر صراط مستقیم گام بردارم، آموزشها را بهخوبی دریافت کنم و آنها را در زندگیام کاربردی کنم و سپس در جایگاه خدمتی قرار بگیرم و بتوانم ذکات رهاییام را بپردازم. همانطور که سردار فرمودند: ما برای خدمت و آموزش پا به حیات نهادیم؛ ابتدا آموزش و سپس خدمت.
خدماتی که کنگره بهصورت رایگان به من ارائه میدهد، باید بهجرئت بگویم که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. در حال حاضر اگر بخواهیم وارد مرکز مشاورهای شویم و یا حتی از طریق تلفن، مشاوره بگیریم، یک کد کذایی را عنوان میکنند و مبالغ هنگفتی از ما دریافت میکنند، شاید یک یا دو، جلسهای بتوانیم در آنجا حضور پیدا کنیم ولی اکثراً بینتیجه هستند و آموزش مفیدی دریافت نمیکنیم ولی در کنگره 60 در مقابل آموزشهای مفید و مؤثری که به ما داده میشود، هیچ پولی دریافت نمیکنند که ما همه را مدیون بنیان کنگره، جناب مهندس هستیم.
همانطور که در آموزشهای کنگره یاد گرفتیم؛ پول در جهان بیرون همارز باانرژی در جهان درون است، پس ما اعضای کنگره با حمایت از قانون یازدهم و کمک مالی انرژی درونی خود را افزایش میدهیم و خدمتی هرچند ناچیز برای پیشرفت و استحکام پایههای کنگره میکنیم؛ البته ثمره کمک و خدمت ما به کنگره ،در ادامه به خود ما برمیگردد و کنگره قویتر از قبل به حرکت خود ادامه میدهد.
امیدوارم بتوانم عضو مفید و مؤثری در کنگره باشم و با کاربردی کردن آموزشها جایگاههای خدمتی را یکییکی پشت سر بگذارم و با سعی و تلاش و امیدواری در جایگاه کمک راهنمایی قرار بگیرم و ذکات رهایی را پرداخت کنم و بتوانم مانند راهنمای عزیزم ناجی افرادی که در ناامیدی و یأس به سر میبرند، باشم و این را نیز نیک بدانم که لیاقت خدمت کردن به هر فردی داده نمیشود و اگر به فردی این لیاقت داده شود، نتیجه و انرژی آن به خود شخص برمیگردد و سرشار از حال خوش میشود.
نگارنده: همسفر سمیرا
وبلاگ نویس: همسفر ظریفه
نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3737