جلسه چهارم از دوره هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی دانیال اهواز با استادی آقای شارود، نگهبانی آقا عزیز و دبیری آقا اصغر و با دستور جلسه هفته همسفر در روز پنجشنبه مورخه 1396/09/23 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا تشکر میکنم از آقا عزیز که اجازه خدمت دادند. هفته همسفر را به تمام همسفران تبریک میگویم. در انتهای وادی 8 در مورد جبران خسارت صحبت میشود، اولین جبران خسارت از خود شخص است و جبران خسارت دوم از خانواده و سوم از جامعه است. وقتی صحبت از جبران خسارت از خانواده میشود منظور همسفران است. من یادم میآید اولین برای که استاد جلسه شدم دستور جلسه هفته همسفر بود و آن زمان نمیدانستم که در مورد این دستور جلسه چه بگویم. هرکدام از ما در کنگره که نگاه میکنیم متوجه میشویم همسفر بال پرواز است.
در زمان تخریب من به فکر درمان و کنار گذاشتن مواد مخدر نبودم اما همسفر من باعث که با کنگره آشنا شوم و ایشان بودند که شماره کنگره 60 را به من دادند. من با کنگره تماس گرفتم و آدرس شعب را گرفتم و گفتند روز یکشنبه میتوانم برای پذیرش برم، اما به خاطر آنکه میل به مصرف داشتم به همسفرم گفتم که روز یکشنبه کنگره تعطیل است، درصورتیکه آن موقع و در زمان عید هم کنگره تعطیل نبود.
در لژیون افرادی هستند که میگویند همسفرم اطلاع ندارد که من تحت درمان هستم، من میگویم همسفرتان برای درمان شما دعا میکند و شما از این موضوع خبر ندارید؛ در بحث مصرف مواد مخدر آخرین کسی که متوجه میشود مصرف میکند خودِ شخص است وگرنه همسفر چه همسر شخص باشد و یا چه مادر، خواهر، پدر یا برادر شخص باشد قبل از ما میفهمند. من زمانی فکر میکردم کسی نمیداند مصرف میکنم مثل کبک سرم را زیر برف کرده بودم، همه میدانستند غیر از خودم حتی حاشا هم میکردم دیوار حاشا هم که در زمان مصرف بلند است. کار من جوری بود که با جوشکاری ارتباط داشتم یک روز یکی از اقوام به من گفت جوشکاری نابودت کرده! من در ابتدا فکر میکردم بحث کارم را میگفت زهی خیال باطل؛ که به من طعنه میزد؛ و من فکر میکردم جوشکاری قیافهام را تابلو کرده.
استاد در ادامه افزودند: در قانون هفتم کنگره 60 میخوانیم که واژه همسفر به کسی اطلاق میشود که سابقه هیچگونه مصرفی ندارد و برای تعالی اهداف کنگره 60 تلاش میکند. چند روز پیش یکی از اعضای لژیون میگفت هرچه به همسفرم اصرار میکنم بهسختی وارد کنگره میشود؛ من مسافر پیامم را به همسفرم میدهم که کنگره اینجور جایی است شما هم بهتر است کنار من باشید، بقیه کار را بگذارید به عهده خودش. اینکه بگوییم اگر تو نیایی من نمیروم و این کار را انجام نمیدهم اینجور نیست. مهندس دیروز اشارهای به این موضوع داشتند که به مسافر فشار آوردن و شرایط گذاشتن، اصلاً کار درستی نیست؛ همسفر هم به همین شکل است من پیامم را به همسفرم میدهم.
به رهجوی لژیون هم همین را گفتم شما پیامت را ارسال کن. من اگر رفتارم تغییر کرد، همسفرم هم جذب خواهد شد که این چه مکانی است؟! وقتی صحبت از تعالی اهداف کنگره میشود یعنی بودنِ همسفر در کنار من مسافر؛ هم میشود یک بال پرواز که یک بخش آن خودش تلاش میکند که کنگره به اهدافش برسد یک بخش هم کمکحال من مسافر است. دو سال پیش آقای اشکذری تشریف آورده بودند آبادان، از ایشان سؤال پرسیده بودند چرا همسفر باید در کنگره حضور داشته باشد؟ ایشان گفتند مسافر پرتغالی صحبت میکند و همسفر چینی! این دو وقتی وارد کنگره 60 میشوند تحت یک آموزش قرار میگیرند و یک زبان واحد را یاد میگیرند که باعث بهتر به نتیجه رسیدن مسافر میشود.
ما مسافرها دودسته هستیم؛ یک دسته همسفرها اصرار دارند که کنگره بیایند مسافر نمیپذیرد و دسته دوم مسافر اصرار میکند و همسفر نم ی آید. زمانی که من مسافر تغییر کنم همسفرم راهش باز میشود؛ در نوشتارها میخوانیم کنگره محیط امن و مقدسی است پس با خیال راحت همسفرمان را بیاوریم. مهندس دیروز در صحبتهایشان میگفتند وقتی همسفرها اینجا هستند، مسافرها خیلی چیزها را مراعات میکنند و همین درواقع میشود یک آموزش؛ اینکه همسفرها حضور دارند و من مواظب نوع حرف زدنم هستم و نوع کلامی را که بکار میبرم یک آموزش در کنار خودش دارد. این هفته، هفته همسفر است و ان شاالله مرزبانان زحمت میکشند و به ما میگویند چه جور بایستی تشکر شود؛ تا جایی که من اطلاع دارم فکر کنم جشن همسفر روز دوشنبه باشد جلسه، جلسه باز است و همه مسافرها ان شاالله با همسفرهایشان حضور داشته باشند در لژیونها هم در مورد آن صحبت میشود و مرزبانها خواهند گفت که جلسه چه جور و بر چه قاعدهای خواهد بود و همه ما این جشن را برگزار کنیم تا بتوانیم ذرهای نه همهی، فعلاً فقط ذرهای از صبر و زحمتهایی که در قبال ما انجام دادهاند را جبران کنیم و یک تشکر بابت این صبرشان از آنها کرده باشیم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
2188