لژیون ویلیام وایت به استادی کمک راهنما مسافر محمد رضا
خلاصه سخنان استاد:
فلسفه فرستاده شدن تمامی پیامبران و پیشوایان برای این بود که به انسانها بگویند خوبی خوب است و بدی بد است. برخی بر این باورند که درجایی از قران که اشارهشده زنانشان را به اسارت بگیرید یا به عقد خود درآورید اما شرایط آن را توجه نمیکنند. منظور قران زنان بیگناهی که در روستاهای دورافتاده عراق زندگی میکنند نیست بلکه منظور اقوام و ملتهایی است که ظلم و ستم میکنند. و فساد را ترویج میدهند. روزی حضرت موسی به افرادی برخورد کرد که میخواستند شخصی را سنگسار کنند. حضرت موسی گفت: قبل از اینکه این کار را انجام دهید نگاهی به خود بیندازید که آیا گناهی تاکنون مرتکب نشدهاید. ما اول باید خودمان را اصلاح کنیم. اگر تمام حرکات ما خدایی باشد حتماً خیر و صلاحی در آن خواهد بود. کسی که سیگار مصرف میکند اگر این کار را انجام ندهد در وهله اول به خودش خدمت کرده چون تا ما خودمان را دوست نداشته باشیم قادر به دوست داشتن دیگران نخواهیم بود.
ممکن است برخی تصور کنند که همه سیدیها مرتبط با بحث اعتیاد و درمانان نیستند. اما باید دانست که کمترین مشکل و معضل ما در مورد مصرف مواد بوده است. در زمانهای قدیم هم مصرفکننده مواد مخدر بود اما چرا این قبیل جرم و جنایتها از آنها سر نمیزد.چون تریاک در دست افرادی مسن بود و پس از اتمام کارهای روزانه بهصورت حسابشده و منظم مقداری مواد مصرف میکردند. یا هروئین فقط در دسترس انسانهای پولدار و سطح بالا بوده است. و مثل حالا نبود که در دسترس همگان بهراحتی قرار بگیرد. و در کنار آن چیزهای دیگری را هم قاتی کردیم. تا به این فلاکت و بدبختی رسیدیم. وقتی میگوییم باکم کردن آدامس باید دانایی را بالا ببریم به این دلیل است که تمام مشکلات ناشی از جهل و ناآگاهی انسان سرچشمه میگیرد. و شناخت و آگاهی غلط به انسانها باعث بروز این مشکلات میشود.
به شخصی گفته میشود اگر مواد مصرف کنی معتاد شده و از کار هم برکنار میشوی. اما وقتی در پلههای ابتدایی مصرف مواد قرار میگیرد. احساس میکند که نهتنها مواد او را بدبخت نکرده بلکه زور وتوانش را هم بالابرده است قوای جنسی او هم تقویتشده و در زمان مصرف حس خوبی به او دست میدهد. وقتی این تضاد را میبیند فکر میکند او با بقیه فرق دارد. و این نشان از جهل او نسبت به مواد مخدر است که ما در کنگره به درمان آن میپردازیم. نفسی که تربیت نشود مثل یک حیوان قلاده شده هست. شخصی که میگوید با دیدن مصرفکننده و جای مصرف حالم خراب میشود. چون این شخص هنوز تشنه است. و در جهل مانده است.
سی دی این هفته از آقای مهندس به نام غذای ما دوای، ما این را میخواهد بگوید که ما یک سری دردهایی داریم. که دوای آنهم در دست خودمان است. من میدانم که مواد مخدر باعث بدبختی بیچارگی من شده است. میدانم که مصرف سیگار باعث گرفتن توان حرکت از من شده است. اما بازهم از مصرف دست برنمیدارم. ما برای درمان به اینجا آمدهایم و به قول آقای مهندس دوای ما غذایی است که مصرف میکنیم. و غذای ما در کنگره همان سیدیهایی است که در اختیار ما قرار دارد. و یک خوراک آموزشی برای ماست. خوش به حال کسی که گرسنه است و برای مصرف غذای روح خود به اینجا میآید. ما هرگونه مشکل ازلحاظ مالی، خانوادگی یا درزمینهٔ های دیگر داشته باشیم وقتی به نشریات مراجعه کنیم سی دی موردنظر را میتوانیم تهیه کنیم. و غذا و دارویی خواهد بود برای حل آن مشکل.
انسان به جهت سازندگی نیاز به یک ماده اولیه که همین سیدیها هست، دارد. ما باید دانش خود را بالا ببریم تا بدانیم که در مقابل هر عملی چه عکسالعملی نشان بدهیم. زمانی که منیت داشته باشم مانع از ورود مواد اولیه شده و درنتیجه تولیدی هم نخواهم داشت. هر کس استفادهاش از سیدیهای کنگره بیشتر باشد درنتیجه داناییاش هم بیشتر خواهد بود. ما باید قبول کنیم که مشکل ما فقط مصرف مواد مخدر نیست بلکه علم چگونه زیستن را بلد نیستیم. صبر و توکل و قناعت را بلد نیستم. ما در کنگره تمام علوم را بهصورت یکجا داریم. و اگر این علوم توسط این سیدیها در اختیار ما قرار نمیگرفت به این راحتی تغییر در ما ایجاد نمیشد. کار یک راهنما انتقال این آموزشهاست. چون هدف همه مایکی است مطالبی هم که ارائه میدهیم شبیه هم و از یک منبع سرچشمه میگیرد.
باید عادت کنیم که روزی یک سی دی گوش کنیم و هرچقدر توانایی داریم و بسته به برداشتمان به آن عمل کنیم. برخی میگویند ما سی دی گوش میدهیم اما چیزی متوجه نمیشویم. برای این افراد مثالی میزنم به این صورت که وقتی در خانه غذایی پخته میشود هر کس بهاندازه توان و اشتهایش از آن میتواند بخورد نه بیشتر. وقتی سیدیها را هم گوش میدهیم اگر بهاندازه دو جمله هم بتوانیم از آن مطلب بفهمیم و به کار ببریم برایمان کفایت میکند. اگر قرار بود کل سی دی را درک کنیم و عمل کنیم که علامه دهر میشدیم. و همان دو جمله، کلیدی برای حل مشکلات ما خواهد بود. مطلبی را اکنون یاد میگیریم نباید توقع داشته باشیم که همین امروز آن را کاربردی کنم. بلکه ممکن است در حیاتهای بعدی به کار من بیاید.
ما نباید بهیکبار گوش دادن سیدیها اکتفا کنیم. بلکه باید چندین بار به آن گوش بدهیم و یادداشتبرداری کنیم. تا بتوانم چندین حس خود را درگیر نماییم و برداشت بهتری داشته باشیم. و افسار نفس را در دست بگیریم. کسانی که برای اولین بار میخواهند سیدیها را بنویسد چندین بار باید دکمه استپ دستگاه را بزند تا بتواند یک جمله را بنویسد اما بهمرورزمان این توانایی بیشتر میشود. وقتی در کنگره از ما میخواهند کاری انجام دهیم قبلاً تست و یا پایلوت شده و نتیجه مطلوب بهدستآمده است.
کنگره جایی است که اول به ما مزد میدهد. و بعد از ما میخواهد که کاری انجام بدهیم. و با جاهای دیگر کاملاً تفاوت دارد. گوش دادن به سیدیها را باید جدی گرفت. مطالبی در سیدیها عنوان میشود که بزرگانی در عرصه پزشکی و یا... شاید هنوز با آن مسائل درگیر باشند. برای مسافر وهمسفر هم نوع سی دی تفاوت نمیکند بلکه برای تمامی انسانهاست. وقتی میگوییم کار ما رسیدن به تکامل است منظور رسیدن نفس به تکامل است نه سن و یا جسم چون جسم و ماده هرچه جلوتر میرود پیر و فرتوت میشود . از نفس اماره و حیوانی تکاملیافته و به نفس مطمئنه برسیم. انسانها به دنبال به دست آوردن هستند و به فکر نگهداشتن نیستند. تلاش برای به دست آوردن داریم اما تلاشی برای نگهداشتنش انجام نمیدهیم.. در کنگره به زبان بسیار ساده مطالبی ارائه میشود خوشا به حال آنانی که قدر آن رادارند و استفاده مینمایند...
نویسنده: مسافر علی
وب نمایندگی سهروردی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2188