در وادی اول آموختیم که برای خلق شدن و آغاز اولین قدم یک فکر و یا اندیشه است. در وادی اول کافی است فکر کنیم که در کجای کار قرارگرفتهایم و به کجا میخواهیم، برویم. وادی دوم و سوم ساختار تفکر ما را میسازند و دانستن این نکته که بیهوده پا به هستی نگذاشتهایم و فلسفه آفرینش ما بسیار عظیم میباشد و تنها فردی که میتواند مشکلات ما را حل کند، فقط خودمان هستیم و باید این کار را بدون تعجیل انجام دهیم.
در وادی چهارم یاد میگیریم که نباید مسئولیت زندگی خود را به خداوند واگذار کنیم و از خداوند بخواهیم که مسائل و مشکلات شخصی ما را حل کند. زیرا این مسائل و مشکلات را خودمان به وجود آوردیم و برای رفع و حل آنها نیز باید خودمان دست بکار بشویم و از خداوند انتظار معجزه نداشته باشیم.
امتیازی که انسان نسبت به سایر مخلوقات دارد؛ این است که قدرت اختیار دارد و میتواند هر راهی را که میخواهد، انتخاب کند و مسئولیت اعمال و رفتار هر انسانی بر عهده خودش میباشد، اگر ما این مسئولیت را بر عهده خداوند یا هر فرد دیگری بگذاریم، درواقع خودمان را فریب دادهایم، خداوند هنگامی به ما کمک میکند که ما در مسیر ارزشها حرکت کنیم و از دستورات خداوند پیروی کنیم و در این مسیر از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکنیم.
برای شناخت قدرت مطلق ابتدا باید خودمان را بشناسیم و بدانیم انسان دارای دو بخش آشکار و پنهان میباشد که بخش پنهان هم مانند کالبد جسمی ما دارای بخشهای گوناگون است و نفس قسمت اصلی این صور را تشکیل میدهد و هر نفس دارای خواستهای میباشد که با آن تعیین موجودیت میکند و اینکه هر فرد در چه مرحلهای از نفس قرار دارد بسیار اهمیت دارد.
آیا فرد بدون هیچ تفکری نیازهای خود را برطرف میکند و از هیچ وجدانی برخوردار نیست یا در برابر هر ناخالصی عکسالعمل نشان میدهد و خود را سرزنش میکند. در نفس مطمئنه فرد به مرحلهای میرسد که تمام خواستههایش معقول و منطقی میشود. تجربه من در برخورد با آدمهای مصرفکننده این بوده که این افراد یاد گرفتهاند از مسئولیت زندگی خودشان شانه خالی کنند و همواره دنبال بهانه و توجیه عملکرد خود هستند. درواقع وادیها این گریزها و بهانهها را از فرد مصرفکننده میگیرد و به او یاد میدهد که از تفکر سالمی برخوردار نیست و باید جهانبینی خود را تغییر بدهند.
فرد مصرفکننده همهکس و همهچیز را مقصر میداند جز خودش را و این طرز تفکر باعث طلبکاری او از همه شده است. در این وادی راههای فرار و گریز در فرد بسته میشود و فرد را به این نقطه تفکر میرساند که تنها خودت مسئول زندگیات هستی و نمیتوانی از این مسئولیت فرار کنی و دست روی دست بگذاری و مشکلات و مسائل خود را به خداوند حواله کنی. باید مسئولیت را به گردن بگیری و مسیر حرکت را مشخص کنی و سپس حرکت کنی. در این مسیر باید از ابزارهای وجودی خودمان استفاده کرد و تلاش و کوشش فراوان نمود تا به هدف برسیم و مطمئناً قدرت مطلق و نیروهای الهی به ما کمک خواهند نمود و ما را تنها و بدون پشتوانه نخواهند گذاشت.
نگارنده: همسفر مینا
وبلاگ نویس: همسفر ظریفه
نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1985