English Version
English

وادی سوم و تاثیر آن روی من

وادی سوم و تاثیر آن روی من

از آنجا که ما انسانها خود را اشرف مخلوقات می دانیم امری بدیهی است که به خویشتن خویش توجه بسیار کنیم.

البته من با این جمله که اشرف مخلوقات هستم مخالفم، چون من وقتی می توانم این کلمه را بگویم که نفس اماره را حداقل تبدیل به نفس لوامه نمایم، اما در کل انسان موجودی هوشمند است و می تواند راه خود را باز نماید، انسانها می توانند تصمیمات بزرگی بگیرند و با تفکری که دارند حتی می توانند به اکتشافات بزرگ و بزرگتری دسترسی بیابند.

انسانها گاهی می توانند با رفتار و کردارشان روی دیگران تأثیر بگذارند، یعنی یک رفتار می تواند روی اشخاص متفاوت باشد، بطور مثال اگر بخواهم بگویم وقتی شخصی یک شخص دیگر را به لحاظ شکل و شمایل، نوع پوشش و حتی طرز صحبت کردنش مورد تمسخر قرار می دهد دو اتفاق رخ میدهد، ابتدا اینکه آن فرد می رود با روحیه خوبی که دارد سعی و تلاش می کند و خود را به یک زندگی فوق العاده می رساند و دوم اینکه یک نفر هم زود با آن حرفها روحیه خود را می بازد و زانوی غم بغل می کند و زمین و زمان، پدر و مادر را مقصر می داند.

وقتی دقت می کنیم می بینیم که تمام مشاهیر و انسانهای بزرگ از هیچ به اوج رسیده اند، انسانهایی هم هستند که با بالاترین امکانات در بدترین مسیر خود را قرار دادند و وقتی به بن بست رسیدند پدر و مادر را مقصر این بلا می دانستند، پس نتیجه می گیریم که این شرایط نیست که راه ما را مشخص می کند بلکه این خود ما هستیم که مسیر را برای خودمان هموار می کنیم و سرنوشت خود ما هستیم که برای خودمان رقم می زنیم، فرصتهایی که داریم را از دست می دهیم و در آخر فقط یک افسوس برای ما می ماند.

ما قبل از تولد برای پدر و مادر، شهر و کشور حق انتخاب نداریم اما بعد از تولد و رسیدن به عقل دیگر حق انتخاب داریم و مهم خود ما هستیم که بر سر دو راهی چه مسیری را انتخاب کنیم و آنرا هموار سازیم، ما زمانی که به مدرسه می رویم در همانجا فرق بین خوب و بد را می فهمیم اما مهم خود ما هستیم که خوب را از بد و ارزش را از ضد ارزش تشخیص بدهیم، البته همه ما می دانیم اکثریت انسانها دائماً بدها را بیشتر می پسندند و همیشه بعد از بن بست مسیر را به سمت صراط مستقیم تغییر می دهند و افرادی هم هستند که هر کاری که انجام می دهند فقط به هدف سودجویی خود آن را اجرا می نمایند برخی هم که خیلی کم دیده می شوند انسانهایی هستند که از ابتدا مسیر مستقیم را در پیش گرفته اند و حرکت نموده اند.

ما انسان هستیم نمی توانیم مثل مرداب راکد باشیم، باید تحرک داشته باشیم، حرکت کنیم از صعود و سقوط هراسی نداشته باشیم، من خودم را می گویم نباید متکی به دیگران باشم تا آنها بیایند و مشکل من را حل نمایند، همه ما می توانیم راه زندگی را حتی از گلها و حیوانات بیاموزیم همانطور که قابیل  راه پنهان  نمودن جسد برادرش را از یک کلاغ آموخت، پس راه نجات ما ایستادن، حرکت نمودن و آموختن است در همانند درختی که تا لحظه مرگ ایستاده است.

 

 

نگارنده: مسافر حمیدرضا از لژیون هشتم
تصویر بردار: مسافر مجتبی
تایپ: مسافر رضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .