English Version
English

گفت و گو با همسفران؛ نمایندگی نیک آباد

گفت و گو با همسفران؛ نمایندگی نیک آباد

من با اولین باری که وارد کنگره شدم عاشق کنگره شدم و حس بسیار خوبی گرفتم چون تولد یکی از کمک راهنمایان بود و حسی به من می‌گفت من مال کنگره هستم و همین حس باعث شده تا امروز در کنگره باشم و آموزش بگیرم و تا جایی که در توانم هست خدمت کنم.

لطفاً خودتان را به‌رسم کنگره معرفی نمایید. سلام دوستان نجمه هستم همسفر مسلم، آنتی ایکس مصرفی مسافرم تریاک بود، 13 ماه سفر کردند، با روش  DST همراه با شربت OT به راهنمایی آقای صادق و راهنمای خوب خودم خانم سهیلا در حال حاضر خانم فاطمه و رشته ورزشی خودم و مسافرم والیبال در حال حاضر 3 سال و 4 ماه است که آزاد و رها هستیم.

نحوه آشنایی شما با کنگره چگونه بود و آیا شما از همان اول به‌راحتی روش کنگره را پذیرفتید؟ آشنایی ما به‌وسیله‌ی یکی از دوستان مسافرم بود و زمانی که مسافرم برای اولین بار به کنگره آمدند بسیار خوشحال بودند که راهی را برای درمان پیداکرده بودند و از من خواستند که همراهش باشم اولش گفتم مگر آنجا جای مصرف‌کننده‌ها نیست، ولی من هم با اولین باری که وارد کنگره شدم عاشق کنگره شدم و حس بسیار خوبی گرفتم چون تولد یکی از کمک راهنمایان بود و حسی به من می‌گفت من مال کنگره هستم و همین حس باعث شده تا امروز در کنگره باشم و آموزش بگیرم و تا جایی که در توانم هست خدمت کنم.

شما نقش همسفر را در درمان و رهایی چگونه می‌بینید؟ نقش همسفر برای یک مسافر بسیار مهم است، درسته که می‌گوییم برای خودمان به کنگره می‌آییم اما من می‌توانم به‌عنوان همسفر گوشه‌ای از بار سنگین مشکلات مسافرم را بگیرم و اگر منه همسفر پا به‌پای مسافرم به کنگره بیایم آموزش می‌گیرم که اصلاً چه زمانی باید با او صحبت کنم و چه زمانی زمانش نیست و همین آموزش‌ها باعث می‌شود بال پروازی باشم برای پرواز مسافرم و به نظر من اولین شرط موفقیت یک مسافر در درمان و رهایی همسفر او می‌باشد.

شما نقش همسفر را در درمان و رهایی چگونه می‌بینید؟ بسیار تأثیرگذار است چراکه همسفر نیز به‌واسطه اعتیاد مسافرش تخریب‌های زیادی را دارد که این آموزش‌ها باعث می‌شود از ناامیدی، منیت و ترسشان جدا بشوند و با کاربردی کردن آموزش‌ها زندگی و خودشان را به آرامش برسانند.

نجمه قبل و نجمه بعد از کنگره چگونه بود و هست؟ حقیقتاً نجمه قبل یک انسان ناامید و افسرده بود وزندگی را روزبه‌روز تاریک و تاریک‌تر می‌دید همیشه می‌گفتم هیچ‌وقت زندگی من خوب نمی‌شود ولی با ورود به کنگره انگار معجزه‌ای در زندگی‌ام رخ داد چون آن زمان زندگی بسیار سختی را داشتم و با ورودم به کنگره و آشنایی با اعضای آن‌که هرکسی مشکلات خودش را داشت، حالم بهتر شد و به شکر خدا و به‌واسطه‌ی آموزش‌های کنگره الآن نجمه‌ای پر از انرژی و سرشار از امید هستم.

دیدگاه دیروزتان و دیدگاه امروزتان نسبت به مشکلات چگونه بود و چگونه شده است؟ دیدگاه قبلم فکر می‌کردم که ما همیشه در این وضع می‌مانیم چه ازنظر مالی و چه ازنظر محبتی چون مسافرم مصرف‌کننده بود و من نیز ناامید از همه‌چیز بودم؛ اما با ورودمان به کنگره همه‌چیز تغییر کرد اول‌ازهمه تفکراتمان که افیونی و ناامیدکننده بود و همین‌که با آموزش گرفتن دیدگاهمان تغییر کرد همه‌چیز تغییر کرد و آنچه نداشتیم به دست آوردیم و از این بابت خداوند را شاکرم.

اگر به کنگره نیامده بودم... بارها این جمله را با خودم گفته‌ام که اگر به کنگره نیامده بودم  الآن کجا بودم و چه می‌کردم و در چه حس و حالی بودم ولی این‌رو می دونم که خداوند همیشه صلاح و مصلحت ما را خواسته و خدا رو شکر می‌کنم بابت اینکه راه کنگره برایمان نمایان شد تا به درمان و رهایی برسیم.

اکنون‌که در این راه قدم نهاده‌ام... واقعاً بهترین راه بوده و دوست ندارم پایانی داشته باشد و دوست دارم جایگاه‌های دیگر را هم تجربه کنم و امیدوارم مسافرم هم این راه را ادامه بدهد و روزبه‌روز ارتقا پیدا کند.

بزرگ‌ترین درسی که اعتیاد و تاریکی اعتیاد برای شما داشته چه بود؟ اگر تاریکی اعتیاد نبود من الآن زیبایی‌های زندگی‌ام را نمی‌دیدم و امیدوارم هرکسی که درگیر اعتیاد هست بتواند از این راه نجات پیدا کنه چراکه اعتیاد واقعاً یک بلای خانمان‌سوز است.

چه سخنی برای کسانی که مثل شما همسفر هستند دارید؟ من اول‌ازهمه از مسافرانی که همسفرشان را به کنگره نمی‌آورند آن‌ها را بیاورند درسته آن‌ها اعتیاد ندارند ولی ترکش‌های اعتیاد تخریب‌های زیادی به آن‌ها زده مثل ناامیدی، افسردگی و غیره اگر آن‌ها را بیاورند مطمئن هستم پشیمان نمی‌شوند چون از وقتی‌که خودم وارد کنگره شدم با تغییراتی که کردم زندگی‌ام آرامش بیشتری پیدا کرد.

چه سخنی برای همسفرانی که حاضر نمی‌شوند به دلایلی کنگره بیایند دارید؟ به نظر من زندگی بدون مشکل نیست ولی در وادی سوم آموختیم که اگر خودمان به فکر خودمان نباشیم کسی نمی‌تواند برای ما کاری انجام دهد.

من قبل از کنگره نقطه تحمل پایینی داشتم درسته در ظاهر انسانی صبور بودم اما خیلی وقت‌ها نقطه تحملم پایین می‌آمد و خدا رو شکر با آمدن به کنگره و آموزش گرفتن توانستم نقطه تحملم را کم‌کم در مقابل مشکلات بالا ببرم.

لطفاً خودتان را به‌رسم کنگره معرفی نمایید. سلام دوستان مریم هستم همسفر محمد، آنتی ایکس مسافرم تریاک، 11 ماه به راهنمایی آقای مرتضی و راهنمای خودم خانم سهیلا در حال حاضر خانم فاطمه  سفر کردیم، روش درمان DST داروی درمان OT رهایی 6 ماه و چند روز، رشته ورزشی مسافرم والیبال و رشته ورزشی خودم پیاده‌روی

نحوه آشنایی شما با کنگره چگونه بود و آیا از همان اول روش کنگره را پذیرفتید؟ ابتدا به‌وسیله‌ی رسانه با کنگره آشنا شدم ولی مسافرم از طریق دوستانشان که ایشان رهاشده بودند با کنگره آشنا شدند و چون من از طریق رسانه به‌خوبی با کنگره و روش آن آشنا شده بودم موافق این روش بودم و مسافرم هم با ورودشان به کنگره به‌راحتی پذیرفتند و درمان شدند.

شما نقش همسفر را در درمان و رهایی چگونه می‌بینید؟ به نظر من همسفر اول باید همراه باشد و مسافری که به کنگره می‌آید شاید اوایلش کمی برایش سخت باشد و این همسفر هست که باید با صبر و حوصله به‌عنوان همسفر همراه مسافر باشد تا مسافر به رهایی برسد.

دیدگاه دیروزتان و دیدگاه امروزتان نسبت به مشکلات چگونه بود و چگونه شده است؟ دیدگاه دیروزم به دلیل نبود آگاهی مشکلات را بزرگ می‌دیدم مثلاً امروز متوجه شدم مصرف‌کننده یک بیمار هست و می‌تواند درمان بشود؛ البته با آموزش‌های جهان‌بینی کنگره ولی درگذشته بیماری اعتیاد را یک بیماری لاعلاج می‌دانستم و امروز بهتر می‌توانم مشکلاتم را حل کنم.

نقطه تحملتان نسبت به مشکلات چگونه شده است؟  به نظر من قبل از کنگره نقطه تحمل پایینی داشتم درسته در ظاهر انسانی صبور بودم اما خیلی وقت‌ها نقطه تحملم پایین می‌آمد و خدا رو شکر با آمدن به کنگره و آموزش گرفتن توانستم نقطه تحملم را کم‌کم در مقابل مشکلات بالا ببرم.

بزرگ‌ترین درسی که از اعتیاد و تاریکی آن گرفتید چیست؟ اینکه بتوانم مشکلاتم را خودم حل کنم.

چه سخنی برای کسانی که مثل شما همسفر هستند دارید. که انشا الله با ورودشان به کنگره بتوانند از آن تاریکی‌ها خارج شوند و همیشه همراه مسافرشان باشند.

چه سخنی برای همسفرانی که حاضر نمی‌شوند به دلایلی کنگره بیایند دارید؟ به نظر من باید به آن‌ها یک شناخت و آگاهی بدهیم که کنگره برای خودشان است که دانایی‌شان بالا برود.

نقش خدمت در درمان و رهایی چگونه است؟ ازآنجایی‌که مسافر من وقتی خدمتی را انجام می‌دهند آن حال خوبش را به من هم انتقال می‌دهد فکر می‌کنم خدمت در کنگره برای رسیدن به حال خوش است.

اگر به کنگره نیامده بودم... اصلاً نمی‌دانستم با مسافر چگونه رفتار کنم تا سفر خوبی داشته باشد.

اکنون‌که در این راه قدم نهاده‌ام... دوست دارم همیشه باشم و هر خدمتی که از دستم برآید را انجام دهم.

صحبت پایانی... امیدوارم انسان‌هایی که هیچ اطلاعی از کنگره ندارند به کنگره آشنا بشوند و درمان بشوند از آقای مهندس که بنیان کنگره 60 هستند تشکر و قدردانی می‌کنم همین‌طور از کمک راهنمایان محترم  هم سپاسگزاری می‌کنم.

همسفر شدن در کنگره شروع زندگی جدید و درواقع قرار گرفتن در  دنیایی دیگر است و باید بدانیم که لحظه‌به‌لحظه‌ی سفر باید با عشق و علاقه باشد و همچنین با تغییر در جهت خوبی‌ها.         

لطفاً خودتان را به‌رسم کنگره معرفی کنید. سلام دوستان سعیده هستم یک همسفر، مسافر من با 10 سال تخریب و 3 گرم مواد وارد کنگره شدند، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و قرص،11 ماه و 25 روز سفر کردند به روش DST و داروی OT باراهنمایی راهنمایان خوبمان آقا حسن و خانم مریم، رهایی 6 ماه و در ادامه سفر سیگار داشتند 10 ماه سفر کردند به روش DST با نیکوتین خوراکی، به راهنمایی آقا حسن و آزادی از بند دخانیات 4 ماه.                                                                       

نحوه آشنایی شما با کنگره چگونه بود و آیا شما از همان اول به‌راحتی روش کنگره را پذیرفتید؟ آشنایی مسافرم از طریق دوستانشان بود. من از همان اول با آمدن مسافرم موافقت کردم و گفتم که در همه حال پشتیبان شما هستم ولی با آمدن خودم موافق نبودم.

شما نقش همسفر را درمان و رهایی چگونه می‌بینید؟ همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند همسفر بال پرواز برای یک مسافر است و آشنا شدن یک همسفر با صورت‌مسئله‌ی اعتیاد و روش درمان به مسافر کمک زیادی می‌کند تا سفر خوبی داشته باشد.      

شما نقش آموزش‌های کنگره را در یک همسفر چگونه می‌بینید؟ اگر یک همسفر همراه مسافر خود آموزش‌های کنگره را داشته باشد بهتر می‌توانند در زندگی کاربردی کنند و با مشکلات خود در طول سفر به‌خوبی کنار می‌آید و درواقع همه‌ی آن‌ها رامی پذیرد.                                                                                                                                              

سعیده قبل وسعیده امروز...قبلاً نسبت به همه‌چیز خیلی ناامید و دل سرد بودم اما خوشبختانه  با باز شدن در کنگره به روی ما خیلی به زندگی دل گرم شده‌ام.                                                                                                                           

دیدگاه دیروزتان و دیدگاه امروزتان نسبت به مشکلات چگونه بود و چگونه شده است؟ قبلاً مشکلاتم را بدشانسی می‌دانستم و باعث دلگیری زیادی برایم می‌شد، اما حالا با توجه به آنچه کنگره به من آموخته خیلی  بهتر با مشکلات کنار می‌آیم و آن‌ها را حکمت خدا میدانم و به زندگی امیدوارترم.                                                                                                                   

اگر به کنگره نیامده بودم...قطعاً کینه و نفرت اعتیاد را تا ابد در دل داشتم و سخت‌تر مسافرم را درک می‌کردم و اصلاً موافقت نمی‌کردم که مسافرم  سفر دوم هم به کنگره بیاید، اما حالا خداراشکر می‌کنم که همه‌چیز کاملاً برعکس شد و مسافرم بهتر از قبل در سفر دوم در حال خدمت کردن به کنگره هستند.                                                                                                                                                           

اکنون‌که در این راه قدم نهاده‌ام...با تمام وجود دوست دارم به کنگره بیایم و در حد توانم خدمتی به کنگره داشته باشم و بتوانم زحمات آقای مهندس و همه‌ی دوستان را جبران کنم.                                                                                                      

بزرگ‌ترین درسی که اعتیاد و تاریکی اعتیاد برای شما داشته چه بود؟ باید بدانیم که بعد از هر سختی آسانی هم هست و امید را نباید از دست داد و این محبت است که باوجود همه‌ی سختی‌ها  زندگی  را می‌چرخاند.                                                     

چه سخنی برای کسانی که مثل شما همسفر هستند دارید...همسفر شدن در کنگره شروع زندگی جدید و درواقع قرار گرفتن در  دنیایی دیگر است و باید بدانیم که لحظه‌به‌لحظه‌ی سفر باید با عشق و علاقه باشد و همچنین با تغییر در جهت خوبی‌ها.         

چه سخنی برای همسفرانی که حاضر نمی‌شوند به دلایلی به کنگره بیایند دارید؟ ازآنجایی‌که خود من اولین بار روز جشن همسفر با ترس زیاد به کنگره آمدم و فقط هم قصد داشتم همین یک‌بار به خاطر مسافرم بیایم ولی با آمدنم  همه‌چیز کاملاً عوض شد و دید دیگری نسبت به کنگره پیدا کردم، به همسفرانی که به هر دلیلی می‌ترسند به کنگره بیایند میگویم که اینجا با همه جای دنیا فرق می‌کند و دید ما را نسبت به همه‌چیز عوض می‌کند و من هم‌اکنون هیچ ترس و نگرانی از هیچ‌چیز ندارم حتی اگر آن‌هایی که از مسئله‌ی اعتیاد در زندگی ما خبر نداشتند حالا سخنان من را بخوانند که بیشترین ترس من به همین خاطر بود و باید دانست که مسافر با داشتن همسفر خیلی موفق‌تر است.                                                                                                                      

صحبتی اگر دارید یا کلام پایانی...از آقای مهندس و خانواده‌ی گرامی‌شان کمال تشکر رادارم همین‌طور از شما خانم مریم که خیلی به من کمک می‌کنید تا راه درست در زندگی را داشته باشم و تشکری هم دارم از خانم شهلا که  خیلی از من خواستند که به کنگره بیایم و راه را به من نشان دادند و در آخر تشکر می‌کنم از مسافرم که سفر خیلی خوبی داشتند وزندگی دوباره‌ای را به من و بچه هام برگرداند و لطف بزرگی برای ما داشتند و آرزوی سلامتی و شادابی برای همه‌ی دوستان دارم. 

 

مصاحبه و نگارش: همسفر مریم (لژیون دوم)

ویرایش و عکس: همسفر مریم (لژیون چهارم)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .